بازار ارز در خطر بازارسازها
در بازار ارز ايران چند دليل دائما تكرار ميشود؛ هر زمان اوضاع آرام يا قابل پيشبيني ميشود، رشد ارز متوقف و بازار وارد فاز نوساني ميشود و دوباره شرايط از نو تكرار ميشود.

در بازار ارز ايران چند دليل دائما تكرار ميشود؛ هر زمان اوضاع آرام يا قابل پيشبيني ميشود، رشد ارز متوقف و بازار وارد فاز نوساني ميشود و دوباره شرايط از نو تكرار ميشود. مسلم است كه وخامت اوضاع ميان ونزوئلا و امريكا باعث ميشود احتمال مداخلات نظامي و نيز گسترش جنگ ايران و اسراييل بيشتر شود؛ يعني نشان ميدهد ترامپ و امريكا ممكن است به سمت اقدام نظامي هم بروند. مساله بعدي، موضعگيريهاي داخلي در كشور است. وضعيت «نه جنگ و نه صلح» باعث ميشود بسياري از تصميمات بلندمدت براي سرمايهگذاري، توسط سرمايهگذارها گرفته نشوند. ازسوي ديگر، پس از صحبتهاي اسراييل و مشخص شدن موضع ايران، احتمال مذاكرات دورتر شده كه اين موضوع نيز مزيد بر علت براي افزايش قيمت ارز است.
خريدهاي نظامي عربستان از امريكا نيز نشان ميدهد كه اوضاع صلح و امنيت در خاورميانه بهبود نخواهد يافت. موضوع غزه و حمله اسراييل همچنان فعال است و باتوجه به مواضع تند اخير، هر لحظه امكان حمله دوم اسراييل نيز وجود دارد. بايد ديد بانك مركزي عرضه ارز و تخصيص را متوقف كرده يا نه. علاوه بر آن، موضوع بنزين از سطح جامعه قابل مشاهده است. خودِ بنزين مساله اصلي نيست اما چند پيام غلط را منتقل ميكند. مثلا اين تصور را ايجاد ميكند كه وضعيت ارزي دولت وخيم است. در شرايط فعلي و با اين ناترازي، اصلا نبايد بحث بنزين مطرح ميشد. حالا كه تورم مردم را اذيت ميكند، مطرح شدن موضوع بنزين اين پيام را ميدهد كه دولت نتوانسته جلوي قاچاق را بگيرد يا وضعيت ارزي مناسب نيست.
همچنين ميتواند اين پيام باشد كه دولت نتوانسته با رانتهايي كه موجب تورم ميشوند، مقابله كند. در بحث ناترازي بانكها نيز با بانك آينده برخورد شد، اما نتيجه چه شد؟ بنابراين ناترازي به اين سادگي حل نميشود و دولت بايد تصميم بهتري در چنين شرايط حساسي ميگرفت. در بحث بودجه هم ميبينيم كه ميخواهند نرخ ارز را مشخص كنند، اما هر كسي نظري متفاوت ميدهد، درحالي كه تنها سخنگوي دولت بايد درباره ارز صحبت كند. كنار هم قرار گرفتن اين مسائل باعث ميشود بازارسازها از شرايط سوءاستفاده كنند و نرخ ارز را بالا ببرند. طلاي جهاني نيز از عوامل تشديدكننده است. همه اين موارد افزايش نرخ ارز را تقويت ميكند. اعتماد به دولت چنان تخريب شده كه حتي اگر اعلام كنند براي كالاهاي اساسي افزايش قيمت نداريم، مردم قانع نميشوند؛ چون پشت اين حرف، اقدامي ديده نميشود. بانك مركزي ميتواند با تامين بهموقع ارز كالاهاي اساسي و تصميمات قابل اتكا، خيال مردم را راحتتر كند. نبايد گفت افزايش قيمت نداريم و بعد ناگهان قيمتها را بالا برد. اين تصميمات يعني از بين رفتن اعتماد به آينده.
