واكاوي «تعادل» از اثرات تغيير اقليم بر امنيت آب و انرژي در كشور

وقتي زمين تشنه و نيروگاه خسته مي‌شود!

۱۴۰۴/۰۹/۱۹ - ۰۱:۲۱:۲۰
کد خبر: ۳۶۹۲۱۰
وقتي زمين تشنه و نيروگاه خسته مي‌شود!

ايران سرزميني است با تنوع اقليمي چشمگير، اما در چهار دهه اخير به يكي از كانون‌هاي آسيب‌پذير از تغيير اقليم در خاورميانه بدل شده است.

ايران سرزميني است با تنوع اقليمي چشمگير، اما در چهار دهه اخير به يكي از كانون‌هاي آسيب‌پذير از تغيير اقليم در خاورميانه بدل شده است. روند گرمايش جهاني، كاهش بارش‌هاي موثر، و افزايش تبخير، همگي موجب فشار مضاعف بر منابع آب و شبكه‌هاي انرژي كشور شده‌اند. امنيت آب و انرژي، به عنوان دو ستون اصلي توسعه پايدار، در يك چرخه وابستگي متقابل قرار دارند. كمبود آب، توليد انرژي را محدود مي‌كند؛ و توليد بي‌رويه انرژي، خود به افزايش آلاينده‌ها و تغييرات اقليمي دامن مي‌زند.

طبق داده‌هاي مركز تحقيقات اقليم‌شناسي كشور، متوسط دماي سالانه ايران از دهه ۱۹۵۰ تا امروز حدود ۱،۸ تا ۲ درجه سانتي‌گراد افزايش يافته و ميانگين بارندگي سالانه بيش از ۲۰ درصد كاهش نشان مي‌دهد.

اين تغييرات نامتوازن در اقليم، همزمان با رشد جمعيت و توسعه صنعتي، باعث شده كه الگوي تقاضا و مصرف انرژي و آب در ايران نسبت به گذشته كاملاً دگرگون شود.

در مناطق جنوبي و مركزي كشور، همچون خوزستان، كرمان و يزد، افزايش دما و خشكسالي مداوم، باعث افت شديد سطح آب‌هاي زيرزميني و كاهش توان سرمايش نيروگاه‌ها شده است. در مقابل، مناطق شمالي و غربي شاهد بارش‌هاي كوتاه اما سيلابي‌اند كه مديريت منابع را پيچيده‌تر مي‌كند.

امنيت آبي به معناي دسترسي پايدار به آب سالم و كافي است. در ايران، بيش از ۹۰ درصد مصرف آب در بخش كشاورزي رخ مي‌دهد و اين بخش بيشترين آسيب را از تغيير اقليم مي‌بيند.

افزايش دما باعث كاهش عملكرد محصولات، تغيير فصل‌هاي كشت، و نبود تناسب بين زمان بارش و نياز آبي گياهان شده است. از سوي ديگر، برداشت بي‌رويه از سفره‌هاي زيرزميني براي جبران كم‌آبي، منجر به نشست زمين در بيش از ۳۰۰ دشت كشور شده است پديده‌اي كه خود تهديدي براي زيرساخت‌هاي صنعتي و شهري محسوب مي‌شود.

كاهش منابع سطحي و زيرزميني مستقيماً روي تأمين آب نيروگاه‌ها اثر مي‌گذارد. نيروگاه‌هاي حرارتي براي توليد برق نياز به آب كافي جهت خنك‌سازي دارند؛ اما در سال‌هاي اخير چندين نيروگاه در مناطق گرم و خشك مجبور به كاهش ظرفيت شده يا در ساعات اوج گرما از كار افتاده‌اند. امنيت انرژي يعني توانايي كشور در تأمين پايدار، مقرون‌به‌صرفه و بي‌وقفه انرژي مورد نياز خود. ايران با وجود ذخاير عظيم نفت و گاز، تحت تأثير تغيير اقليم با چالش‌هاي جديد روبروست.

افزايش دماي هوا و نياز به برق براي سرمايش در تابستان، رشد شديد مصرف داخلي را رقم زده در حالي كه منابع آب براي نيروگاه‌هاي برق‌آبي تحليل رفته است.

در دهه گذشته، توليد برق آبي كشور بيش از ۶۰ درصد كاهش يافته زيرا سدهايي چون كرخه، دز و زاينده‌رود از كمبود آب رنج مي‌برند. اين مساله موجب فشار بر شبكه گاز طبيعي براي توليد برق شده و به نوبه خود، انتشار بيشتر دي‌اكسيدكربن را در پي داشته است چرخه‌اي كه اقليم را دوباره آسيب‌پذيرتر مي‌كند. اتصال دوگانه آب و انرژي در ايران يكي از نقاط بحراني سياست‌گذاري است.

در شرايط تغيير اقليم، وقتي منابع آب كاهش مي‌يابد، هزينه تأمين انرژي افزايش پيدا مي‌كند. اين رابطه متقابل، امنيت ملي را مستقيماً تحت تأثير قرار مي‌دهد.

تحقيقات اخير نشان مي‌دهد كه اگر روند فعلي ادامه يابد، تا سال ۲۰۴۰ حدود ۲۵درصد ظرفيت توليد برق آبي ايران غيرقابل استفاده خواهد شد و مصرف انرژي براي تصفيه آب شور يا انتقال بين‌حوضه‌اي دو برابر خواهد شد.نوسانات اقليمي اكنون فراتر از حوزه محيط‌زيست رفته و ابعاد اجتماعي و اقتصادي پيدا كرده است.

كاهش منابع آب باعث كاهش اشتغال در كشاورزي، مهاجرت روستايي، و فشار بر شهرها شده است. از سوي ديگر، ناپايداري شبكه برق به اقتصاد صنعتي و خانگي لطمه زده تجربه خاموشي‌هاي گسترده در تابستان‌هاي اخير نمونه‌اي از اين بحران متقاطع است.

در چنين وضعيتي، امنيت انرژي از صرف توليد سوخت فراتر رفته و به موضوع «پايداري اجتماعي » تبديل شده است.

تغيير اقليم در ايران ديگر يك هشدار نظري نيست؛ يك بحران واقعي است كه همزمان امنيت آب، انرژي و توسعه اقتصادي را تهديد مي‌كند. اين بحران در صورت تداوم روند فعلي مي‌تواند ظرفيت رشد و رفاه بلندمدت را محدود سازد.

بنابراين، سياست‌گذاري ملي بايد بر پايه نگاه جامع و بين‌بخشي شكل گيرد؛ جايي كه آب و انرژي نه به‌صورت مجزا بلكه در يك سيستم مشترك و پوياي پايداري مديريت شوند. هر درجه افزايش دما، نه تنها تبخير آب بلكه تبخير پايداري اقتصادي كشور را نيز در پي دارد. آينده‌اي پايدار براي ايران زماني ممكن است كه «زمين تشنه و نيروگاه خسته» دوباره در يك چرخه هوشمند و هماهنگ زنده شوند.