رواج بد زباني در جامعه محصول گفتمان تندروهاست

۱۴۰۴/۰۸/۲۹ - ۰۲:۲۲:۳۴
کد خبر: ۳۶۶۶۴۱
رواج بد زباني در جامعه محصول گفتمان تندروهاست

تندروها با صداي خشونت‌طلبانه‌اي كه دارند انسجام اجتماعي را دچار فروپاشي كرده و اجازه نمي‌دهند نيروها، عوامل، فضاها، مفاهيم و صداهاي مبتني بر انسجام ايجاد شود.

تندروها با صداي خشونت‌طلبانه‌اي كه دارند انسجام اجتماعي را دچار فروپاشي كرده و اجازه نمي‌دهند نيروها، عوامل، فضاها، مفاهيم و صداهاي مبتني بر انسجام ايجاد شود. اين باعث مي‌شود كه مردم امكان توافق بر يك موضوع را نداشته باشند و تعارض فراگير شود. «تقي آزاد ارمكي» جامعه‌شناس با بيان اين مطلب به ايلنا گفت: اساسا متن زيست اجتماعي-فرهنگي، ايران اعتدالي است. مردم ايران همواره در جهت سازگاري عمل كرده‌اند و فرهنگ‌شان براساس آشتي، سازگاري و پيوند است. به همين دليل مي‌گويند كه جامعه ايراني به دليل برخورداري از يك «هاضمه» بزرگ بيش از ساير كشورها و ملت‌ها، قدرت جذب «ديگري» را دارد.  او افزود: اگر چه اين موضوع صفت سازگاري و آشتي را در فرهنگ ايران ايجاد كرده است، اما به معناي آن نيست كه در اين فرهنگ نيروي معترض، راديكال و تندرو نمي‌تواند وجود داشته باشد. به اين دليل كه جامعه اگر نيروي منتقد، معترض و حتي راديكال نداشته باشد، جامعه دچار بيماري شده و مي‌ميرد. وجود اين نيروها نشانه اين است كه در جامعه افرادي هستند كه نسبت به يك چيزهايي اعتراض مي‌كنند و فرياد مي‌زنند. 

    قدرت مركزي

در دست نيروهاي راديكال

آزاد ارمكي مشكل اساسي اين نيروها در ايران را دستيابي آنها به قدرت مركزي دانست و تاكيد كرد: در هيچ كجاي دنيا قدرت مركزي در دست نيروهاي راديكال نيست. با نگاهي به انتخابات كشورها متوجه مي‌شويد اگر افراطي‌هاي راست يا افراطي‌هاي چپ، راي اكثريت را به دست نمي‌آورند، زيرا افرادي كه اكثريت آرا را به دست مي‌آورند، قدرت را به دست مي‌گيرند.  اين جامعه‌شناس اظهار داشت: «بحران مشاركت» باعث شده است كه مردم در انتخابات مشاركت نكنند، در مقابل يك اقليت منسجم در اين حوزه مشاركت كردند و به تندروهايي كه از گروه‌هاي متشكل برخوردارند، مجوز ورود به مجلس يا شوراهاي شهر را دادند. مثلا بيشترين رايي كه نماينده تهران دارد ممكن است ۴۰۰ هزار راي بيشتر نباشد قطعا چنين فردي نمي‌تواند نماينده تهراني باشد كه بيش از ۱۰ ميليون نفر جمعيت دارد.  حضور تندروها در قدرت مركزي بر جامعه و شهروندان دارد، تبعاتي دارد، اين اقليت پرصدا، مناقشه‌ساز، جنگ‌طلب و تعارض‌طلب هستند و به همين دليل جامعه را دچار خشونت، بي‌نظمي، تعارض و غلبه جنگ بر صلح مي‌كنند. خواسته تندروها جنگ است. آنها هم جامعه داخلي و هم به جامعه جهاني شليك مي‌كنند و در طلب جنگ هستند. اين گروه خشونت را باز توليد مي‌كنند. اين گروه همچنين مانع ايجاد انسجام اجتماعي مي‌شوند. جامعه هنگامي انسجام اجتماعي را تجربه مي‌كند كه نيروهاي تندرو و خشونت‌طلب به حاشيه روند و موضوعات وفاقي و همگرايانه مطرح شود. 

    مهاجرت راهكار مردم

براي مقابله با تندروها

اين جامعه شناس با بيان اين مطلب كه صداي خشونت‌طلبانه تندروها انسجام اجتماعي را دچار فروپاشي مي‌كند، افزود: اين باعث مي‌شود كه مردم امكان توافق بر يك موضوع را نداشته باشند و تعارض فراگير شود. با فراگير شدن تعارض ناامني ايجاد مي‌شود. نتيجه ناامني هم فقدان امنيت اجتماعي، از بين رفتن اميد اجتماعي، فرسايش سرمايه اجتماعي است. خواسته مردم زندگي در صلح است آنها توسعه، ثروت، آرامش و همبستگي را مي‌خواهند تجربه كنند. اما اين گروه تندرو و اختلال‌آفرين جامعه را عصباني مي‌كنند. جامعه در برابر اين فشارها، راهكارهايي دارد به‌طور مثال ترك وطن و مهاجرت مي‌كند و ديگري كارش را رها مي‌كند. متاسفانه امروز برخي از دانشگاهيان، دانشمندان، سياست‌مداران و سرمايه‌داران كشور ما يا مهاجرت كرده‌اند يا گوشه عزلت را انتخاب كرده يا به حاشيه مي‌روند. 

   ماندن و معترض شدن

تقي آزاد ارمكي در مورد راهكار مقابله مردم با تندروها اظهار داشت: ماندن اما معترض شدن راهكاري است كه مردم بايد در پيش بگيرند. مردمي كه امروز در جامعه زندگي مي‌كنند بعضا معترض، عصباني وخسته هستند. يعني مردم ضمن ادامه زندگي در كشور آماده وقوع حادثه هستند و اين بدترين شرايطي است كه تندروها رقم مي‌زنند.  به باور او حتي اگر تندروها هم نبودند، شرايط سخت اقتصادي مي‌توانست مردم را عصباني و معترض كند اما تندروها براي ارتكاب اعمال خشونت‌آميز به جامعه مجوز مي‌دهند. او افزود: معتقدم بايد اجازه دهند كه دموكراسي در ايران برقرار شود و گروه راديكال به حاشيه رود. نماينده مجلس در ايران با بيست هزار رأي، براي جمعيت هشتاد و شش ميليوني ايراني سياست‌گذاري مي‌كند و اين زشت‌ترين اتفاق تاريخ ايران است. 

    تندروها بداخلاقي زباني را

ترويج مي‌دهند

او معتقد است بايد شرايطي فراهم شود تا فرهيختگان، دانشمندان، سياستمداران و نخبگان به مجلس بروند. يعني افرادي كه معتدل هستند و معتقدند به سرزمين، ميهن و دين. چنين افرادي مي‌خواهند كار كنند و توسعه را رقم بزنند. آنها به دنبال جنگ و توليد ستيز نيستند. در چنين شرايطي است كه اين گروه افراطي جنگ‌طلب به حاشيه مي‌روند و به جاي سياست‌گذاري براي كشور، در حزب‌ها و خانه‌هاي خودشان نجوا مي‌كنند. هتاكي و توهين برخي از تندروهاي داراي تريبون نسبت به مردمي كه باور و سليقه‌اي ديگر دارند نه تنها شهروندان را عصباني مي‌كند بلكه مي‌تواند تبعات اجتماعي و فرهنگي هم به دنبال داشته باشد، مساله‌اي كه آزاد ارمكي درباره آن مي‌گويد: چرا جامعه به بداخلاقي كلامي دچار شده است به اين دليل كه نماينده جريان راديكال به سادگي به منتقد و مخالفش توهين مي‌كند. وقتي زبان براي استفاده از مفاهم و الفاظ تند و ناپسند به كارگرفته شود، مجوز مي‌دهيد كه توده هم از آن استفاده كند. فرهنگ مجوز ناسزا گفتن نمي‌دهد، اما وقتي گروه‌هاي سياسي و راديكال صاحب قدرت و نفوذ كه جسارت و بي‌اخلاقي مي‌كنند باعث رواج بداخلاقي زباني در جامعه مي‌شوند. اين مساله بعد از مدتي ايجاد بداخلاقي در منش، بينش و رفتار ايجاد مي‌كند يعني يك جامعه بدفرهنگ و بي‌فرهنگ را توليد مي‌كند.