درياچه وان همچنان مانع اتصال به اروپا

گره كور ترانزيت ريلي ايران

۱۴۰۴/۰۹/۱۱ - ۰۱:۱۰:۵۹
کد خبر: ۳۶۸۱۱۱

با وجود قرار گرفتن ايران در قلب يكي از مهم‌ترين پهنه‌هاي ترانزيتي جهان، يعني كريدور شرق به غرب، مسير ريلي كشور در بخش غربي همچنان با چالشي قديمي دست‌به‌گريبان است.

با وجود قرار گرفتن ايران در قلب يكي از مهم‌ترين پهنه‌هاي ترانزيتي جهان، يعني كريدور شرق به غرب، مسير ريلي كشور در بخش غربي همچنان با چالشي قديمي دست‌به‌گريبان است. چالشي كه نام آن بيش از هر چيز با «درياچه وان» گره خورده و امروز به يكي از موانع اصلي اتصال پايدار ايران به اروپا تبديل شده است. 

محمدجواد شاهجويي، كارشناس صنعت حمل‌ونقل ريلي، تصويري روشن از اين گره ترانزيتي ارايه مي‌دهد و معتقد است كه خروجي غربي كشور همچنان قفل مانده و اتصال پايدار به اروپا ممكن نمي‌شود.

شاهجويي با تأكيد بر جايگاه راهبردي ايران در نقشه ترانزيتي جهان مي‌گويد: كريدور شرق به غرب يكي از محورهاي راهبردي ترانزيتي جهان است. جاده ابريشم كه بخشي از اين كريدور محسوب مي‌شود، داراي دو بخش زميني و دريايي است و آنچه تحت عنوان جاده نوين ابريشم توسط چين دنبال مي‌شود نيز بر همين دو بخش استوار است.

او توضيح مي‌دهد كه در بخش زميني اين كريدور، مسيرهاي متعددي تعريف شده؛ از مسير درياي شمال و قطب شمال گرفته تا مسير ترانس‌سيبري و ترانس‌روسيه. اما در كنار اين مسيرهاي شمالي و سرد، «مسير ترانس‌خزر و يكي از مهم‌ترين محورهاي عبوري يعني مسير جنوبي يا همان مسيري كه از ايران عبور مي‌كند» جايگاهي ويژه دارند؛ جايگاهي كه مي‌تواند شرق و غرب جهان را به شكلي اقتصادي، كوتاه و پايدار به هم متصل كند.

    ورود ريلي ايران از شرق مسير فعال و نسبتا پايدار

از منظر شاهجويي، در بخش شرقي كريدور، وضعيت ايران مطلوب‌تر است. او در گفت‌وگو با مهر بيان مي‌كند: در ورودي شرقي كريدور، ايران اتصال مستقيم ريلي با چين دارد؛ مسير قطاري كه از چين به سمت قزاقستان حركت مي‌كند، از قزاقستان وارد تركمنستان مي‌شود و از آنجا به ايران مي‌رسد. اين اتصال كاملاً ريلي برقرار است. البته اين اتصال خالي از چالش نيست. مهم‌ترين مشكل، اختلاف عرض خط‌راه‌آهن چين و كشورهاي CIS با خط استاندارد ايران است. به گفته كارشناس صنعت حمل‌ونقل ريلي، جزييات فني مانند اختلاف عرض خط و محدوديت ورود واگن‌ها به كشورهاي عضو CIS چالش‌هايي ايجاد مي‌كند كه نيازمند جابه‌جايي واگن روي بوژي است. با اين حال، در مجموع از سمت شرق، مسير ورود قطارهاي چيني به ايران فعال و متصل است. اما ورودي فعال از شرق تنها زماني ارزشمند است كه خروجي غربي نيز هم‌سنگ و قابل اتكا باشد؛ موضوعي كه در مورد ايران صدق نمي‌كند.

    غرب قفل است

شاهجويي با صراحت مي‌گويد: از سمت غرب شرايط متفاوت است و تقريباً مي‌توان گفت مسير خروجي ايران منقطع است.

او توضيح مي‌دهد كه مسيرهاي بالقوه مانند راه‌آهن شلمچه-بصره و مسير كرمانشاه-خسروي كه امكان اتصال به عراق را فراهم مي‌كنند، «هنوز فعال نشده‌اند»، بنابراين تنها مسير عملياتي فعلي، مسير تركيه است. اما مسير تركيه به‌تنهايي قادر به پاسخگويي به نيازهاي ترانزيتي ايران نيست.كارشناس صنعت حمل‌ونقل ريلي مي‌گويد: مسير تركيه نيز ظرفيت بسيار پاييني دارد.علت اصلي اين محدوديت، گره مشهور درياچه وان است؛ جايي كه خط آهن قطع مي‌شود و ادامه مسير تنها از طريق كشتي‌هاي فري و شناورهاي لندي‌كرافت ميسر است. كارشناس صنعت حمل‌ونقل ريلي توضيح مي‌دهد: در اين محور، ريل در درياچه وان منقطع مي‌شود و واگن‌ها بايد توسط فيبرات‌ها يا شناورهاي مشابه لندي‌كرافت از داخل درياچه عبور داده شوند. پس از عبور از درياچه نيز مشكلات ديگري باقي است: مسير جنوبي تركيه نسبتاً قديمي و كم‌سرعت است و تركيه در برنامه‌هاي توسعه‌اي خود بيشتر به توسعه خط شمالي توجه دارد و نه محور جنوبي فعلي. به گفته شاهجويي، ظرفيت واقعي اين مسير بسيار محدودتر از نيازهاي ايران است: ظرفيت فعلي اين خط محدود است و نهايتاً به حدود ۷۰۰ هزار تن در سال مي‌رسد.اين عدد براي كشوري مانند ايران كه در اتصال شرق به غرب نقشي كليدي دارد، بسيار ناچيز است. حتي اين ظرفيت اندك نيز امروز به‌طور كامل در اختيار بارهاي صادراتي افغانستان و پاكستان در قالب كريدور I T I قرار گرفته است.

  گزينه تركيه: اتصال از مسير شمالي

تركيه در برابر مطالبه ايران براي دور زدن درياچه وان، راه‌حل ديگري پيشنهاد داده است. كارشناس صنعت حمل‌ونقل ريلي مي‌گويد: تركيه در مقابل، پيشنهاد اتصال ايران از مسير شمالي را ارايه داده است؛ مسيري كه بر تكميل راه‌آهن مرند - چشمه‌ثريا استوار است و ايران را پس از عبور از چشمه‌ثريا به قارص و از آنجا به خط شمالي تركيه و سپس اروپا متصل مي‌كند. اين مسير براي تركيه يك پروژه داخلي محسوب مي‌شود، زيرا تكميل‌كننده محور شرقي-غربي خطوط شمالي اين كشور است. اما براي ايران نيز مي‌تواند يك مسير پايدار براي اتصال به اروپا باشد؛ مسيري كه معضل درياچه وان را دور مي‌زند. شاهجويي تأكيد مي‌كند: تكميل خط ريلي مرند - چشمه‌ثريا ايران را دوباره به اروپا وصل مي‌كند.

    چرا نبايد فقط به يك مسير اتكا كرد؟ 

با وجود اهميت مسير مرند-چشمه‌ثريا، شاهجويي هشدار مي‌دهد كه ايران نبايد تنها به يك مسير وابسته شود. كارشناس صنعت حمل‌ونقل ريلي مي‌گويد: نبايد صرفاً به اين مسير متكي بود. ايران بايد در كنار تكميل تار جنوبي كريدور شرق - غرب، ساير محورهاي ترانزيتي را نيز فعال كند. در نگاه او، چند مسير بايد به‌صورت هم‌زمان در دستور كار باشد: شاهجويي تأكيد مي‌كند كه ايران نبايد تنها به يك مسير ترانزيتي متكي بماند و بايد چند محور را به‌صورت هم‌زمان دنبال كند. نخست، مسير عراق از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. او مي‌گويد: تكميل مسير عراق ضروري است تا در آينده امكان اتصال به سوريه و دسترسي به مديترانه براي ورود به اروپا فراهم شود. به‌گفته او، با وجود چالش‌هاي سياسي و اجرايي، اين مسير مي‌تواند يكي از پايدارترين راه‌هاي ايران براي رسيدن به بازارهاي اروپايي باشد.دوم، شاهجويي بر ضرورت فعال نگه‌داشتن مسيرهاي قفقاز تأكيد مي‌كند. از نظر او، احياي مسير جلفا براي اتصال به گرجستان و همچنين تقويت ارتباطات ريلي با ارمنستان بايد در دستور كار كشور باشد. علاوه‌بر اين، اتصال از طريق بندر پوتي و استفاده از ظرفيت كريدورهاي قفقاز مي‌تواند بخشي از راهكار چندمسيره ايران براي كاهش وابستگي به تركيه باشد. سوم، تكميل مسير مرند-چشمه‌ثريا است؛ مسيري كه مي‌تواند ايران را دوباره به شبكه ريلي اروپا متصل كند. هرچند اين محور يكي از مهم‌ترين گزينه‌هاي فعلي به‌شمار مي‌رود، اما شاهجويي هشدار مي‌دهد كه نبايد آن را تنها راه نجات دانست. به‌گفته او، اين مسير بايد در كنار ساير محورهاي ترانزيتي پيش برود تا ايران از خطر وابستگي به يك مسير واحد مصون بماند.

    ايران بايد چند مسير را همزمان فعال نگه دارد

شاهجويي در پايان به نكته‌اي اساسي اشاره مي‌كند؛ نكته‌اي كه در ادبيات حمل‌ونقل به «حكمراني كريدوري» معروف است. او مي‌گويد: عقلانيت در حكمراني كريدوري ايجاب مي‌كند كه هيچ كشوري نبايد به يك مسير واحد متكي بماند.

از نگاه او، اتكاي ايران به تنها يك گذرگاه، چه تركيه باشد و چه مسير شمالي يا جنوبي، يك خطاي راهبردي است. او تأكيد مي‌كند: ايران بايد به صورت همزمان مسير چشمه‌ثريا به مرند، محور جلفا، مسيرهاي اتصال به عراق، و مسيرهاي ارتباطي با قفقاز را توسعه دهد و فعال نگه دارد تا وابستگي ترانزيتي كاهش يابد و جايگاه حمل‌ونقل ريلي كشور در كريدور شرق - غرب تثبيت شود.گزارش حاضر نشان مي‌دهد كه مشكل اتصال ايران به اروپا تنها يك «گره فني» در درياچه وان نيست، بلكه يك «موضوع حكمراني كريدوري» است. ايران اگرچه در شرق اتصال فعال و قدرتمندي با چين دارد، اما در غرب با مشكلات زيرساختي، محدوديت‌ها و موانع سياسي روبرو است.

راهكار تنها يك چيز نيست؛ مجموعه‌اي از پروژه‌هاست. از مسير مرند–چشمه‌ثريا گرفته تا احياي جلفا و فعال‌سازي مسير عراق و قفقاز. ايران در جاده ابريشم جديد نقشي كليدي دارد، اما اين نقش زماني بالفعل مي‌شود كه گره‌هاي قديمي، از وان گرفته تا خطوط متوقف‌شده عراق، يكي پس از ديگري باز شوند.