گزارش «تعادل» از وقتي كه ايران براي ادامه راه به سرمايه‌گذاري كلان نياز دارد

انرژي در آستانه خاموشي بزرگ!

۱۴۰۴/۰۹/۰۴ - ۰۱:۰۹:۲۰
کد خبر: ۳۶۷۱۰۹
انرژي در آستانه خاموشي بزرگ!

اين روزها صنعت انرژي ايران بيش از هر زمان ديگري به چهارراهي حساس رسيده است؛ چهارراهي كه يك مسير آن به «فرسايش ظرفيت‌ها» ختم مي‌شود و مسير ديگر، تنها با يك كليد طلايي قابل عبور است سرمايه‌گذاري عظيم و فوري. كارشناسان مدت‌هاست هشدار مي‌دهند كه شبكه انرژي ايران از نفت و گاز تا برق و تجديدپذيرها در آستانه يك ناترازي عميق قرار دارد.

گلناز پرتوي مهر|

اين روزها صنعت انرژي ايران بيش از هر زمان ديگري به چهارراهي حساس رسيده است؛ چهارراهي كه يك مسير آن به «فرسايش ظرفيت‌ها» ختم مي‌شود و مسير ديگر، تنها با يك كليد طلايي قابل عبور است سرمايه‌گذاري عظيم و فوري. كارشناسان مدت‌هاست هشدار مي‌دهند كه شبكه انرژي ايران از نفت و گاز تا برق و تجديدپذيرها در آستانه يك ناترازي عميق قرار دارد.

اما آنچه امروز اين هشدارها را جدي‌تر كرده، نه فقط واقعيت فرسودگي تأسيسات و كمبود توليد است؛ بلكه حجم سرمايه‌گذاري موردنياز است كه به تخمين كارشناسان، رقمي چندصد ميليارد دلاري و معادل بودجه چندين سال كشور است. پرسش اصلي اين است: چگونه به اين نقطه رسيده‌ايم؟ و آيا راه بازگشتي وجود دارد؟

ايران يكي از بزرگ‌ترين دارندگان ذخاير نفت و گاز جهان است. اما اين «گنج» عظيم در سال‌هاي اخير بيش از پيش در حصار تجهيزات قديمي، فشار مخازن رو به كاهش، كمبود منابع مالي و ضعف فناوري گرفتار شده است. بسياري از تأسيسات نفت و گاز كشور عمري بيش از سه دهه دارند و بخش بزرگي از آنها بدون نوسازي جدي در مدار مانده‌اند.

در بخش گاز، ميدان‌هاي بزرگي مانند پارس جنوبي به مرحله طبيعي كاهش فشار وارد شده‌اند؛ يعني درست جايي كه بايد ميلياردها دلار براي نصب كمپرسورها و افزايش سطح توليد هزينه شود، اما اين سرمايه‌گذاري انجام نشده است. در بخش برق، شبكه انتقال در بسياري نقاط ظرفيت لازم براي مقابله با اوج مصرف را ندارد؛ تلفات برق هنوز بالا است و نيروگاه‌هاي حرارتي قديمي، مصرف سوخت سنگيني دارند.

تجربه تابستان‌هاي اخير نشان داده كه خاموشي‌ها تنها نشانه‌اي كوچك از يك بحران عميق‌تر است. سيستم انرژي كشور به يك نقطه رسيده كه بدون تزريق منابع مالي گسترده، نمي‌تواند پايدار بماند.

بخش قابل‌توجهي از شبكه انتقال برق كشور عمري بيش از ۲۵ سال دارد. اين فرسودگي باعث اتلاف انرژي، عدم تحمل بار پيك تابستان و افزايش خاموشي‌ها شده است. نوسازي شبكه انتقال برق در سطح كنوني كشور، يكي از پرهزينه‌ترين پروژه‌هاي زيرساختي است.

ايران سالانه نياز دارد حداقل چند ميليارد دلار براي نگهداشت و افزايش برداشت از ميادين نفتي هزينه كند. اما در دهه اخير اين رقم به‌شدت كاهش يافته. كاهش فشار، افت طبيعي مخازن و نبود فناوري‌هاي روز، توليد را به‌شكل پيوسته پايين آورده است.

در حالي كه بسياري از كشورهاي منطقه در حال تبديل شدن به قدرت‌هاي انرژي خورشيدي و بادي هستند، ايران همچنان فاصله‌اي طولاني با استانداردهاي جهاني دارد. توسعه تجديدپذيرها نيازمند مدل‌هاي مالي جديد، حمايت دولتي و مشاركت بخش خصوصي است. تحريم‌ها مانع ورود سرمايه خارجي و فناوري‌هاي پيشرفته شده‌اند؛ خصوصا در بخش گاز و نفت كه نيازمند تجهيزات خاص هستند. قيمت پايين بنزين، گاز، برق و سوخت در ايران باعث شده انرژي سودآور نباشد و سرمايه‌گذاري در آن جذابيت مالي كافي نداشته باشد. صنعت انرژي ايران هنوز از سازوكارهاي مدرن مالي، از جمله اوراق تخصصي انرژي، صندوق‌هاي پروژه، مشاركت عمومي- خصوصي و سرمايه‌گذاري‌هاي ساختارمند بهره‌گيري گسترده‌اي نكرده است. پروژه‌هاي انرژي پروژه‌هايي بلندمدتند؛ اما بودجه‌هاي سالانه ايران معمولاً پايدار نيستند و سرمايه‌گذاري ثابت عمراني در دهه اخير كاهش يافته است. صنعت انرژي ايران امروز بر لبه تيغ ايستاده است. از يك‌سو ظرفيت‌ها رو به كاهش است، از سوي ديگر نياز كشور به انرژي چه براي مصرف داخلي و چه براي صادرات روزبه‌روز بيشتر مي‌شود. بدون اين سرمايه‌گذاري، ايران نه‌تنها فرصت جهش در بازار جهاني انرژي را از دست خواهد داد، بلكه ممكن است با بحراني روبرو شود كه نه فقط صنعت انرژي، بلكه اقتصاد، اشتغال و زندگي روزمره مردم را تحت تأثير قرار بدهد.

اين داستان انرژي ايران است؛ داستان كشوري با منابع بي‌پايان، اما زيرساخت‌هايي كه اگر امروز نوسازي نشوند، فردا شايد دير باشد.