رويارويي با ايران در سطح ژئواكونومياي زيرساخت محور(1)
همانطور كه رييسجمهور و معاون اولش طي روزهاي اخير بارها تاكيد كردهاند، رويارويي ايران با رقباي منطقهاي و جهانياش جدا از سطوح نظامي و راهبردي در حوزه مسائل فناورانه و تكنولوژي به بالاترين سطح رسيده است.
همانطور كه رييسجمهور و معاون اولش طي روزهاي اخير بارها تاكيد كردهاند، رويارويي ايران با رقباي منطقهاي و جهانياش جدا از سطوح نظامي و راهبردي در حوزه مسائل فناورانه و تكنولوژي به بالاترين سطح رسيده است. ردپاي اين نوع رويارويي را در جريان جنگ 12 روزه نيز به عينه ميشد مشاهده كرد. با توجه به اينكه اخيرا نيز ادعاهاي از سوي كشورهاي عضو حاشيه خليج فارس در خصوص جزاير ايراني مطرح شده و ايران هم با مانور نظامي در مطنقه به نوعي پيامهاي روشني ارسال كرد، لازم است اين روياروييهاي فناورانه مورد بررسي و ارزيابي دقيق قرار بگيرد. تحولات اقتصادي كشورهاي حاشيه خليج فارس وارد مرحلهاي شده است كه ديگر نميتوان آن را در چارچوب رقابتهاي سنتي دولتهاي نفتي توضيح داد.
منطقهاي كه زماني با منطق «رانت و منابع» اداره ميشد، اكنون در آستانه گذار به «ژئواكونومياي زيرساخت محور» قرار گرفته است؛ جايي كه قدرت نه از ذخاير زير زمين، بلكه از توان مهندسي زنجيرههاي ارزش، فناوري انرژي، ادغام مالي و روايتسازي تمدني ناشي ميشود. امارات با معماري دقيق عصر انرژيهاي نو، سرمايهگذاري هوشمند در فناوريهاي كمكربن، و مديريت ريسكهاي بزرگ، بهتدريج در حال تبديلشدن به بازيگر كليدي «عصر پساحفوري» است؛ عصري كه در آن ارزش اقتصادي از استخراج مواد خام به خلق ارزش، پيونددهي شبكهها و مديريت سرمايه انساني منتقل ميشود.
در برابر آن، عربستان با پروژههاي فراسرزميني، بازطراحي جغرافياي قدرت، توافقات فناورانه با امريكا و طرحهاي كلانمقياس همچون نئوم و كريدورهاي انرژي، ميكوشد جايگاه خود را در ژئواكونومياي جديد تثبيت كرده و برند استراتژيك قرن بيستويكمي خود را بسازد. رقابت ميان اين دو كشور، رقابت دو الگوي توسعه است: «اماراتِ تكنوكرات ادغام شده در اقتصاد جهاني» در برابر «عربستان قلمروساز در حال بازطراحي نقش منطقهاي» پيامدهاي اين رقابت تنها اقتصادي نيست؛ بلكه رقابت و مسابقهاي است هويتي، امنيتي و تمدني، و جايگاه ايران در اين آرايش نوپديد نيازمند بازخواني دقيق، كنشگري سازنده و تدوين راهبردي است مبتني بر آيندهنگري.
۱. بازيافت معنا در كالبد سياست اقتصادي خليجفارس: خليجفارس ديگر تنها جغرافياي نفت نيست؛ بلكه به صحنهاي چندلايه از رقابت سرمايه، فناوري، زيرساخت و روايت تبديل شده است. امارات و عربستان هر دو الگوي «مدرنيزاسيون تسريعشده» را دنبال ميكنند، اما تفاوت در ابزارها، مخاطبان و اولويتهاي آنها، رقابت را پيچيدهتر و معنادارتر كرده است.
تحليل اين رقابت نيازمند دو سطح خوانش است: نخست، بررسي دادههاي عيني همچون اكتشافهاي جديد نفت و گاز، بستههاي سرمايهگذاري و شبكههاي زيرساختي؛ و دوم، نگاه فلسفي به اين پرسش بنيادين كه «چه كسي آينده منطقه را تعريف ميكند و حق تفسير آن آينده چگونه تعيين ميشود؟» در چنين بستري، سياست انرژي به ابزاري براي بازتعريف نقشها، هويتها و جايگاههاي ژئواكونوميك كشورها تبديل شده است.
۲. امارات: از مديريت كلاسيك تا معماري يك هاب انرژي و سرمايه:
الف: دادهها و نشانهها: امارات با اعلام اكتشاف ۷ ميليارد بشكه ذخاير جديد نفت و رساندن كل ذخاير ادنوك به ۱۲۰ ميليارد بشكه، پيام روشني به بازار فرستاد: تثبيت موقعيت در «باشگاه غولهاي انرژي».
افزون بر اين، كشف ۷ تريليون فوتمكعب گاز و توسعه پروژه غشا (Ghasha) با هدف توليد روزانه ۱.۸ ميليارد فوتمكعب، جايگاه امارات را در زنجيره آينده گاز طبيعي تقويت ميكند. بسته سرمايهگذاري ۱۵۰ ميليارد دلاري ادنوك براي دوره ۲۰۲۶–۲۰۳۰ نيز نشاندهنده راهبردي چندلايه است: حفظ ظرفيت توليد نفت، گسترش LNG، توسعه پتروشيمي، حركت به سوي هيدروژن، و تقويت پروژههاي كمكربن.
ب) مفهومسازي و راهبردها: رويكرد امارات بهگونهاي آشكار بر «دوگانهسازي راهبردي» استوار است: اول) حفاظت از امنيت عرضه در حوزه هيدروكربوري سنتي و استمرار نقش تاريخي در بازار نفت؛ دوم) ورود سريع و هدفمند به اقتصاد انرژي انتقالي شامل LNG، هيدروژن و صنايع پتروشيمي با بازده بلندمدت. اين تركيب به ابوظبي امكان ميدهد هم در ساختار فعلي انرژي جهاني قدرتمند بماند و هم سهمي معتبر در دوران «پساگذار انرژي» داشته باشد.
ج) مزيتهاي عملي امارات: برخورداري از منابع مالي گسترده و ثبات تصميمگيري در ساختار اداري ادنوك؛ توان بالاي جذب سرمايهگذاري خارجي و شراكتهاي بينالمللي؛ بهرهگيري از شبكه بنادر، خطوط كشتيراني، شهرهاي هوشمند و زيرساختهاي گردشگري براي تبديل شدن به گرهگاه تبادل سرمايه انساني، فرهنگي و فناورانه. در ادامه اين يادداشت به راهبردهاي عربستان براي شكل دهي به اين برتري فناورانه اشاره خواهد شد.
(ادامه دارد)
