هشدار درباره طرح نجات تهران با انتقال آب
يك تحليلگر حوزه منابع آبي با انتقاد از اتكاي صرف به طرحهاي انتقال آب از خليج فارس و حوضههاي دوردست تأكيد كرد: اين رويكرد نهتنها مساله كمآبي تهران را حل نميكند بلكه ميتواند به توسعه بيرويه و تشديد بحران منجر شود و در صورت تداوم سياستگذاري نادرست، بخشي از جمعيت تهران به زيانديدگان اصلي كمآبي تبديل خواهند شد.
يك تحليلگر حوزه منابع آبي با انتقاد از اتكاي صرف به طرحهاي انتقال آب از خليج فارس و حوضههاي دوردست تأكيد كرد: اين رويكرد نهتنها مساله كمآبي تهران را حل نميكند بلكه ميتواند به توسعه بيرويه و تشديد بحران منجر شود و در صورت تداوم سياستگذاري نادرست، بخشي از جمعيت تهران به زيانديدگان اصلي كمآبي تبديل خواهند شد.
داريوش مختاري در گفتوگو با ايسنا، با بيان اينكه اتكاي بيش از حد به «درمان موقت» يعني تأمين آب گرانقيمت از خليج فارس يا انتقال از حوضههاي دوردست گفت: تأكيد بيش از حد بر انتقال آب ممكن است منجر به توسعه بيرويه تهران شود؛ توسعهاي كه تقاضاي جديد آب را از ظرفيت انتقالشده فراتر ميبرد و در نهايت، آبخوان نابود و سدها كمرمقتر ميشوند.
وي افزود: در آن صورت، كابوس دائمي كمآبي فراخواهد رسيد و دوباره زيان اقتصادي به سازندگان وارد ميشود. بهتر است كار درست انجام شود و چندان به انتقال آب از خليج فارس دلخوش نبود.
اين تحليلگر حوزه منابع آبي با تأكيد بر اينكه «تخليه تهران بهدليل كمآبي» نه يك سناريوي دائمي است و نه فراگير، هشدار داد: بخشهايي از جمعيت تهران در صورت تداوم سياستگذاري نادرست، به زيانديدگان اصلي كمآبي تبديل خواهند شد؛ از جمله بخشهايي كه بار اضافي بر آبخوان و منابع شهر تحميل كردهاند.
مختاري افزود: هنگامي كه از تخليه شهر بهدنبال كمآبي صحبت ميشود، اين برنامه اقدام نه يك رخداد دائمي است و نه اقدامي فراگير اظهار كرد: در هر حال سدهاي تهران اگر نه كاملا پرآب، اما مخازن آنها هر سال بخشي از بارشها را ذخيره ميكنند و ۷۰۰ حلقه چاه نيز بهسادگي به خشكي مطلق نميرسند. همچنين امكان جايگزيني پساب تصفيهشده با ۳۰۰ حلقه چاه آب فضاي سبز وجود دارد.
بهگفته او، حتي اگر اقدامهاي مديريتي نظير بازچرخاني آب، تفكيك آب شرب و بهداشتي يا جداسازي پساب سياه و خاكستري نيز انجام نشود، باز هم تهران با پديده «تخليه دائمي و فراگير» روبهرو نخواهد شد.
دشواري از جايي آغاز ميشود كه بخشي از جمعيت تهران، جزو زيانديدگان كمآبي قرار ميگيرند و در سياستگذاري عادلانه منابع آب، چنين گروههايي در اولويت قرار ندارند. اين گروه، همان سازندگان پرازدحام شهري شامل انبوهسازان، تراكمفروشان و شهركسازان هستند كه با ساختوسازهاي اضافي فشار مضاعفي بر منابع آب وارد كردهاند.
اين تحليلگر حوزه منابع آبي با اشاره به مفهوم «هزينه جنبي» در بهرهبرداري از آبخوان تهران گفت: اين خسارت ناشي از بهرهبرداري بيرويه است و تا مرز برداشت ۴۰ درصدي، عملا آسيبي وارد نميشود. او افزود: اين خسارت بايد به حساب شهركسازان و بلندمرتبهسازان گذاشته شود و براي جبران آن، ماليات خسارت مخزن (آبخوان) از آنان دريافت شود تا در جهت كاهش فشار بر دشت تهران هزينه شود. مختاري هشدار داد: اگر چنين سياستي اجرا نشود، كمآبي آبخوان تهران نهتنها به رفتارهاي نادرست سازندگان بازنميگردد، بلكه پيامدهاي آن به صورت كاهش جمعيت سكونتي و افت قيمت املاك در مناطق مختلف تهران بروز خواهد كرد.
وي گفت: زياني كه بايد از مسير ماليات مخزن پرداخت ميشد، در نهايت با افت ارزش اقتصادي املاك بلندمرتبهسازان تسويه خواهد شد.
اين تحليلگر حوزه منابع آبي با اشاره به اينكه شهروندان سالها كمتر از ۱۰ تا ۲۰ درصد قيمت تمامشده آب را پرداخت كردهاند، گفت: همين موضوع سبب شده شركت آب و فاضلاب نتواند هزينههاي سنگين تعمير، نگهداري و حفاظت شبكه را تأمين كند.
بهگفته او، شبكه تأمين و جمعآوري پساب تهران كارايي اقتصادي ندارد، زيرا هزينههاي ساخت نيز بايد بهتدريج از مشتركان بازگردانده شود؛ موضوعي كه به دليل پايين بودن آببها عملا محقق نشده است.
او همچنين پيچيدگي سياستگذاري در دوره كمآبي را يادآور شد: جايي كه بخشهاي وابسته به سدها مستقيما از كاهش منابع سطحي آسيب ميبينند و با افت فشار يا كمآبي مواجه ميشوند. به گفته مختاري، در چنين شرايطي طراحي شبكه آب و فاضلاب اهميت زيادي دارد.
اگر شبكه يكپارچه نباشد و هر بخش به يك منبع خاص وابسته باشد، مناطق متكي بر چاهها تا زماني كه امكان جايگزيني چاههاي كمآب فراهم نشود، در وضعيت دشوارتري قرار ميگيرند.
به گفته مختاري ضرورت دسترسي به دادههاي دقيق، پايش مستمر شبكه و اطلاعرساني رسمي توسط شركت آب و فاضلاب را بسيار مهم است.
