بورس به دنبال پول جديد
درست است كه شاخصهاي بازار سهام رشد كرده و وضعيت خوبي دارند، اما همچنان بازار با معضل كمبود نقدينگي سروكار دارد.البته اين موضوع كمبود نقدينگي اين روزها تنها در كنار حجم مبنا ديده شد، در اصل پيشنهاد حجم مبناي بالاتر باعث شده كه اين موضوع بيش از گذشته به چشم بيايد.
درست است كه شاخصهاي بازار سهام رشد كرده و وضعيت خوبي دارند، اما همچنان بازار با معضل كمبود نقدينگي سروكار دارد.البته اين موضوع كمبود نقدينگي اين روزها تنها در كنار حجم مبنا ديده شد، در اصل پيشنهاد حجم مبناي بالاتر باعث شده كه اين موضوع بيش از گذشته به چشم بيايد.
بررسيها نشان ميدهد نقدينگي بازار با عددهاي شاخص همخواني ندارد و همين موضوع باعث شده كه جريان نقدينگي در بازار سهام ضعيف به نظر برسد. ضعف جريان نقدينگي و الزام به عبور از حجم مبناي سنگين باعث شده بخشي از نمادها تقريبا قفل شوند و به نوعي امكان تحرك قيمتي خود را از دست بدهند.اين وضعيت نهتنها سرعت گردش معاملات را كاهش داده، بلكه رفتار معاملهگران را نيز به سمت احتياط افراطي سوق داده است.
حجم مبنا در ذات خود سازوكاري براي جلوگيري از نوسانهاي هيجاني است، اما زماني كه نقدينگي در بازار پايين باشد، همين ابزار بازدارنده ميتواند به مانعي بزرگ براي كشف قيمت تبديل شود. در شرايط فعلي كه ارزش معاملات روزانه پايينتر از ميانگينهاي ماهانه قرار دارد، افزايش حجم مبنا به اين معناست كه بخش زيادي از معاملات روزانه حتي در نمادهاي بزرگ و پر تراكنش نيز توان عبور از سقف را ندارند. در نتيجه قيمت پاياني كمتر از آنچه در تابلو ديده ميشود، حركت ميكند و اين اختلاف، روند كلي بازار را كند و فرسايشي كرده است. از سوي ديگر با استفاده از حجم مبنا اطمينان حاصل ميشود كه تغييرات قيمت سهام بر اساس معاملات معنادار و حجمهاي قابل توجه انجام ميشود. درواقع، هدف از بهكارگيري آن اطمينان سهامداران از نوسانات قيمت سهام است و همچنين لحاظ شدن آن باعث ميشود تا قيمتهاي كاذب در بازار ايجاد نشود.
موضوع ديگر رفتار حقوقيهاست، در شرايطي كه نقدينگي كم است بازيگران محافظهكارانهتر عمل ميكند. زماني كه حجم مبنا بالا باشد، بازارگردان براي حفظ تعهدات خود مجبور ميشود معاملههاي سنگينتري انجام دهد كه اين موضوع ريسك بالاتري به همراه دارد. اين موضوع باعث ميشود كه سطح حمايت حقوقيها از نمادها كاهش يابد و فشار فروش حقيقيها بيشتر خود را در تابلو نشان دهد.
بهطور كلي تركيب حجم مبناي بالا و نقدينگي ضعيف در بازار نشان ميدهد كه بازار همچنان پتانسيل حركت دارد، اما نبود پول قوي و همچنين محدوديتهاي ساختاري باعث ميشود كه اين شرايط در بازار بروز داده نشود. تا زماني كه جريان نقدينگي تقويت نشود، احتمالا بازار همين روند نوساني و فرسايشي را در برخي نمادها ادامه دهد و اين موضوع در صورتي است كه ورود نقدينگي به سرعت ورود بازار تغيير ميكند.
