جدايي بورس با بازارهاي جهاني
بازار سرمايه بار ديگر در حالي مسير نزولي خود را طي ميكند كه در آن سوي مرزها، شاخصهاي جهاني و بازار رمزارزها در تلاطمند. بيتكوين كه زماني نماد رونق سرمايهگذاري نوين بود، حالا در سراشيبي قرار گرفته و بورسهاي بزرگ از نيويورك تا توكيو نيز نشانههايي از اصلاح را بروز دادهاند.

بازار سرمايه بار ديگر در حالي مسير نزولي خود را طي ميكند كه در آن سوي مرزها، شاخصهاي جهاني و بازار رمزارزها در تلاطمند. بيتكوين كه زماني نماد رونق سرمايهگذاري نوين بود، حالا در سراشيبي قرار گرفته و بورسهاي بزرگ از نيويورك تا توكيو نيز نشانههايي از اصلاح را بروز دادهاند. با اين حال، تاثير اين تحولات بر بورس تهران تقريبا ناچيز است؛ نه به دليل «مصونيت اقتصادي»، بلكه به علت انزواي ساختاري اقتصاد ايران از جهان.بازار سهام ايران در دهه اخير پيوند خود را با جريانهاي مالي بينالمللي از دست داده است. تحريمها، محدوديت مبادلات بانكي و قطع ارتباط با نهادهاي سرمايهگذاري خارجي باعث شده است كه بورس تهران در خلئي از ارتباط قرار گيرد؛ خلئي كه از زاويهاي، نوعي ضربهگير در برابر بحرانهاي جهاني تلقي ميشود، اما از منظر ديگر نشانهاي است از فقدان عمق مالي و پيوندهاي واقعي با اقتصاد جهاني.
در عمل، تنها نقطه اتصال واقعي اقتصاد ايران با جهان، بخش كاموديتيها يا بازار كالاهاي پايه است، نفت، فلزات و محصولات پتروشيمي. به عبارت دقيقتر، آنچه ميان ريزش يا رشد بازارهاي بينالمللي با بورس تهران رابطه ايجاد ميكند، نه جريان سرمايه، بلكه نوسان قيمت همين كالاهاست. اگر سقوط بازارهاي جهاني به افت شديد قيمت انرژي يا فلزات منجر شود، اثر آن ميتواند در صورتهاي مالي شركتهاي بزرگ بورسي نمايان شود. اما تا زماني كه چنين شوك عرضه-تقاضايي در سطح جهاني شكل نگرفته است، ترس از سرايت ريزش والاستريت يا بازار رمزارزها به تابلوي بورس تهران بياساس به نظر ميرسد.واقعيت تلخ اما جاي ديگري است. در پنج سال گذشته، بيتكوين چند صد درصد رشد كرده، شاخصهاي سهام امريكا سقفهاي تاريخي را ديدهاند، حتي بازارهاي نوظهور آسيايي عملكرد قابل قبولي داشتهاند؛ در همين بازه، بورس تهران نه تنها نتوانسته همگام شود، بلكه بخش بزرگي از سرمايه حقيقي را از دست داده است. اين واگرايي عميق، نشانهاي از بياعتمادي ساختاري سهامداران داخلي و ضعف سازوكارهاي اقتصادي داخلي است نه نشانه ثبات يا مصونيت.
قطع ارتباط با بازار جهاني ممكن است در كوتاهمدت نوعي حفاظ رواني ايجاد كند، اما در بلندمدت به منزله انزواي اقتصادي است،
زيرا بازاري كه از تحولات جهاني تاثير نميگيرد، به معني ساده كلمه «بازار جهاني» نيست؛ بلكه بازاري جداافتاده، كمعمق و غيرجذاب براي سرمايهگذار خارجي است.ريزش رمزارزها يا افت شاخصهاي والاستريت در كوتاهمدت تهديدي براي بورس محسوب نميشود، مگر آنكه زنجيرهاي از بحرانهاي واقعي در بازار انرژي يا فلزات آغاز شود. با اين حال، مصون بودن از بحران جهاني، لزوما نشانه سلامت نيست. آنچه بايد سهامداران ايراني را نگران كند نه سقوط بيتكوين، بلكه سقوط سرمايه اجتماعي و اعتماد در خود بازار داخلي است بازاري كه «آنقدر ريخته كه ديگر لازم نيست والاستريت بريزد تا ما احساس بحران كنيم».
