هرات، اربيل و امارات و ارزي كه بالانشين است
بهرغم تلاشهاي دولت و بانك مركزي نوسانات ارزي همچنان در اقتصاد ايران جولان ميدهد. برخي تحليلگران ريشههاي اين نوسانات را مرتبط با انتظارات تورمي و بحثهاي مرتبط با سياست خارجي ميدانند و گروهي هم معتقدند مربوط به نظام تصميمسازيهاي اقتصادي داخلي است.

بهرغم تلاشهاي دولت و بانك مركزي نوسانات ارزي همچنان در اقتصاد ايران جولان ميدهد. برخي تحليلگران ريشههاي اين نوسانات را مرتبط با انتظارات تورمي و بحثهاي مرتبط با سياست خارجي ميدانند و گروهي هم معتقدند مربوط به نظام تصميمسازيهاي اقتصادي داخلي است. اين روزها اخباري درباره تاثير سياستهاي ارزي بازار هرات شنيده ميشود. سوال اين است كه اصل ريشههاي بروز اين نوسانات را چطور ميتوان تحليل و بعد هم براي مهار نوسانات چه بايد كرد؟
1) برخي اظهارنظرهاي مسوولان بانك مركزي به هيچوجه درست نيست، اينكه گفته شود، ارز بازار آزاد ارز واقعي نيست و بانك مركزي تنها ارز دولتي و بازار توافق را قبول دارد به نوعي فرافكني است. نميتوان انكار كرد كه فضاي بينالمللي و منطقهاي ملتهب است. رخدادهاي مرتبط با تهديدات ونزوئلا، جنگ روسيه-اوكراين و...اين فضا را ملتهب ميكند. به هر حال احتمال وقوع يك جنگ ديگر در منطقه هم با ماجراجوييهاي اسراييل بالاست. اين روند باعث شكلگيري انتظارات تورمي ميشود و نرخهاي ارز را بالا ميبرد. افزايش نرخ ارز هم در قيمت كالاها اثرگذار است و نهايتا باعث رشد تورم ميشود. مسوولان بايد مراقب باشند خود به عاملي براي افزايش انتظارات و نوسانات نشوند. براي اين منظور بايد نياز ارزي كشور را با نرخهاي پايينتر برطرف كرد تا اقلام اساسي مردم كمتر از نوسانات تاثير بگيرند. صحبت اين است كه ارز مورد نياز اقلام اساسي را ترجيحي تامين كنيم يا اينكه با نرخ ارز آزاد؟ وزير اقتصاد معتقد است واردات بدون انتقال ارز ميتواند جوابگو باشد! تجربيات گذشته اما برخلاف اين ديدگاه است. مگر اينكه وزير اقتصاد راه تازهاي را پيدا كرده باشند كه اقتصاددانها از آن بيخبر باشند. حذف نرخ ارز ترجيحي از اقلام مصرفي و محصولات كشاورزي و دارو، بازار را وارد چنان تكانههاي تورمي ميكند كه خروج از آنها به اين سادگيها نيست. نظام حمايتي هم قادر نيست اين نوع تكانهها را جبران كند. شخصا معتقدم بانك مركزي بايد در خصوص وضع موجود روشنگري كند و با مردم حرف بزند. سكوت بانك مركزي به معني رضايت از وضع موجود ارزي است.
2) انگار بانك مركزي از رشد نرخ ارز رضايت دارد و نگراني در مورد تورم وجود ندارد! وزير اقتصاد اما رضايت ندارد و تلاش ميكند ارز تك نرخي را ايجاد كند. بدون ترديد هم بانك مركزي و هم وزارت اقتصاد تلاش خودشان را ميكنند. ولي بايد حداقل براي كارشناسهاي اقتصادي دلايل قانعكنندهاي از مثبت بودن ارز تك نرخي آورده شود. من اقتصاددان نميدانم وزارت اقتصاد و بانك مركزي به دنبال چه مدل ارزي هستند؟ ارز تك نرخي؟ ارز شناور؟ ارز چند نرخي؟ يا مدل ديگري در نظر دارند؟ كار به جايي رسيده كه مسوولان ايراني از كنشگران ارزي در هرات و استانبول و اربيل و...تقاضا ميكنند كه بازار ارز ايران را مديريت كنند و جلوي نوسان را بگيرند! البته ايران از سالها قبل به دليل ارتباطات نزديكي كه با عراق، تركيه و افغانستان دارد و سالانه توريستهاي بسياري از اين كشورها وارد و خارج كشور ميشوند، رابطه ارزي مشخصي با اين كشورها دارد. اما اين رابطه نبايد منتج به وابستگي بيش از اندازه شود. به خاطر اين رفت و آمدهاي مرزي، نرخ ارز در ايران تحت تاثير صرافيهاي اين كشورهاست. شايعاتي هم وجود دارد كه حتي در شرايط فعلي هرات يك نقش تعيينكنندهاي براي دلار و ارز مجازي دارد.
3) در كنار اين موارد ارز امارات هم داراي اهميت است و باعث تغيير نرخ ارز در ايران ميشود. امارات ميتواند با افزايش ورودي ارز به داخل ايران نقش ويژهاي در بهبود شاخصهاي اقتصادي ايران داشته باشد كه اين كار به دليل نبود ديپلماسي پيگيري نميشود.متاسفانه وقتي كه اين ديدارها به موقع انجام نميشوند اين سير صعودي در نرخ ارز ايران شتاب ميگيرد. نرخ ارز پايين هم نميآيد، بلكه تهديداتي هم وجود دارد كه ايران با تورمهاي بالاتري روبهرو ميشود. مساله اين است كه ايران اگر در زمينه تحريمها فعلا اقدامي نميتواند صورت دهد، ميتواند ديپلماسي منطقهايش را فعال كند و از طريق بهبود روابط با عراق، امارات، تركيه و حتي افغانستان كمي از نوسانات ايجاد شده بكاهد. وقتي اين نوسانات شدت ميگيرد مردم هم براي حفاظت از دارايي خود چارهاي جز خريد طلا و سكه و دلار ندارند. واكنشهايي كه باعث شدت گرفت نوسان و گرانيهاي بيشتر ميشود.
