ناترازي صندوقهاي بازنشستگي و راههاي رفع آن (1)
هر گاه صحبت از «ناترازي» در اقتصاد ايران شود، اذهان عمومي به سمت ناترازي آب، ناترازي برق، ناترازي انرژي و نهايتا، ناترازي بودجه سوق پيدا ميكند. اما ناترازي مهم ديگري در اقتصاد ايران وجود دارد كه اگر نگویيم مهمتر از اين ناترازيهاي ذكر شده است حداقل به اندازه آنها داراي اهميت است و آن ناترازي صندوقهاي بازنشستگي در كشور است. وضعيت صندوقهاي بازنشستگي در ايران به يكي از چالشهاي جدي بدل شده و هرچه سريعتر بايد براي رفع آنها اقدامات عاجل صورت داد.

هر گاه صحبت از «ناترازي» در اقتصاد ايران شود، اذهان عمومي به سمت ناترازي آب، ناترازي برق، ناترازي انرژي و نهايتا، ناترازي بودجه سوق پيدا ميكند. اما ناترازي مهم ديگري در اقتصاد ايران وجود دارد كه اگر نگویيم مهمتر از اين ناترازيهاي ذكر شده است حداقل به اندازه آنها داراي اهميت است و آن ناترازي صندوقهاي بازنشستگي در كشور است. وضعيت صندوقهاي بازنشستگي در ايران به يكي از چالشهاي جدي بدل شده و هرچه سريعتر بايد براي رفع آنها اقدامات عاجل صورت داد. اين مشكل اساسي از سالهاي قبل و دولتهاي گذشته به دلايل مختلف از جمله بدهيهاي دولت به صندوقها، عدم استفاده ازافراد متخصص در راس هرم مديريتي، برخوردهاي جناحي و سياسي با صندوقها و...، ايجاد شد. اينك دولت چهاردهم وارث مجموعه اين مشكلات است كه طي سالها و دههها انباشت شدهاند. كار به جايي رسيده كه بودجه سالانه صندوقهاي بازنشستگي، معمولا از طريق بودجه سالانه تامين ميشود! يعني منابع پرداختي آنها مخصوصا در رابطه با حقوق بازنشستگان از طريق قانون بودجه سنواتي كل كشور پرداخت ميشود. همواره اين نگرانيها وجود داشت كه اين وضعيت به صندوق تامين اجتماعي كه يكي از بزرگترين صندوقهای بازنشستگي است سرايت كند چرا كه صندوق تامين اجتماعي تفاوت بسيار جدي با صندوقهاي بازنشستگي دولتي داشته و دارد:
۱) نخست آنكه اين صندوق، غير دولتي است.
۲) تعداد افراد تحت پوشش آن، بسيار گستردهتر از صندوقهاي بازنشستگي دولتي است و در شرايط فعلي بر اساس آخرين آمارها، نزديك به نيمي از جمعيت كشور، تحت پوشش اين صندوق قرار دارند.
۳) رفع مشكلات آن فعلا راهكار قانوني ندارد: يعني اگر صندوق تامين اجتماعي دچار مشكل شود، امكان كمكهاي قانوني در كوتاهمدت براي جبران خسارتها از طرف دولت يا به هر حال حاكميت براي صندوق تامين اجتماعي وجود ندارد.
۴) حجم اندك كمكهاي دولتي به صندوق: حجم كمكها از طرف دولت يا ساير نهادها آنقدر نخواهد بود كه بتواند اين آسيبها را در كوتاهمدت جبران كند. بنابراين همواره اين نگراني وجود دارد كه ناترازيها در صندوق تامين اجتماعي آرامآرام خودش را نمايان كند. واقع آن است كه ورودي و خروجي صندوق تامين اجتماعي ناتراز است و به صورت تدريجي مشكلات ريشهداري در آن شكل گرفته است. دلايل زيادي براي بروز اين ناترازيها وجود دارد. اولا اينكه خود صندوقهاي بيمهاي ممكن است در مسير فعاليتهاي خود در همه كشورهاي دنيا دچار فراز و نشيبهايي باشند يا گلوگاههاي خاصي در آنها دچار بحران شود كه از طريق مديريت فني و بيمهاي معمولاً اين دوران خاص مديريت ميشود. اما بحراني كه در صندوقهاي بازنشستگي ايران شكل گرفته، اساسا خود ناشي از ناكارآمدي مديريتي است و تنها از طريق اعمال اصلاحات بنيادين رفع خواهد شد. دولتها در مقاطع مختلف، تعهدات انبوهي به صندوق تامين اجتماعي داشتهاند كه اجرايي نشده باقي مانده. ضمن انكه دولتها طي سالهاي گذشته، برداشتهاي زيادي از صندوق تامين اجتماعي داشتند. هم برداشت پول و هم اقداماتي كه سازمان تامين اجتماعي خارج از مسووليت بنيادين خود نجام داده است. در حوزه مديريتي هم دولت به جاي انتخاب افراد شايسته و متخصص در اين صندوقها، اغلب افراد سياسي را به كار گماشته است. اين انتخابهاي سياسي در راس مديريت صندوق و ساير بخشها باعث شد تا روند صحيحي در مديريت سازمان شكل نگيرد و تحربيات به صورت رسوب شده منتقل نشوند. از همه اينها مهمتر اينكه به لحاظ هزينهها نيز مديريت درستي صورت نگرفته است. صندوق بازنشستگي تامين اجتماعي و ساير صندوقها به حياط خلوتي براي افراد سياسي بدل شدند كه در زمان از دست رفتن پستهاي سياسيشان راهي آنجا ميشدند! همين چهرههاي سياسي دامنه وسيعي از آشنايان، اقوام و بستگان خود را نيز در شركتهاي وابسته تامين اجتماعي به كار ميگماشتند و استخدام ميكردند..
ابن روند باعث شد هزينهها در سازمان تامين اجتماعي روز به روز افزايش پيدا كرده و ناترازيها تعميق يابد. اين موارد بخشي از دلايل متعددي است كه به نظر من در مشكلات فعلي منابع اعتباري سازمان تامين اجتماعي سهم بسياري داشتهاند. خود سازمان هم به دليل همين مديريت غير تخصصي و ناكارآمد از فناوريهاي مدرن استفاده نكرده، روندي كه باعث شده كه صندوق بازنشستگي سازمان تامين اجتماعي به يك سازمان بزرگ و پرهزينه بدل شود و مشكلات امروز را پيدا كند. در يادداشت بعدي تلاش ميكنم نگاهي به راهبردهاي دولت چهاردهم براي رفع ناترازي صندوقهاي بازنشستگي و چالشهاي پيش روي آن بپردازم. (ادامه دارد...)
