آينده دانشبنيانها در بورس
بورس تهران طي ساليان اخير شاهد نوسانات و تحولات بسياري بوده است. يكي از اميدبخشترين و محورهاي بازار سهام طي اين مدت، حركت به سمت عرضه سهام شركتهاي دانشبنيان و فناور در بورس و فرابورس است؛ شركتهايي كه برخلاف بنگاههاي بزرگ سنتي، ارزشافزوده خود را نه از داراييهاي فيزيكي بلكه از دانش، نوآوري و فناوري كسب ميكنند.
بورس تهران طي ساليان اخير شاهد نوسانات و تحولات بسياري بوده است. يكي از اميدبخشترين و محورهاي بازار سهام طي اين مدت، حركت به سمت عرضه سهام شركتهاي دانشبنيان و فناور در بورس و فرابورس است؛ شركتهايي كه برخلاف بنگاههاي بزرگ سنتي، ارزشافزوده خود را نه از داراييهاي فيزيكي بلكه از دانش، نوآوري و فناوري كسب ميكنند. در سال ۱۴۰۵، با توجه به برنامههاي دولت، معاونت علمي و فناوري رياستجمهوري و سازمان بورس، انتظار ميرود روند حضور شركتهاي دانشبنيان در بازار سرمايه سرعت بگيرد. در حال حاضر، سهم شركتهاي دانشبنيان از كل بازار سرمايه پايين است. اگرچه طي سه سال گذشته چند عرضه اوليه در حوزههاي فناوري اطلاعات، داروسازي و تجهيزات آزمايشگاهي صورت گرفته، اما اكثريت شركتهاي دانشبنيان هنوز در مرحله رشد و توسعه هستند و به الزامات حضور در بورس (از جمله شفافيت مالي، سودآوري پايدار و ساختار سازماني رسمي) دست نيافتهاند، به نوعي نتوانستهاند قوانين لازم براي عرضه در بورس را رعايت كنند.
براساس اعلام ستاد توسعه اقتصاد دانشبنيان، تا پايان سال ۱۴۰۳ بيش از ۹ هزار شركت دانشبنيان در كشور فعال بودهاند كه حدود ۳۵۰ شركت در زمره شركتهاي پذيرفتهشده براي ورود به بازار سرمايه قرار دارند، اما تنها نزديك به ۳۰ شركت در تابلوهاي تالار شيشهاي معامله ميشوند. اين نسبت پايين، هم نشانه ضعف فرآيند پذيرش است و هم بيانگر چالشهاي ساختاري و حقوقي در مسير ورود اين شركتها به بازار سرمايه. در اصل ساختارهايي پيچيده و شايد قوانين سفت وسخت براي ورود اجازه نميدهند كه پاي دانش بنيانهاي زيادي به بورس باز شود. سازمان بورس در سال ۱۴۰۴ بر توسعه زيستبوم تأمين مالي دانشبنيانها از مسير بازار سرمايه تأكيد ويژهاي داشتهاند. از جمله اقدامات انجامشده ميتوان به محورهاي زير اشاره كرد؛ اصلاح دستورالعمل پذيرش شركتهاي كوچك و متوسط (SME) در فرابورس، بهمنظور تسهيل ورود شركتهاي نوپا با معيارهاي مالي سادهتر؛ راهاندازي تابلوي شركتهاي دانشبنيان در فرابورس ايران به شكل اختصاصي براي شركتهاي فناوريمحور؛ انتشار اوراق نوآوري و اوراق تأمين مالي تحقيق و توسعه به عنوان ابزارهاي مكمل عرضه اوليه؛ همكاري معاونت علمي رياستجمهوري و صندوق نوآوري و شكوفايي در ارايه ضمانتنامه و مشوقهاي مالياتي براي شركتهايي كه قصد ورود به بورس دارند. كارشناسان پيشبيني ميكنند در سال ۱۴۰۵، با اجراييشدن تفاهمنامه اخير ميان سازمان بورس، معاونت علمي و صندوق نوآوري، حداقل ۲۰ شركت دانشبنيان در صف عرضه اوليه قرار بگيرند.
مزاياي ورود
شركتهاي دانشبنيان به بورس
ورود شركتهاي فناور به بازار سرمايه مزاياي چندوجهي دارد كه فراتر از تأمين مالي صرف است. نخست افزايش شفافيت مديريتي و مالي، حضور در بورس مستلزم رعايت استانداردهاي گزارشگري مالي است و سطح پاسخگويي مديران را بالا ميبرد. دومين تأمين سرمايه براي رشد و توسعه فناوري را ميتوان نام برد، برخلاف تسهيلات بانكي گرانقيمت، عرضه سهام منجر به جذب سرمايه بدون فشار بازپرداخت ميشود. سومين مورد نيز افزايش اعتبار و برندينگ بينالمللي است كه قرارگرفتن در ليست شركتهاي پذيرفتهشده، تصوير مثبتي براي جذب شريك خارجي ايجاد ميكند. مورد بعدي ايجاد فرصت براي سرمايهگذاران خرد است، فعالان بازار سرمايه ميتوانند به جاي صنايع سنتي، در رشد شركتهاي نوآور مشاركت كنند. پنجمين مورد نيز تنوعبخشي به بازار سرمايه ميتوان دانست كه حضور شركتهاي فناوري موجب ارتقاي عمق بازار و ايجاد طبقه جديدي از سهام موسوم به «Tech Stock »خواهد شد. بهطور كلي ورود شركتهاي دانشبنيان نهتنها به نفع بنگاهها بلكه به سود كليت نظام مالي كشور است، زيرا سرمايهها را از بخشهاي غيرمولد به سمت نوآوري و توليد دانشمحور هدايت ميكند.
چالشها عرضه اوليه دانشبنيان ها
با وجود فرصتهاي گسترده، مسير ورود اين شركتها به بورس همچنان دشوار است مهمترين چالشها ارزشگذاري، ضعف ساختار مالي و حسابرسي، عدم سودآوري پايدار در كوتاهمدت، ترس از افشاي اطلاعات، نبود دانش سرمايهگذاري و... است. در خصوص ارزشگذاري بايد گفت كه ارزشگذاري شركتهاي دانشبنيان به دليل ماهيت نامشهود داراييهايشان (اختراعات، الگوريتمها، نرمافزارها و برند) بسيار پيچيده است. روشهاي سنتي مثل نسبت سود به قيمت (P/E) اغلب براي شركتهاي فناور قابلكاربرد نيست. نبود چارچوب رسمي براي تعيين ارزش داراييهاي فكري يكي از موانع اصلي در پذيرش آنهاست. مساله بعدي ضعف ساختار مالي و حسابرسي است كه بيشتر شركتهاي دانشبنيان كوچك هستند و صورتهاي مالي رسمي منطبق با استانداردهاي حسابداري بورس ندارند. همچنين در بسياري از موارد، گزارش حسابرس معتمد سازمان بورس براي آنها هزينهبر و پيچيده است. همچنين موضوع عدم سودآوري پايدار در كوتاهمدت نيز آنها مهم است.در مراحل اوليه رشد، بخش بزرگي از درآمد شركت صرف تحقيق و توسعه ميشود؛ بنابراين سود خالص آنها در مقاطع كوتاه پايين يا حتي منفي است. اين موضوع باعث ميشود برخي از آنها نتوانند شرايط پذيرش در تابلوهاي اصلي را احراز كنند. ترس از افشاي اطلاعات مورد بعدي بوده كه برخي شركتهاي دانشبنيان نگران افشاي رازهاي تجاري يا فناوريهاي اختصاصي خود در فرآيند شفافسازي اطلاعات هستند. اگرچه مقررات بورس از محرمانگي پشتيباني ميكند، اما اعتمادسازي در اين زمينه هنوز كامل نشده است. مساله بعدي ضعف فرهنگ سرمايهگذاري خطرپذير در بازار سرمايه است، بخش بزرگي از سرمايهگذاران بورس ايران به سود كوتاهمدت علاقهمندند و انتظار بازدهي سريع دارند، در حالي كه سرمايهگذاري در شركتهاي فناور نيازمند نگاه بلندمدت و پذيرش ريسك است.
روند جهاني عرضه
طي 10 سال اخير، ورود شركتهاي فناور به بازار سرمايه در بسياري از كشورها موتور اصلي رشد شاخصها بوده است. براي نمونه؛ در ايالات متحده، بيش از نيمي از عرضههاي اوليه بين سالهاي ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۳ متعلق به شركتهاي فناوري اطلاعات، زيستفناوري و خدمات ديجيتال بوده است. بورسهاي منطقهاي مانند نزدك (NASDAQ) داراييهاي نامشهود را به رسميت شناخته و دستورالعملهاي خاصي براي ارزشگذاري نوآوري تدوين كردهاند. همچنين در كشورهاي آسيايي همچون كرهجنوبي و هند، دولت با ايجاد بورسهاي نوآوري كوچك (SME Boards) مسير سريعتري براي پذيرش شركتهاي فناور فراهم كرده است.
عرضه اوليه پيش رو بازار
با توجه به وضعيت فعلي و برنامههاي سياستگذاران، ميتوان چهار محور كليدي براي سال ۱۴۰۵ ترسيم كرد.كارشناسان عقيده دارند كه در سال ۱۴۰۴ حدود ۸ عرضه اوليه جديد از ميان شركتهاي حوزه فناوري اطلاعات، تجهيزات پزشكي و انرژيهاي نو انجام شد. پيشبيني ميشود در سال آينده اين رقم به ۱۵ تا ۲۰ شركت برسد، كه بيشترين رشد مربوط به شركتهاي فعال در فناوريهاي مالي (فينتكها) و هوش مصنوعي است. در سالهاي گذشته، بيشتر عرضهها مربوط به شركتهاي كوچك بود. اما در سال ۱۴۰۵، انتظار ميرود شركتهاي بزرگتر با گردش مالي بالاتر و محصولات تثبيتشده نيز وارد بازار شوند. نمونههايي مانند شركتهاي فعال در توليد داروهاي نوتركيب، تجهيزات الكترونيك هوشمند و پلتفرمهاي نرمافزاري داخلي در صف اوليه هستند. سازمان بورس در حال تدوين دستورالعمل جديدي براي ارزشگذاري داراييهاي فكري و نامشهود است؛ اين موضوع اگر اجرايي شود، زمينه شفافتر و عادلانهتري براي تعيين قيمت عرضه سهام فراهم ميكند. در نتيجه رشد آگاهي عمومي نسبت به پتانسيل شركتهاي فناور و عملكرد موفق برخي از نمادهاي مشابه، انتظار ميرود بازار در سال ۱۴۰۵ واكنش مثبتي به عرضههاي اوليه حوزه دانشبنيان نشان بدهد. البته شرط آن، تعيين قيمت منصفانه و اطلاعرساني شفاف است. ورود شركتهاي دانشبنيان به بازار سرمايه در سال ۱۴۰۵ ميتواند نقطه عطفي در تاريخ اقتصاد كشور باشد. افزايش تعداد اين شركتها، همراه با اصلاحات قانوني و حضور سرمايهگذاران حرفهاي، اين فرصت را فراهم ميآورد كه بورس از ساختار سنتي خود فاصله بگيرد و به بازتابي واقعي از ظرفيتهاي نوآورانه كشور تبديل شود. اما موفقيت اين مسير مستلزم تعادل ميان تسهيل و نظارت است؛ بايد فرآيند پذيرش و ارزشگذاري براي شركتهاي فناور سادهتر اما دقيقتر شود، حمايتهاي مالي هدفمند باشد، و فرهنگ سرمايهگذاري بلندمدت در جامعه شكل بگيرد. اگر اين شروط تحقق يابد، در پايان سال ۱۴۰۵ بازار سرمايه ايران ميتواند ميزبان طيفي متنوع از شركتهاي فناوريمحور در حوزههاي هوش مصنوعي، بيوتكنولوژي، انرژيهاي تجديدپذير، نرمافزار و زيرساخت ديجيتال باشد شركتهايي كه نهتنها ارزش اقتصادي خلق ميكنند بلكه آينده اقتصادي دانشبنيان كشور را رقم خواهند زد.
