دماسنج معيوب بازار سرمايه
بازار سهام مدتهاست با دماسنجي فعاليت ميكند كه تقريبا هيچ شباهتي به واقعيت اين بازار ندارد؛ شاخص كل، معياري كه قرار بود وضعيت كلي بورس را نشان دهد، حالا تبديل به تابلويي شده كه از شدت تحريف، نهتنها تصوير روشني از «حال بازار» ارايه نميدهد، بلكه در روزهاي مثبت يا منفي حتي كوچكترين حس مشتركي ميان فعالان ايجاد نميكند.

بازار سهام مدتهاست با دماسنجي فعاليت ميكند كه تقريبا هيچ شباهتي به واقعيت اين بازار ندارد؛ شاخص كل، معياري كه قرار بود وضعيت كلي بورس را نشان دهد، حالا تبديل به تابلويي شده كه از شدت تحريف، نهتنها تصوير روشني از «حال بازار» ارايه نميدهد، بلكه در روزهاي مثبت يا منفي حتي كوچكترين حس مشتركي ميان فعالان ايجاد نميكند. در واقع، نميتوان با دماسنجي خراب، ميزان حرارت «اعتماد و سرمايه» را اندازه گرفت.فرمول شاخص كل از ابتدا بر وزندهي بيش از حد به چند شركت بزرگ بنا شده است؛ سازوكاري كه باعث ميشود هر حركت كوچك در نمادهاي شاخصساز، چهره عمومي بازار را تغيير دهد اگر دهها نماد ديگر در مسير مخالف حركت كنند. نتيجه، تناقضي آشكار ميان تابلوي سبز شاخص و واقعيت قرمز پرتفوي بسياري از سهامداران است.
از سوي ديگر، بازار سرمايه دو قيمت براي هر نماد دارد: «پاياني» و «آخرين معامله». اين دوگانگي در محاسبه شاخص كل گاه منجر به ابهامهاي جدي و برداشتهاي نادرست از وضعيت كلي ميشود. اگر همين تناقض حذف و ميانگين وزني مبتني بر ارزش واقعي معاملات لحاظ شود، شاخص ميتواند نقش واقعي خود را به عنوان سنسور سلامت بازار ايفا كند.به لحاظ عددي نيز شكاف ميان شاخص كل و ارزش دلاري بازار سرمايه فرياد ميزند كه اين دماسنج از «كاليبره بودن» فاصله دارد. در سال ۱۳۹۹، شاخص كل به حدود سه ميليون و صد هزار واحد رسيده بود و ارزش دلاري كل بازار حدود ۴۴۷ ميليارد دلار برآورد ميشد. امروز، با وجود رشد شاخص تا حوالي سه ميليون و سيصد هزار واحد، ارزش دلاري بازار تنها حول ۱۰۵ تا ۱۱۰ ميليارد دلار نوسان دارد؛ يعني تقريبا معادل يكچهارم آن دوران. در واقع، شاخص صعود كرده، اما قدرت واقعي بازار افت كرده است، پارادوكسي كه نشان ميدهد شاخص فعلي نه منعكسكننده رشد اقتصادي است، نه بيانگر بهبود سود شركتها، فقط تصويري اسمي از چند نماد سنگين وزن را بزرگنمايي ميكند.
اين وضعيت نهتنها تحليلگران و سرمايهگذاران را سردرگم كرده، بلكه حتي مانع تدوين سياستهاي واقعبينانه از سوي نهاد ناظر شده است. سازمان بورس طي ماههاي اخير از اصلاح فرمول شاخص كل سخن گفته؛ وعدهاي كه اگر محقق شود ميتواند يكي از بنياديترين اصلاحات بازار در دهه اخير باشد. طراحي شاخصهاي جديد بر پايه ارزش دلاري، نقدشوندگي و توزيع متوازن صنايع، شرط لازم بازسازي اعتماد در بازاري است كه شاخص فعلياش بيشتر شبيه شعار است تا سنجش. بازار سهام، بيش از هر چيز نياز به شفافيت دارد؛ همانگونه كه هوا بدون دماسنج سالم، قابل تشخيص نيست، بازار سرمايه هم با شاخصي معيوب نميتواند نفس بكشد. اكنون زمان آن رسيده كه نهاد ناظر به جاي نگاه به گذشته پرخطاي شاخص كل، دماسنج تازهاي بسازد كه واقعيت بازار را اندازه بگيرد، نه توهم رشد را.
