مرگ، ايستگاه آخر سفرهاي جادهاي
تصادفهاي جادهاي سالهاست به يكي از جديترين بحرانهاي اجتماعي كشور تبديل شدهاند، اما آنچه در روزهاي اخير بيش از هر زمان ديگري نگرانكننده به نظر ميرسد، افزايش سوانح مرتبط با ناوگان حملونقل عمومي است؛ وسايلي كه قرار بود امنترين انتخاب براي سفر شهروندان باشند، اما حالا خود به كانون خطر بدل شدهاند.
زيرساختهاي جادهاي مناسب شرايط اقليمي ما نيست
گلي ماندگار|
تصادفهاي جادهاي سالهاست به يكي از جديترين بحرانهاي اجتماعي كشور تبديل شدهاند، اما آنچه در روزهاي اخير بيش از هر زمان ديگري نگرانكننده به نظر ميرسد، افزايش سوانح مرتبط با ناوگان حملونقل عمومي است؛ وسايلي كه قرار بود امنترين انتخاب براي سفر شهروندان باشند، اما حالا خود به كانون خطر بدل شدهاند. اعلام آمار ۵۱ كشته و مجروح تنها در ۷۲ ساعت، آن هم در ارتباط مستقيم با وسايل حملونقل عمومي، زنگ خطري است كه ديگر نميتوان آن را ناديده گرفت.
تكرار يك الگوي خطرناك
مرگومير جادهاي در ايران، سابقهاي طولاني دارد، اما آنچه امروز مساله را پيچيدهتر كرده، تكرار حوادث مشابه با الگوي تقريبا يكسان است. واژگوني اتوبوس، خروج از جاده، تصادف در مسيرهاي بينشهري و سوانحي كه اغلب در شرايط نامساعد جوي رخ ميدهند. حادثه واژگوني اتوبوس مسافربري در استان اصفهان كه منجر به جانباختن سه نفر شد، نمونهاي از همين الگوي تكراري است؛ حادثهاي كه با وجود كنترل و تذكر پليس پيش از وقوع، باز هم به فاجعه انجاميد. اين تكرار، نشاندهنده وجود يك نقص ساختاري است. نقصي كه نهتنها به رفتار راننده محدود نميشود، بلكه مجموعهاي از عوامل مديريتي، فني و نظارتي را در بر ميگيرد. كارشناسان معتقدند تمركز صرف بر خطاي انساني، باعث ميشود ريشههاي اصلي اين بحران پنهان بماند.
پليس هشدار ميدهد، اما مسووليتها تقسيم نشده است
پليس راه و راهور، طبق قانون، مسوول نظارت و كنترل در جادههاست. با اين حال، آنچه در سخنان رييس پليس راهور فراجا برجسته است، تأكيد بر اين نكته است كه پليس نميتواند جايگزين مسووليت شركتهاي حملونقل عمومي شود. شركتهايي كه موظفند پيش از خروج هر وسيله نقليه از مبدأ، سلامت فني خودرو و آمادگي كامل راننده را تأييد كنند. با وجود اين الزام قانوني، در عمل بارها ديده شده است كه فرآيندهاي نظارتي درون شركتها به شكل صوري انجام ميشود. مديران فني كه بايد آخرين سد ايمني پيش از حركت وسيله نقليه باشند، گاه به امضاي يك فرم بسنده ميكنند. نتيجه اين سهلانگاري، اتوبوسهايي است كه با نقص فني يا رانندگاني خسته راهي جاده ميشوند.
نقش شرايط جوي؛ عامل يا بهانه؟
بارش باران و برف در روزهاي اخير، از سوي برخي به عنوان عامل اصلي افزايش سوانح مطرح ميشود، اما كارشناسان ايمني جادهاي با اين نگاه موافق نيستند. به گفته آنها، شرايط جوي نامساعد تنها يك عامل تشديدكننده است، نه علت اصلي. اگر ناوگان حملونقل از نظر فني در وضعيت مطلوب باشد و راننده آموزشديده و هوشيار پشت فرمان بنشيند، بسياري از اين حوادث قابل پيشگيري خواهد بود.
زيرساختهايي كه مناسب با شرايط اقليمي نيست
عليرضا بهرامي، كارشناس ايمني در اين باره به تعادل ميگويد: ما سالهاست باران و برف داريم، اما سوال اينجاست كه چرا هر زمستان بايد شاهد افزايش چشمگير تلفات باشيم؟ پاسخ روشن است؛ چون زيرساخت ايمني ما متناسب با شرايط اقليمي نيست و آمادگي لازم وجود ندارد. او ميافزايد: يكي از مهمترين عوامل موثر در سوانح حملونقل عمومي، فرسودگي ناوگان است. بخش قابل توجهي از اتوبوسهاي فعال در جادههاي كشور، عمري بالاتر از استانداردهاي جهاني دارند. اين فرسودگي، در سيستم ترمز، تعليق، لاستيكها و حتي بدنه خودروها نمود پيدا ميكند. اين كارشناس ايمني تأكيد ميكند: وقتي اتوبوسي با سيستم ترمز ضعيف وارد جاده لغزنده ميشود، عملا هيچ شانسي براي كنترل در شرايط بحراني ندارد. نوسازي ناوگان، يك انتخاب نيست، بلكه يك ضرورت حياتي است. با اين حال، مشكلات اقتصادي، كمبود منابع و نبود برنامهريزي منسجم، باعث شده است كه نوسازي ناوگان با سرعت بسيار پاييني پيش برود و شركتها همچنان از وسايل نقليه فرسوده استفاده كنند.
خستگي رانندگان؛ عامل ناديدهگرفتهشده
بهرامي اما به عامل ديگري كه باعث تصادفات جادهاي ميشود اشاره ميكند و ميگويد: در بسياري از پروندههاي تصادف، خستگي و خوابآلودگي راننده نقش كليدي دارد. فشار كاري، ساعات طولاني رانندگي و نبود استراحت كافي، عواملي هستند كه تمركز راننده را كاهش ميدهند. اين مساله در ناوگان حملونقل عمومي، بهدليل برنامههاي فشرده سفر، بيشتر به چشم ميخورد. او ميافزايد: كنترل ساعات فعاليت رانندگان روي كاغذ وجود دارد، اما در عمل بهراحتي دور زده ميشود. رانندهاي كه خسته است، حتي اگر قصد تخلف هم نداشته باشد، در لحظه بحران نميتواند واكنش مناسب نشان دهد.»
مسووليت شركتها؛ حلقه مفقوده پاسخگويي
اين كارشناس ايمني در ادامه تاكيد ميكند: در افكار عمومي، اغلب راننده به عنوان مقصر اصلي تصادف معرفي ميشود، اما كارشناسان تأكيد دارند كه اين نگاه، مسووليت شركتهاي حملونقل را كمرنگ ميكند. وقتي يك اتوبوس با نقص فني يا راننده خسته از مبدأ حركت ميكند، اين نشاندهنده شكست يك سيستم نظارتي است. عليرضا بهرامي هشدار ميدهد: بايد پاسخگويي از سطح راننده فراتر برود و مديران شركتها نيز در برابر سوانح پاسخگو باشند. بدون اين پاسخگويي، چرخه ناايمني ادامه خواهد داشت.
نقش رسانهها و مطالبهگري اجتماعي
او در ادامه ميگويد: رسانهها ميتوانند با پيگيري مستمر سوانح، بررسي علل وقوع آنها و مطالبه پاسخ از نهادهاي مسوول، به افزايش حساسيت اجتماعي كمك كنند. در واقع هر تصادف نبايد فقط يك خبر كوتاه باشد. بايد به يك مطالبه عمومي تبديل شود تا مسوولان مجبور به اصلاح ساختارها شوند.
زمستان در راه است؛ آزمون دوباره ايمني
با پيشبيني زمستاني پربارش، نگرانيها درباره افزايش سوانح جادهاي بيشتر شده است. هشدارها داده شده، اما پرسش اصلي اين است كه آيا اين هشدارها به اقدام عملي منجر خواهد شد يا باز هم بايد منتظر تكرار آمارهاي تلخ باشيم؟ مرگومير جادهاي در ناوگان حملونقل عمومي، فقط يك مساله ترافيكي نيست؛ مسالهاي است كه به مديريت، اقتصاد، فرهنگ ايمني و جان انسانها گره خورده است. زنگ خطر به صدا درآمده و تأخير در اقدام، ميتواند بهاي سنگيني داشته باشد؛ بهايي به اندازه جان مسافراني كه اعتمادشان را به حملونقل عمومي سپردهاند.
زنگ خطر براي حملونقل عمومي
رييس پليس راه راهور فراجا با هشدار نسبت به افزايش سوانح ناوگان حملونقل عمومي، از جانباختن 5 نفر و مصدوميت 46 نفر تنها در 72 ساعت خبر داد و تأكيد كرد: اكنون زمان اقدام عملي و مانور ايمني شركتهاي مسافربري است. سردار احمد كرمياسد رييس پليس راه راهور فراجا با تشريح آخرين وضعيت ترافيكي و سوانح جادهاي ناوگان مسافربري كشور اعلام كرد: متاسفانه تنها در 72 ساعت، مجموعا 51 نفر از هموطنان در حوادث مرتبط با ناوگان حملونقل عمومي كشور يا دچار مصدوميت شدند يا جان خود را از دست دادهاند كه از اين تعداد، 46 نفر مجروح و 5 نفر فوتي بودهاند. وي با اشاره به شرايط جوي حاكم بر كشور در اين بازه زماني اظهار داشت: بارش باران و برف، فينفسه نعمتي الهي است، اما متأسفانه زماني كه با رفتارهاي پرخطر، بيتوجهي به ضوابط ايمني و سهلانگاري در حوزه حملونقل همراه ميشود، ميتواند اين نعمت را به عامل جدي مخاطره و بحران تبديل كند.
كرمياسد با تشريح اقدامات نظارتي پليس خاطرنشان كرد: نيروهاي پليس راه و راهور بهصورت فعال، مستمر و صددرصدي در تمامي محورهاي مواصلاتي حضور دارند و كنترل وسايل نقليه به شكل رندوم، هدفمند و مبتني بر اشراف اطلاعاتي انجام ميشود.
تكليفي كه قانون بر دوش شركتهاي مسافربري گذاشته است
او افزود: قانون بهصراحت اعلام كرده است كه شركتها و موسسات حملونقل مسافربري مكلفند پيش از خروج هر وسيله نقليه از مبدأ، از سلامت كامل فني خودرو، تجهيز بودن وسيله نقليه و آمادگي جسمي و رواني راننده اطمينان حاصل كنند. در هر شركت مسافربري، مدير فني به عنوان مسوول قانوني بررسي وضعيت ناوگان و صدور مجوز حركت تعريف شده است. پليس نميتواند و نبايد جايگزين اين مسووليتهاي سازماني شود؛ وظيفه پليس، نظارت، كنترلهاي مقطعي و برخورد قانوني است.
رييس پليس راه راهور فراجا خطاب به مديران شركتهاي حملونقل و انجمنهاي صنفي تأكيد كرد: اكنون زمان مانور اجرايي ايمني است، نه صرفا بيان شعارها. شركتها بايد با احساس مسووليت كامل، اقدامات بازدارنده، آموزشمحور و كنترلي را بهصورت جدي و فوري در دستور كار قرار دهند؛ از جمله انجام بازديدهاي فني دقيق پيش از حركت، اطمينان از كامل بودن تجهيزات زمستاني، كنترل ساعات فعاليت رانندگان، جلوگيري از خستگي و خوابآلودگي و ارايه گزارشهاي شفاف و دقيق به مراجع ذيربط. كرمياسد همچنين نقش رسانهها و فضاي مجازي را مهم و اثرگذار دانست و افزود: با توجه به پيشبيني يك زمستان پربارش، لازم است همه دستگاهها، رسانهها و فعالان فضاي مجازي در حوزه اطلاعرساني ايمني و ارتقاي فرهنگ ترافيكي همكاري موثر داشته باشند. نبايد اجازه دهيم بيتوجهي و سهلانگاري، اين شرايط جوي را به فاجعه انساني تبديل كند. هر خانوادهاي كه در اين 72 ساعت داغدار شده يا عزيزي را با مصدوميت راهي بيمارستان كرده است، تلنگري جدي براي پليس و تمامي سازمانهاي مسوول محسوب ميشود. او در پايان هشدار داد: پليس با تمام توان، امكانات و اشراف اطلاعاتي خود در تمامي معابر كشور حضور دارد، اما بدون مشاركت فعال، مسوولانه و پاسخگوي شركتها، موسسات حملونقل و مديران فني، اقدامات پليسي بهتنهايي اثربخش نخواهد بود. از اينرو از شركتهاي متولي انتظار ميرود بهصورت ضربتي، گسترده و مستمر مانور ايمني اجرا كنند و از شهروندان نيز ميخواهيم پيش از آغاز سفر، از سلامت وسيله نقليه ـ چه شخصي و چه عمومي ـ و آمادگي راننده اطمينان حاصل كنند.
مرگ ايستگاه آخر سفرهاي جادهاي
براي خيلي از خانوادهها همين سفرهاي گاه و بيگاه تنها راه فرار از مشكلات و فشارهايي است كه مسائل اقتصادي و اجتماعي به آنها وارد ميكند، براي برخي ديگر اين سفرها بعد از روزها و هفتهها دور از خانواده بودن براي تحصيل يا كار ميشود راهي براي تجديد قوا اما وقتي بنا به هر دليلي ايستگاه آخر اين سفرها به مرگ ختم ميشود يعني تنها دلخوشي آنها كه سفر برايشان بهانهاي به اندازه يك نفس تازه كردن است، از بين ميرود.
