نقره در صدر بازارها
كارشناس بازار سرمايه نوشته كه نقره در سالهاي اخير از دو نقش همزمان برخوردار شده است: هم به عنوان فلز گرانبها كه نقش ذخيره ارزش دارد و هم به عنوان فلزي صنعتي كه نقشي كليدي در فناوريها و توليد دارد. اين «دوگانهبودن» باعث ميشود نقره فراتر از كالاهاي سنتي سرمايهگذاري قرار بگيرد.
مهدي سماواتي - كارشناس بازار سرمايه نوشته كه نقره در سالهاي اخير از دو نقش همزمان برخوردار شده است: هم به عنوان فلز گرانبها كه نقش ذخيره ارزش دارد و هم به عنوان فلزي صنعتي كه نقشي كليدي در فناوريها و توليد دارد. اين «دوگانهبودن» باعث ميشود نقره فراتر از كالاهاي سنتي سرمايهگذاري قرار بگيرد. مشكل اصلي عرضه و تقاضا نيز به نفع آن است. طي چند سال گذشته تقاضاي جهاني نقره از عرضه پيشي گرفته و باعث شده بازار با كمبود مواجه شود. به بيان ديگر، نقره نه فقط تحت تأثير مسائل مالي و پولي است، بلكه بخش بزرگي از مصرف آن به اقتصاد حقيقي، فناوري و صنعت مربوط ميشود. از سوي ديگر، نوسان نقره معمولاً بيشتر از طلا است؛ يعني براي سرمايهگذار جذابيت بيشتر اما ريسك بيشتر دارد. وقتي روندهاي بنيادي در كنار هم قرار بگيرند، نقره ميتواند گزينهاي خوب براي تنوع سبد و حتي رشد باشد. بهويژه اكنون كه نرخ بهره واقعي، تورم و سياستهاي پولي در سطح جهاني در حال تحولاند، نقره ميتواند آن دارايي سختي باشد كه بخشهايي از بازار به آن بازميگردند. نقره ويژگيهاي فيزيكي خاصي دارد كه آن را براي كاربردهاي فناوري بسيار مناسب ميكند: رسانايي الكتريكي بالا، بازتابي مناسب و خواص ويژه براي كاربردهاي صنعتي. در نتيجه، فناوريهايي مانند پنلهاي خورشيدي، خودروهاي برقي، زيرساختهاي ۵G، اينترنت اشياء، مدارات الكترونيكي پيشرفته، همگي مصرف نقره را افزايش دادهاند. به عنوان مثال، گزارشها نشان ميدهند كه در سال ۲۰۲۴ تقاضاي صنعتي نقره به ركوردي حدود ۶۸۰ ميليون اونس رسيد. در حوزه انرژيهاي تجديدپذير، نقره يكي از اجزاي مهم پنلهاي خورشيدي است و با گسترش نصب نيروگاههاي خورشيدي، تقاضاي آن نيز بالا ميرود. همچنين در خودروهاي برقي، سيستمهاي الكترونيكي، حسگرها و اجزاي مدار كه به رسانايي بالا نياز دارند، نقره كاربرد دارد. بهعبارت ديگر، نقره بخشي از زنجيره فناوري مدرن و اقتصاد سبز شده است. اين يعني سرمايهگذاري در نقره فقط به معناي شرطبندي روي بازارهاي مالي نيست، بلكه به معناي شرطبندي روي تغييرات زيرساختهاي فناوري و انرژي نيز هست. اگر اقتصاد جهاني به سمت انرژي پاكتر، الكترونيكيتر و متصلتر برود، نقره ميتواند برنده باشد. در كشورهاي صنعتي، دو عامل اصلي باعث شده نقره براي دولتها، صنايع و حتي نهادهاي مالي جذاب شود: يكي الزامات فناوري و زيرساخت، و ديگر نقش تنويع دارايي و ذخيره بالقوه. كشورهايي كه ميخواهند در بخشهاي رشد فناوري، انرژيهاي نو، وسايل نقليه برقي و زيرساختهاي هوشمند سرمايهگذاري كنند، نياز دارند به مواد اوليهاي كه فناوري را پيش ميبرند. نقره يكي از آنهاست. از سوي ديگر، در شرايطي كه سردرگميهايي در مسير اقتصادي، مالي وژئوپليتيك وجود دارد، نقره به عنوان فلز سخت به عنوان گزينهاي براي حفاظت از دارايي مطرح ميشود. براي كشورها، اين تركيب «فلز صنعتي + فلز سرمايهاي» اهميت دارد. البته مهم است بگوييم كه برخلاف طلا، نقره تاكنون نقشي عمده در ذخاير مركزي بانكي نداشته، اما بهصورت صنعتي و سرمايهاي در كشورهاي صنعتي ديده ميشود. افزون بر اين، برخي كشورهاي صنعتي در تلاشاند وابستگي خود را به منابع محدود و خارجي كاهش دهند، و نقره به عنوان يكي از فلزات استراتژيك در زنجيره فناوريهاي پيشرفته مطرح شده است.
