ايران در آستانه ورشكستگي آبي
كاهش بيسابقه بارشها و افت چشمگير پوشش برفي كشور، ايران را در آستانه يكي از سختترين مقاطع آبي چند دهه اخير قرار داده است. بر اساس آمارهاي رسمي، ميزان پوشش برفي در حال حاضر نسبت به مدت مشابه سال آبي گذشته ۹۸.۶ درصد كاهش و نسبت به ميانگين ۲۰ ساله ۹۹.۸ درصد افت را نشان ميدهد؛ اعدادي كه بهروشني ابعاد مشكل را بيان ميكنند.
كاهش بيسابقه بارشها و افت چشمگير پوشش برفي كشور، ايران را در آستانه يكي از سختترين مقاطع آبي چند دهه اخير قرار داده است. بر اساس آمارهاي رسمي، ميزان پوشش برفي در حال حاضر نسبت به مدت مشابه سال آبي گذشته ۹۸.۶ درصد كاهش و نسبت به ميانگين ۲۰ ساله ۹۹.۸ درصد افت را نشان ميدهد؛ اعدادي كه بهروشني ابعاد مشكل را بيان ميكنند. كاهش ذخاير طبيعي آب، ششمين سال خشكسالي پياپي و تنش شديد در منابع آبي سدها، آينده تأمين آب شرب كلانشهرهايي مانند تهران و اصفهان را بيش از هر زمان ديگري در معرض خطر قرار داده است. در چنين شرايطي، علي بيتاللهي، استاد دانشگاه و عضو هيات علمي مركز تحقيقات راه، مسكن و شهرسازي معتقد است ايران سالهاست در يك چرخه تكرارشونده و بيثمر گرفتار شده؛ چرخهاي كه خود آن را «دور باطل» مينامد. بيتاللهي ميگويد: سالهاست از پاييز و زمستان پربارش و پربرف فاصله گرفتهايم. او تأكيد ميكند اين تغييرات نه يك پديده محدود، بلكه يك روند اقليمي گسترده است كه كشورهاي اروپايي نيز با آن مواجهند. به گفته او، پاييز امسال از نظر بارندگيها و بارشهاي جوي در ۵۰ سال گذشته استثنا بود و خشكترين پاييز كشور به ثبت رسيده است. از دست رفتن نزولات جوي، يكي از مهمترين منابع تغذيه آبهاي زيرزميني، موجب تشديد بيلان منفي آب كشور ميشود. بيتاللهي هشدار ميدهد: اين مساله در بيلان منفي منابع آبي كشور منعكس خواهد شد و فشار به منابع موجود را دوچندان خواهد كرد، در مقابل حقيقت تلخ اين است كه ما حتي در مديريت مصرف منابع آب منطبق با شرايط اقليمي امروز رفتار نكردهايم. نتيجه اين غفلت، در پديدههايي مانند فرونشست، شورهزار شدن اراضي و از دست رفتن آباديهاي سرزميني نمايان شده است؛ مسائلي كه او ميگويد «در اقصي نقاط كشور ديده ميشود». از اينرو عضو هيات علمي مركز تحقيقات راه، مسكن و شهرسازي تأكيد ميكند: بحران آب شوخيبردار نيست و اگر نتوان مديريت درستي اعمال كرد، زيست و آسايش از زندگي افراد گرفته ميشود.
۴۰ درصد جمعيت كشور در تنها ۱۰ كانون جمعيتي
به باور اين استاد دانشگاه، بحران آب تنها جنبه طبيعي ندارد، بلكه با ساختار جمعيتي كشور نيز گره خورده است. او ميگويد: عمده جمعيت كشور در حدود ۱۰ كانون جمعيتي يعني كلانشهرها و ۱۰۰ كيلومتري اطراف آنها مستقر هستند كه ۴۰ درصد جمعيت كشور را در بر ميگيرد. اين تمركز، پيامدهاي زيستمحيطي سنگيني به همراه دارد. فشار بر سفرههاي زيرزميني افزايش مييابد و كيفيت آب كاهش مييابد، زيرا مجبور به برداشت از لايههاي پايينتر ميشويم. بيتاللهي هشدار ميدهد: گسترش بيحد و حصر شهرها باعث شده جمعيت و نياز آبي آنها بيشتر شود، امروز راهكارهايي همچون انتقال آب از دريا مطرح شده است؛ راهكاري كه با مخاطرات طبيعي و مشكلات پدافند غيرعامل مواجه است. از نظر او، اينها نشانه «توسعه ناپايدار» است. راهحل اساسي، بهگفته او، نه انتقال آب بلكه توزيع نرمالتر جمعيت است: توزيع جمعيت و استفاده از پتانسيلهاي سرزميني سبب ميشود فشار از يك سري نقاط برداشته شود، يكي از راهبرديترين برنامههاي دولت بايد برنامهريزي براي توزيع نرمالتر جمعيت در سطح كشور باشد .
مناطق تهران و كرج در معرض رشد انفجاري جمعيت
طبق تحليلهاي جمعيتي، اگر روند كنوني ادامه يابد، تا سال ۱۴۳۰ برخي استانها كاهش جمعيت را تجربه خواهند كرد، اما تهران و كرج بهشدت شلوغتر ميشوند.، استاد دانشگاه و عضو هيات علمي مركز تحقيقات راه، مسكن و شهرسازي تأكيد ميكند: نخستين رويكرد، كنترل اين جمعيتپذيري است. اما چرا جمعيت اينقدر به تهران و كلانشهرها سرازير ميشود؟ او پاسخ ميدهد: علت تقاضاي بالاي آب اين جمعيت نكته بسيار مهم ديگري به نام درآمد است.يعني انگيزه اقتصادي، جمعيت را به نقاطي ميكشاند كه كمترين ظرفيت زيستي را دارند.
مشكل فقط تهران نيست
بيتاللهي يادآور ميشود: شهرهايي همچون مشهد و اصفهان دستكمي از پايتخت ندارند… اگر بين يك تا دو سال متوالي حوزه سد زايندهرود كمآب باشد، حتي تأمين آب شرب اصفهان به مخاطره خواهد افتاد. يكي از مهمترين بخشهاي گفتوگو، نقد صريح بيتاللهي به روند تاريخي تأمين آب تهران است، ، عضو هيات علمي مركز تحقيقات راه، مسكن و شهرسازي ميگويد: زماني شاهد احداث سد كرج با هدف تأمين بخشي از نياز تهران بوديم، بهتدريج سد لتيان، بعد سد لار و سپس سد ماملو احداث شد، در ادامه انتقال آب از سد طالقان در دستور كار قرار گرفت و امروز انتقال آب از خليجفارس مطرح ميشود. او نتيجه ميگيرد: اينها نه راهحل، بلكه يك دور باطل است، امروز اين دور باطل به حداكثر شكنندگي خود رسيده و ديگر روي زمين منبع آبي وجود ندارد، مگر اينكه آب شهر ديگر را قطع كنيم و به تهران اختصاص دهيم و اين يعني بحران فعلي را با ايجاد بحران ديگري جواب بدهيم.
هزينه گزاف شيرينسازي آب دريا ضربه به اقتصاد ملي
بيتاللهي نسبت به شيوع نگاه «انتقال آب از دريا» هشدار ميدهد: هزينه شيرينسازي و انتقال آب به تهران سه تا پنج دلار در هر مترمكعب است؛ اين مساله اقتصاد ملي ما را از بين خواهد برد. او همچنين به تخريب اكوسيستم دريا اشاره ميكند: نمك باقيمانده دوباره به دريا تزريق ميشود و آب دريا با شوري بسيار بالا زيست دريايي ما را تحت تأثير منفي قرار خواهد داد. مصرف شديد برق براي پمپاژ و انتقال آب نيز با توجه به كمبود برق كشور، يك چالش اساسي است. از اين رو، به صراحت ميگويد: اساساً اين راهكارها دورانديشانه نيست و در درازمدت براي اقتصاد و محيط زيست كمرشكن خواهد شد.
اصلاح الگوي كشت؛ يك ضرورت فوري
بخش بزرگي از برداشت آب در كشور مربوط به كشاورزي است. بيتاللهي تأكيد ميكند: صحبت ما توقف يا كاهش توليدات كشاورزي نيست، بلكه كشاورزي بهينه و متناسب با شرايط اقليمي است. او يك مثال هشداردهنده ميآورد: اطراف درياچه اروميه بهجاي درختان انگور كه سالانه حداكثر يك بار آبياري ميخواهند، درختان سيب كاشتهايم كه حقابهاي و دورهاي آب ميخواهند. اين تغيير الگوي كشت، هم آب را كم ميكند و هم كيفيت آن را پايين ميآورد و حتي راندمان كشاورزي را تنزل ميدهد. بيتاللهي نتيجهگيري ميكند: با تغيير نوع و شيوه آبياري ميتوان مصرف بيش از ۸۰ تا ۹۰ درصدي برخي بخشهاي كشاورزي را به كمتر از ۵۰ درصد رساند.
مكانيابي اشتباه صنايع آببر
در بخش ديگري از گفتوگو، او به انتقاد از ايجاد صنايع آببر در مناطق خشك ميپردازد. مثال او روشن و تكاندهنده است: در منطقهاي همچون نيشابور كه با معضل كمآبي مواجه است، احداث كارخانه فولاد چه توجيهي دارد؟ بيتاللهي ميگويد نميخواهد كسي را متهم كند، اما معتقد است «هيچ مقررات كنترلكنندهاي در اين زمينه وجود ندارد. با وجود تأكيدهاي علمي، هنوز مقررات ملي فرونشست تدوين نشده است. بيتاللهي ميگويد: رفتار ما در جايي كه فرونشست زمين بيش از ۲۰ سانتيمتر رسيده با جايي كه هيچ فرونشستي ندارد، يكسان است. اما او همچنان اميدوار است: ايمان دارم كه اين شرايط بغرنج قابل مديريت كردن است، با نگاه عقلاني ميتوانيم به توسعه پايدار كشور كمك كنيم.
تغيير فرهنگ مصرف؛ يك الزام فوري
بيتاللهي در پاسخ به اينكه در كوتاهمدت چه بايد كرد، يك محور كليدي را برجسته ميكند: بايد فرهنگ مصرفي مردم را تغيير داد، صرفهجويي فقط در مصرف آب خوردن نيست.
او مثالي مهم ميآورد: براي توليد هر يك كيلو گوشت گاو ۱۴ هزار ليتر آب مصرف ميشود. عضو هيات علمي مركز تحقيقات راه، مسكن و شهرسازي در گفتوگو با ايرنا تأكيد ميكند: كشورهاي پرآب زيادي را ديدهايم كه مردم آن در مصرف آب وسواس دارند، بايد اين فرهنگ در كشور ما هم زنده شود.
راه خروج از دور باطل
آنچه از مجموع ديدگاههاي بيتاللهي برميآيد يك نقشه راه روشن است: توزيع متوازنتر جمعيت و توسعه زيرساختها در سراسر كشور، اصلاح الگوي كشت و ارتقاي بهرهوري آب در كشاورزي، اصلاح مكانيابي صنايع آببر، اجتناب از راهحلهاي پرهزينه و خطرناك مانند انتقال آب از دريا، تدوين مقررات ملي براي مديريت فرونشست، تغيير فرهنگ مصرف در جامعه. درواقع بحران آب اگرچه بزرگ و پيچيده است، اما از نگاه اين كارشناس، «قابل مديريت» است؛ مشروط به آنكه كشور از دور باطل چند دهه گذشته خارج شود و تصميمهاي راهبردي جايگزين درمانهاي مقطعي شود.
