افشاگری باورنکردنی درباره آتشسوزی جنگل الیت
حادثه تلخی که جنگلهای الیت را نزدیک به دو هفته سوزاند، بالاخره اطفا شد.
حادثه تلخی که جنگلهای الیت را نزدیک به دو هفته سوزاند، بالاخره اطفا شد. این حادثه را نمیتوان تنها یک آسیب زیستمحیطی صرف دانست. آنچه در این ماجرا بیش از همه محل انتقاد قرار گرفت و بهنوعی زمینه گسترش بحران را فراهم کرد، تعلل و ترک فعل مسئولان برای اطفای حریق بود و با این نگاه، کمبود تجهیزات برای اطفا، در درجه دوم اهمیت قرار میگیرد.
اما وجه دیگری از این ماجرا که با گذر از بحران ابعاد روشنتری پیدا کرد، عامل یا عوامل بروز این آتشسوزی بود. منطقهای که آتشسوزی از آنجا شروع شده امکانی برای عبورومرور انسان نداشته و اساساً رفتوآمدی در آن در جریان نبوده است. حالآنکه گفته میشود بهاحتمال زیاد این حادثه عاملی انسانی داشته و بهخاطر خشکی ناشی از کمبارشی، رخ نداده است. برایناساس این گمانه پررنگ میشود که پای یک خرابکاری و آتشسوزی عمدی در میان است.
منابع آگاه میگویند، حدودا ۲۰ نفر به دلیل احتمال دستداشتن در ایجاد این آتشسوزی دستگیر شدهاند. منابع مطلع این را هم بیان کردند که در این مدت نزدیک به 20 نقطه از جنگلهای شمال کشور درگیر آتشسوزی شدهاند این در حالی است که در میانه گرمترین روزهای سال چنین آتشسوزی حتی در مناطق مستعد آتشسوزی رخ نداده بود.
تخریب محیطزیست و القای وجود ناکارآمدی در حکمرانی برای مدیریت این بحرانها، پروژه چندینسالهای است که دشمنان ایران علیه این خاک و کشور دنبال میکنند. اتفاقی که در الیت رخ داد، اثبات کرد که بحرانسازی و برجستهکردن چالشهای زیستمحیطی، آنهم در شرایطی که ایران در میانه یک جنگ اقتصادی قرار دارد، بخش دیگری از پروژه دشمنان ایران است. حوادثی مشابه الیت که گمانه خرابکاری در آن پررنگ است، اثبات میکند دولتهایی که حیات آنها در اجرای تروریسم به هر وجه و صورتی است، علیرغم ژستهایی که برای نگرانی از محیطزیست میگیرند حتی از ابزار ترور علیه طبیعت هم استفاده میکنند.
ترور نوین علیه بشریت
برخلاف برداشتهای عوام، ترور لزوماً اقدام نظامی علیه یک فرد یا افراد بهحساب نمیآید، بلکه میتواند با استفاده از ابزارهای بیولوژیکی و غیرنظامی صورت گیرد که نمونههای مشابهی هم در تاریخ دارد. «بیوتروریسم» یا «بوم وحشتافکنی» که استفاده عمدی از ویروسها و باکتریها برای واردکردن آسیب به انسان، دام یا محصولات کشاورزی است، یکی از جنبههای تروریسم و نوعی جنگ است. بیوتروریسم میتواند چالشها و بحرانهای امنیتی برای کشور هدف ایجاد کند، بدون آنکه دولت حاکم بتواند به طور دقیق اثبات کند که پای یک توطئه در میان است.
جدای از آن، اثرات و تبعات روانی این اقدامهای خرابکارانه در مواردی بیش از اقدام نظامی است و در برخی موارد جبران آنها سالیان دراز زمان میبرد، درحالیکه هزینه انجام آن برای متجاوز بسیار کمتر از اقدام نظامی است. در تاریخ، نمونههای مشابهی از اعمال بیوتروریسم علیه انسانها وجود دارد.
اولین جنگ بیولوژیک جهان، در سال 1763 علیه قبایل بومی آمریکا به کار گرفته شد. ارتش بریتانیا پتوهایی را که آلوده به ویروس آبله بودند به عنوان هدیه برای بومیان فرستاد تا نسلکشی نژادی بومیان را به این طریق رقم بزند.
بیوتروریسم، مخصوصاً ابزاری کارآمد در میانه جنگ و برای تضعیف دشمن هم بود. واحد 731 ژاپن با فرماندهی «شیرو ایشی» که به کارخانه مرگ ژاپن معروف بود، در میانه جنگجهانی دوم با اقداماتی مثل آلودگی چاهها با وبا و حصبه، رها کردن ککهای حامل طاعون از هواپیما در شهرهای چین و انتقال عمدی سیاهزخم به دامها و انسانها، یکی از بزرگترین جنگهای بیولوژیک تاریخ را رقم زد. این اقدامات در حالی اتفاق میافتاد که در جریان جنگ تحمیلی ایران بارها این امکان از جانب نیروهای ایران فراهم بود تا با مسموم کردن آب و مواد غذایی نیروهای بعث به دشمن آسیب بزنند؛ اما برمبنای فتوای صریح امام خمینی این اقدام حرام و مصداق آسیب به محیطزیست دانسته شد و ایران هیچ زمان با اتکا به این روشها دست به مقابله نزد، کمااینکه ساخت سلاح هستهای را نیز مصداقی از آسیب به محیطزیست میداند.
این جنس موارد تنها اختصاص به جنگهای جهانی و دورههای استعمار نداشته و از قضا ایران هم در مواردی هدف این حملات بیولوژیک قرار گرفته است. در سالهای 61 و 62 دو محموله فراورده از شرکت فرانسوی مریو برای بیماران هموفیلی وارد کشور شد، غافل از آنکه فراوردههای خونی کنسانتره تحت عنوان فاکتور هشت که آلوده به ویروس ایدز بوده، وارد کشور میشود. چندسالی طول میکشد تا سیستم بهداشتی متوجه ورود این ویروس نادر که در آن زمان تازه در جهان اوج گرفته بود، شود. موضوعی که تعمدی بودن ورود این فراوردههای آلوده را به کشور اثبات میکند، این است که این شرکت پس از کسب اطلاع از آلوده بودن داروها آنها را به ایران صادر میکند. این داروهای آلوده درست در میانه جنگ تحمیلی که دشمن از جانب قدرتهای غربی حمایت میشد، وارد ایران شدند.
جنایت علیه محیطزیست
واردشدن خسارت به محیطزیست و زیستبوم در جریان جنگها و تجاوزهای نظامی، تقریباً اجتنابناپذیر است. استفاده از مواد شیمیایی میتواند فراتر از تخریب، خسارتهایی به محیطزیست وارد کند. برای مثال در جریان تجاوز اسرائیل به ایران، بیش از 47 هزار تن گاز گلخانهای و 578 هزار و 821 کیلوگرم آلاینده وارد جو تهران شده است. یا در غزه، از زمان شروع جنگ تاکنون، اسرائیلیها 93 درصد از زمینهای کشاورزی غزه را نابود کردند. علاوه بر آن، این جنگ نزدیک به 261 هزار و 800 تن دیاکسید کربن تولید کرده است. اما نکته جالب آن است که اسرائیلیها سالیان متمادی و تعمداً مناطق کشاورزی و مراتع سبز را در فلسطین نابود کردند و این اقدام نه بهخاطر اثرات غیرقابل اجتناب، بلکه به جهت نابودی زیستبوم و از میان بردن مناطق کشاورزی برای ترک آن مناطق توسط فلسطینیان صورت گرفته است.
درواقع صهیونیستها از خسارت به محیطزیست به عنوان یک «ابزار جنگی» استفاده میکنند. واقعیت آن است که آنها مهارت قابل توجهی در نابودی محیطزیست دارند و علیرغم نگراننماییها در مورد به خطر افتادن محیطزیست، در اعمال ترور علیه طبیعت تبحر بالایی دارند. یکی از مؤلفههایی که صهیونیستها مشخصاً در پرونده ایران به کار میگیرند، ایستادن روی بحرانهای محیطزیستی است. برای مثال درحالیکه اسرائیل با بحرانهای زیادی برای تأمین آب شرب مواجه است، نخستوزیر رژیم با القای آنکه بحران تأمین آب شرب در ایران به گردن نظام حکمرانی است، وعده حل مشکل آب شرب را میدهد.
علاوه بر بحراننمایی، بحرانسازی هم بخشی از این پروژه است. برای مثال ایجاد تعمدی یک بحران محیطزیست و پس از آن تولید محتوا روی این اتفاق، در کنار دیگر بحرانهای محیطزیستی میتواند مرحله دیگری از اعمال جنگ روانی علیه مردم ایران باشد که البته تبعات آن تنها روانی نخواهد بود، بلکه آسیبهای محیطزیستی نیز به همراه خواهد داشت.
اتفاقی که در جنگلهای الیت رخ داد اگرچه چندان هوشمندانه نبود؛ اما میتوان آن را در زمره همین جنس خرابکاریها دانست. حادثهای که بهنوعی شوکی هم به مسئولان امر وارد کرد که در صورت وقوع و بروز موارد مشابه، با مدیریت و سرعت عمل از گسترده شدن ابعاد بحران جلوگیری کنند. اما موضوع دیگری را نیز اثبات کرد که خرابکاران اگر بتوانند ترور را حتی علیه محیطزیستی که با آن ژست بشردوستانه میگیرند هم به کار میگیرند.
