روايت «تعادل» از كم‌آبي، بحران بارش و پيامدهاي اقتصادي يك خشكسالي طولاني

ايران تشنه زير سقف آسمان بسته!

۱۴۰۴/۰۹/۱۵ - ۰۱:۵۳:۱۹
کد خبر: ۳۶۸۵۹۱
ايران تشنه زير سقف آسمان بسته!

در سال‌هايي كه باران بايد مهمان دايمي سرزمين باشد، آسمان ايران بخل پيشه كرده است. كاهش چشمگير بارش‌ها، افت سطح سدها، خشك‌شدن آبخوان‌ها و فشار بر كشاورزي، امروز از «بحران آب» يك واژه معمولي نساخته، بلكه آن را به مهم‌ترين مساله امنيتي- اقتصادي كشور تبديل كرده است.

گلناز پرتوي مهر |

در سال‌هايي كه باران بايد مهمان دايمي سرزمين باشد، آسمان ايران بخل پيشه كرده است. كاهش چشمگير بارش‌ها، افت سطح سدها، خشك‌شدن آبخوان‌ها و فشار بر كشاورزي، امروز از «بحران آب» يك واژه معمولي نساخته، بلكه آن را به مهم‌ترين مساله امنيتي- اقتصادي كشور تبديل كرده است. ايران ديگر با خشكسالي دوره‌اي مواجه نيست؛ با «خشكسالي ساختاري» روبه‌رو است؛ خشكسالي‌اي كه آينده كشاورزي، توليد برق، امنيت غذايي و حتي مهاجرت داخلي را تحت تأثير قرار داده است.سامانه‌هاي بارشي كه پيش‌تر جنوب و غرب كشور را پُرباران مي‌كردند، اكنون با تغيير مسير، بارندگي را به مناطق ديگر مي‌برند. نتيجه؟ مناطقي كه روزگاري انبار آب ايران بودند، امروز با كسري شديد بارش روبه‌رو هستند.

وقتي در سال‌هاي كم‌بارش از چاه‌ها بيش از حد آب برداشت مي‌شود، سفره‌ها خالي مي‌شوند و احياي آنها به سال‌ها زمان نياز دارد. اين چرخه به‌تدريج كشور را وارد بحران مزمن كم‌آبي كرده است.

صنايع فولاد، پتروشيمي، معادن و حتي كارخانه‌هاي مواد غذايي، وابستگي جدي به آب دارند. همچنين كشور در حوزه كشاورزي سال‌هاست با چالشي چندوجهي مواجه است. خشكسالي، سوءمديريت منابع آب و الگوي كشت غيراستاندارد، به‌شدت توليد محصولات اساسي را تحت تأثير قرار داده است.

گندم، پايه امنيت غذايي كشور است. هر بار كه بارش كم مي‌شود، توليد داخلي گندم كاهش يافته و نياز به واردات افزايش پيدا مي‌كند. واردات گندم در شرايط نرخ ارز بالا، مستقيما فشار تورمي ايجاد مي‌كند.

كشت محصولاتي مانند برنج، هندوانه يا صيفي‌جات پرمصرف در مناطق كم‌آب، فشار مضاعف بر منابع زيرزميني وارد كرده است. بسياري از استان‌هايي كه بارش كافي ندارند، همچنان درگير كاشت محصولات آب‌بر هستندكاهش آب و درآمد كشاورزي، روستاها را خالي كرده است. موجي از مهاجرت به حاشيه شهرها شكل گرفته كه خود بحران‌هاي اجتماعي تازه‌اي ايجاد مي‌كند. خشكسالي فقط يك بحران محيط‌زيستي نيست؛ اقتصاد كشور را زيرورو مي‌كند. وقتي توليد گندم، برنج، سبزيجات يا صيفي‌جات كاهش مي‌يابد، قيمت‌ها بالا مي‌روند. خانوارهاي كم‌درآمد بيشتر آسيب مي‌بينند

كاهش توليد داخلي يعني افزايش واردات؛ وارداتي كه با نرخ ارز بالاي امروز، هزينه سنگيني بر دولت تحميل مي‌كند. علاوه بر اين، تأمين آب شهري، انتقال آب بين حوضه‌اي و پروژه‌هاي اضطراري نيز بودجه قابل‌توجهي مي‌طلبد.كشورهايي مانند استراليا و اسپانيا با شرايط مشابه، توانسته‌اند با تغيير الگوي كشت و استفاده از فناوري‌هاي آبياري، مصرف آب كشاورزي را تا ۴۰ درصد كاهش دهند. ايران نيز ناگزير از اين تغيير است.پروژه‌هاي تغذيه مصنوعي آبخوان‌ها، جلوگيري از برداشت غيرمجاز، و كاهش برداشت از چاه‌ها بايد به‌صورت فراگير اجرا شود. ادامه برداشت بي‌رويه يعني نابودي آينده.

آبياري باراني و قطره‌اي، گلخانه‌ها، كشت نشايي و فناوري‌هاي صرفه‌جويي مي‌توانند مصرف آب كشاورزي را به شكل چشمگيري كاهش دهند. در برخي شهرها بيش از ۲۰ درصد آب در شبكه توزيع هدر مي‌رود. اصلاح زيرساخت‌ها يكي از كم‌هزينه‌ترين و سريع‌ترين راهكارهاست.

هرچه توليد برق خورشيدي، بادي و ژئوترمال بيشتر شود، نياز به آب در نيروگاه‌ها كمتر مي‌شود. اين راهكار در گرماي تابستان و كم‌آبي زمستان نجات‌بخش است.

اگرچه آمارها تصوير نگران‌كننده‌اي نشان مي‌دهد، اما آينده ايران الزاما تيره نيست. بسياري از كشورها تجربه بحران آب را پشت سر گذاشته‌اند و اكنون با مديريت علمي منابع آب، به ثبات رسيده‌اند.كم‌آبي امروز فقط يك هشدار محيط‌زيستي نيست؛ يك زنگ خطر اقتصادي است. از كشاورزي تا صنعت، از برق تا امنيت غذايي، همه و همه به آب وابسته‌اند. خشكسالي اگر ادامه يابد، نه‌تنها ريشه‌هاي طبيعي كشور، بلكه بنيان‌هاي اقتصادي و اجتماعي آن را نيز تهديد مي‌كند. اما همآنقدر كه بحران عميق است، راه‌حل‌ها نيز روشن‌اند. آينده آب ايران به تصميم‌هاي امروز وابسته است؛ تصميم‌هايي كه اگر با شجاعت، علم و نگاه بلندمدت همراه باشند، مي‌توانند اين سرزمين خشك‌شده را دوباره به مسير تعادل بازگردانند.