وقتي بيزينس با ايمني رقابت مي‌كند

۱۴۰۴/۰۹/۱۳ - ۰۱:۵۶:۲۸
کد خبر: ۳۶۸۴۲۷

بازار بزرگ تهران، با تمام تاريخ، هويت و نقش بي‌بديلش در اقتصاد كشور، سال‌هاست ميان دو كفه ترازو مانده: بيزينس و ايمني. هركدام وزنه‌اي سنگين دارند؛ يكي معيشت هزاران كاسب را نمايندگي مي‌كند و ديگري جان افراد و ميراث ارزشمند تاريخي را. اما به نظر مي‌رسد كه اين روزها كفه بيزينس آنقدر سنگين شده كه ايمني زير سايه آن نفس مي‌كشد.

بازار بزرگ تهران، با تمام تاريخ، هويت و نقش بي‌بديلش در اقتصاد كشور، سال‌هاست ميان دو كفه ترازو مانده: بيزينس و ايمني. هركدام وزنه‌اي سنگين دارند؛ يكي معيشت هزاران كاسب را نمايندگي مي‌كند و ديگري جان افراد و ميراث ارزشمند تاريخي را. اما به نظر مي‌رسد كه اين روزها كفه بيزينس آنقدر سنگين شده كه ايمني زير سايه آن نفس مي‌كشد. علي نصيري، رييس سازمان پيشگيري و مديريت بحران شهر تهران، از جمله مديراني است كه سال‌هاست با چالش ايمن‌سازي بازار دست‌وپنجه نرم مي‌كند و حالا با صراحت مي‌گويد: بازار بيش از حرف، نيازمند عمل است. او معتقد است كه در سال‌هاي گذشته هرچند اقدامات متعددي انجام شده، اما «كافي نبوده» و مشكلات بازار تهران فراتر از آن است كه با اقداماتي جسته‌گريخته برطرف شود.

نصيري در گفت‌وگو با ايسنا، نخستين نقد خود را متوجه تكرار وعده‌ها مي‌كند؛ وعده‌هايي كه به گفته او، حاصل‌شان براي مردم «حرف‌هاي تكراري و كم‌فايده» بوده است. او با گلايه مي‌گويد: گوش مردم از حرف‌هاي تكراري و كم‌فايده ما درباره بازار پر شده است. اين حوزه اراده، همراهي و همدلي مي‌خواهد؛ چيزي كه كمتر از سوي همه طرف‌ها مي‌بينيم. چه كسبه كه بايد جان خود را مهم بدانند و چه رسانه‌هايي كه بايد مدافع اقدام درست باشند.او حتي به رويكرد برخي رسانه‌ها انتقاد دارد. نصيري روايت مي‌كند كه در يكي از برنامه‌هاي صداوسيما شاهد ديدگاهي بوده كه «عملا از ناايمني دفاع مي‌كرد» و با تعجب مي‌گويد: بيان مي‌كردند كه نمي‌شود صنفي كه ناايمن است جابه‌جا شود.به باور او، اين نوع نگاه رسانه‌اي باعث مي‌شود روند اصلاحات كندتر يا حتي متوقف شود؛ زيرا افكار عمومي را به سمت پذيرش وضع موجود سوق مي‌دهد. بازار تهران، برخلاف تصور عمومي، فقط محل خريدوفروش روزانه نيست؛ بخش بزرگي از فعاليت آن مربوط به انبارداري است آن هم انبارهايي كه نه استاندارد دارند و نه تناسبي با محيط تاريخي و پرخطر بازار.

نصيري با تاكيد بر اين واقعيت مي‌گويد: در بازار تهران خيلي از اجناس اصلا براي فروش آني نيست. كالا از يك نقطه كشور راه مي‌افتد تا در نقطه ديگري مصرف شود، اما در ميانه راه در بازار تهران انبار مي‌شود. به گفته او، اين كالاها تنها شامل پارچه و كاغذ يا لوازم خوراكي نيستند؛ مواد شيميايي، چسب و اقلام بسيار خطرناك نيز در دل حجره‌هاي قديمي نگهداري مي‌شوند كالاهايي كه در صورت آتش‌سوزي، نه‌فقط بازار، كه بخشي از شهر را تهديد مي‌كنند.رييس سازمان پيشگيري و مديريت بحران شهر تهران فاجعه سال گذشته بازار سيدولي را يادآوري مي‌كند: سال گذشته در بازار سيدولي انبار چسب يكي از مغازه‌ها آتش گرفت. ۵۴ ساعت نيروهاي آتش‌نشاني جان‌بركف تلاش كردند فقط مانع گسترش آتش شوند. همه آن محل پر از مواد شيميايي بود.دود و تركيبات شيميايي اين مواد، به گفته او، عوارض طولاني‌مدت دارد و مي‌تواند سال‌ها به ريه، پوست و چشم آسيب بزند. چرا با وجود مطالعات متعدد و طرح‌هاي مصوب، بازار تهران هنوز از ناايمني رنج مي‌برد؟ نصيري پاسخ را در تركيبي از عوامل مي‌بيند؛ عواملي كه در هم تنيده‌اند و روند اصلاحات را به بن‌بست مي‌كشاند.

او بيان مي‌كند: تجربه چند دهه نشان داده كه هرچند تلاش‌هاي زيادي از اقدامات پليس تا ورود وزارت كشور، استانداران و دستگاه‌هاي مختلف صورت گرفته، اما اين تلاش‌ها به نتيجه مطلوب نرسيده است. اينكه چه بايد كرد كاملا مشخص است. طرح‌ها بارها تدوين و مصوب شده‌اند.به گفته رييس سازمان پيشگيري و مديريت بحران شهر تهران، حدود ۳۵ اقدام مشخص توسط ستاد بازآفريني شهر تهران تصويب شده كه طي پنج محور اصلي، از ساماندهي مشاغل و چرخ‌دستي‌ها گرفته تا بهبود زيرساخت‌ها، شريان‌هاي حياتي، مقابله با خطرات آتش‌سوزي و زلزله و رفع ناپايداري‌ها را شامل مي‌شود.با اين حال، مانع اصلي اجراي اين طرح‌ها، شبكه‌اي از پيچيدگي‌هاست: مشكلات ميان مالكان، سرقفلي‌داران، مسائل ميراث فرهنگي و ده‌ها عامل ديگر باعث شده است تا هر اقدام اساسي دشوار شود.نصيري معتقد است كه بيزينس معمولا در برابر ايمني مقاومت مي‌كند، و با صراحت مي‌گويد: هر جا بيزينس باشد، معمولا با ايمني در رقابت قرار مي‌گيرد چون ايمني محدوديت ايجاد مي‌كند، اما بيزينس دنبال ادامه فعاليت بدون قيد و شرط است.نمونه روشن اين تقابل زماني است كه مديران شهري مي‌خواهند برخي فعاليت‌هاي پرخطر را از بازار حذف يا منتقل كنند. 

نصيري مي‌گويد: وقتي مي‌خواهيم ورود كنيم و بگوييم فلان فعاليت يا صنعت نبايد در بازار باشد، متوليان آن صنف اعتراض مي‌كنند كه «نان» آنها به خطر افتاده است. يكي از مهم‌ترين گره‌ها، اختلافات بين مالكان و سرقفلي‌داران است، اختلافاتي كه گاهي سال‌ها ادامه دارد و به گفته نصيري، اجازه هيچ اقدامي را نمي‌دهد. او تاكيد مي‌كند: در چنين مواردي شايد لازم باشد قوه قضاييه ورود كند. مساله ايمني بايد مقدم بر دعواي حقوقي باشد. اگر اختلافات حقوقي به قيمت تهديد جان انسان‌ها تمام شود، عقل من مي‌گويد كه بي‌ترديد جان مردم بايد در اولويت قرار بگيرد.اين شايد صريح‌ترين جمله او باشد؛ جمله‌اي كه نشان مي‌دهد به بن‌بست رسيدن پروژه‌هاي ايمن‌سازي، پيامدهايي فراتر از مشكلات مالي و صنفي دارد.