راهي جز مذاكره و توافق نمانده است
با حضور عربستان به عنوان ميانجي آيا دريچههاي تازهاي روبه مذاكرات ايران و امريكا باز شده است؟ تا چه اندازه اين مذاكرات به توافق نزديك است؟ كدامين متغيرها تسهيلكننده توافق و كدامين متغيرها ايجادكننده اخلال در گفتوگوها هستند؟ اين پرسشها همزمان با سفر بنسلمان به امريكا و طرح موضوع ايران در اين سفر در محافل سياسي و ديپلماتيك كشور مطرح شده است.

با حضور عربستان به عنوان ميانجي آيا دريچههاي تازهاي روبه مذاكرات ايران و امريكا باز شده است؟ تا چه اندازه اين مذاكرات به توافق نزديك است؟ كدامين متغيرها تسهيلكننده توافق و كدامين متغيرها ايجادكننده اخلال در گفتوگوها هستند؟ اين پرسشها همزمان با سفر بنسلمان به امريكا و طرح موضوع ايران در اين سفر در محافل سياسي و ديپلماتيك كشور مطرح شده است. واقع آن است كه مساله توافق امريكا با ايران ديگر موضوعي دوجانبه و محدود ميان دو كشور محسوب نميشود و اين مقولهاي است كه كليت منطقه را تحت تاثير قرار ميدهد. براي عربستان، امارات، قطر و ساير كشورهاي منطقه مهم است كه اين تنازع و تنش پايان يابد. در عين حال، كنشگري اسراييل هم همواره مخل هر نوع توافقي بوده است. اسراييل به خوبي ميداند كه پايان تنش و تحريم، ايران را در آستانه يك رشد قابل توجه اقتصادي و راهبردي قرار ميدهد، بنابراين نهايت تلاش خود را به كار ميگيرد تا جلوي هر نوع توافقي را بگيرد. البته نبايد بيش از اندازه درباره خبر نامه به بنسلمان، ذوقزده شويم. حداكثر كاري كه بنسلمان انجام ميدهد، انتقال پيام است. ترامپ بارها اعلام كرده كه مذاكرات با ايران ادامه دارد. اصولا ترامپ به دليل مشكلات داخلي اقتصاد امريكا به توافق و دستاورد نياز دارد. او قصد دارد سبد ديپلماسي خود را پربارتر سازد. عربستان و كشورهاي حاشيه خليجفارس هم نگران وقوع تنش در منطقه خاورميانه هستند. اخباري كه در خصوص سرمايهگذاري صدها ميليارد دلاري عربستان در امريكا و ساير كشورها منتشر ميشود، در واقع به امنيت نياز دارد. براي عربستان و كشورهاي منطقه، امنيت از نان شب هم واجبتر است. هر گزارهاي كه باعث شود امنيت در اين منطقه با اخلال مواجه شود به معناي از بين رفتن ميلياردها دلار سرمايهگذاري اين كشور است. ايران هم اعلام كرده امنيت در منطقه يك مقوله جمعي است و كشورها به تنهايي نميتوانند امنيت داشته باشند. مبتني بر اين نقشه راه است كه بنسلمان راهي امريكا ميشود تا ترامپ را به توافق و مذاكره با ايران مجاب سازد.جدا از عربستان، نظرات اسراييل هم براي امريكا داراي اهميت است. ترامپ نشان داده كه راهبردهاي منطقهاي خود را با اولويت مطالبات اسراييل تنظيم ميكند. اما مساله اين است كه نه جنگ 12 روزه، نه فشار حداكثري ترامپ و نه تحريمهاي فزاينده و تهديد چين و روسيه به عدم خريد نفت ايران، باعث نشده تا صادرات نفت ايران كاهش يابد. نه تنها صادرات نفت ايران كاهش نيافته، بلكه با رشد حدود 500هزار بشكهاي به حدود 2.3ميليون بشكه در هر روز رسيده است. بنابراين اسراييل و امريكا به اين نتيجه رسيدهاند كه تحريمها هرچند بخشي از توان راهبردي ايران را كاهش داده، اما عملا باعث تسليم ايران نشده است. ضمن اينكه روابط ايران و چين از يك طرف و ايران و روسيه را از سوي ديگر به سطحي راهبرديتر رسانده است. به همين دليل است كه غربيها ترجيح ميدهند حداقل از طريق توافق با ايران مساله دانش هستهاي و توان دفاعي ايران را در وضعيتي نظارتپذيرتر قرار دهند. با پايان گرفتن عمر برجام، نظارتها در خصوص ايران تنها در سطح پادماني باقي ميماند كه سطحي پايينتر از نظارتهاي برجامي است. البته ايران نبايد توقع داشته باشد تا امريكا دست و دلبازانه همه تحريمها عليه ايران را لغو كند. اهميت افزايش فروش نفت ايران در آن است كه امكاني را ايجاد ميكند تا ايران بتواند سرمايهگذاريهاي بيشتري براي بهبود شاخصهاي دفاعي و امنيتي خود صورت دهد. ايران به جنگندههاي بيشتر و مدرنتر، تجهيزات راداري افزونتر و توان دفاعي قابل توجهتري نياز دارد. براي تامين اين نيازها، ايران بايد بتواند سرمايهگذاري بيشتري صورت دهد. افزايش فروش نفت ايران، اين ظرفيتهاي درآمدي را ايجاد ميكند. از سوي ديگر توافق و پايان يافتن تحريمها، زمينه افزايش سرمايهگذاري در ايران را فراهم ميكند. مجموعه اين گزارهها، مذاكرات تازه ايران و امريكا را واجد اهميت بيشتر ميسازد. ايران و امريكا همه گزينههاي ممكن را امتحان كردهاند. از تحريم و جنگ و تنازع منطقهاي گرفته تا قطعنامههاي شوراي امنيت و...شايد وقت آن رسيده باشد كه دو طرف، نوع ديگري از رابطه كه دستيابي به توافق است را امتحان كنند. در واقع براي دو كشور ايران و امريكا راهي جز توافق نمانده است. توافقي كه مانند هميشه هم خيلي دور است و هم خيلي نزديك... .
