رشد بورس راه ميان‌بُر ندارد

۱۴۰۴/۰۸/۲۹ - ۰۰:۳۸:۳۴
کد خبر: ۳۶۶۵۹۹

اصولا ثبات و رشد بازارهاي سرمايه در چه شرايطي و مبتني بر چه ابزارهايي رخ مي‌دهند؟ بازار سرمايه ايران در چه شرايطي قرار دارد و چگونه مي‌توان از اين بازار براي شفافيت بيشتر و حل مشكلات اقتصادي بهره برد؟ اصولا در اقصا نقاط جهان رشد بازار سرمايه همواره در ابعاد مختلف كمي و كيفي رخ مي‌دهد و نه در يك بعد خاص.

محسن عباسي

اصولا ثبات و رشد بازارهاي سرمايه در چه شرايطي و مبتني بر چه ابزارهايي رخ مي‌دهند؟ بازار سرمايه ايران در چه شرايطي قرار دارد و چگونه مي‌توان از اين بازار براي شفافيت بيشتر و حل مشكلات اقتصادي بهره برد؟ اصولا در اقصا نقاط جهان رشد بازار سرمايه همواره در ابعاد مختلف كمي و كيفي رخ مي‌دهد و نه در يك بعد خاص. ترتيب و توالي رشد ابعاد بازار سرمايه در دنيا يك سِير منطقي و زمان‌بر بوده است و هرگز با افزايش شاخص بورس‌ها، ورود ناگهاني پول يا عرضه‌هاي گسترده اتفاق نيفتاده است و هيچ راه ميان‌بري هم براي توسعه‌ بازار وجود ندارد و هر روش سريعي، منجر به برگشت بازار به عقب مي‌شود.

بورس كشور ما نيز نمي‌تواند از راه ميان‌‌بر به سمت توسعه گام بردارد. مانند بسياري از حوزه‌هاي اقتصادي ديگر، رشد بازار سرمايه در ايران در دوران اصلاحات پايه‌گذاري شده است. از اواسط دهه‌ 80 خورشيدي كه قانون جديد بازار سرمايه ابلاغ و اجرايي شد، شاهد رشد منطقي بازار و تشكيل نهادهاي مالي جديد در بازار بوديم. صندوق‌ها به تدريج بزرگ شدند و منابع زيادي جذب كردند. دانش مالي در دانشگاه‌ها توسعه پيدا كرد و آزمون‌هاي حرفه‌اي جدي‌تر برگزار شد. حدود 20 سال از آن ايام گذشته است و مي‌توان گفت بورس سال 1404 نسبت به سال ۸۵ رشد و ثبات قابل توجهي پيدا كرده، حرفه‌اي‌تر شده و گردش پول بيشتري هم در بازار اتفاق افتاده است. اين عوامل بخشي از معيارهاي رشد بازار است علي‌رغم اين موارد نمي‌توان گفت بازار ما رشد كرده است و با معيارهاي يك بازار سرمايه‌ توسعه يافته را دارد، اما در عين حال بازار سهام ايران، رشد ناهمگون داشته است. ورزشكاري را مي‌‌ماند كه دستان تنومند و پاهاي لاغري دارد! نهادهاي مالي آسيب‌شناسي نشده‌اند. قوانين بازار آسيب‌‌شناسي نشدند. هنوز جايگاه بورس در اقتصاد كشور مشخص نيست، بورس هنوز معاونتي در وزارت اقتصاد ندارد، مردم را آموزش نداديم. نهادهاي حمايتي بازار و بازارگردانان عملكرد و اثربخشي خوبي ندارند و دستورالعمل‌هايشان كامل نيست. اينكه حقوقي‌ها هم ديگر ديد بلندمدت ندارند و مانند يك سرمايه‌گذار نوسان‌گير در بازار عمل مي‌كنند نشان از تغيير ذائقه‌ اين بازيگران دارد. حتي بازارگردان‌ها هم خود را به اين نوع معاملات تجهيز كرده‌اند و نتيجه اين شده كه نوسانات در بازار هم بيشتر شده است و هم در دامنه‌ كمتري اتفاق مي‌افتد. اصولا نوسان‌گيران جزيي از ذات بازار هستند و به روان ‌شدن معاملات بازار كمك مي‌كنند و لازمه‌ بازار هستند اما اينكه همه به دنبال نوسان‌گيري باشند و حقوقي‌ها هم به معامله‌گري روزانه روي بياورند نتيجه‌اي جز دايم‌‌النوسان بودن بازار و ترس و بي‌اعتمادي در بازار نخواهد داشت.

به ياد داشته باشيم كه بخش عمده‌اي از مردمي كه الان در بورس هستند تجربه‌ كمي دارند و اتفاقا بايد حقوقي‌ها و نهادهاي حمايتي بازار در اين شرايط حساس به كمك بازار بيايند و اطمينان‌بخشي داشته باشند نه اينكه بنزين بر آتش بازار بريزند و گوي سبقت در هيجانات را از حقيقي‌ها بربايند. شخصا معتقدم بازار سرمايه‌ ما نياز به بالانس مجدد محيط كسب و كار خود دارد. نياز به بازنگري در روش فعاليت حقيقي‌ها و حقوقي‌ها وجود دارد. جريان عرضه و تقاضاي بازار الگوهاي عادلانه‌اي ندارند و قدرت مانور در بازار به صورت يكسان بين بازيگران بازار توزيع نشده است. نياز به آموزش جدي در بازار وجود دارد. قوانين تشويقي بازار كم است و هر آنچه غير از بورس مي‌‌بينيم قوانين تنبيهي است. چرا هيچ مشوقي در بازار ديده نمي‌شود؟ چرا كارمزدها و ماليات و... به سمت تشويق شدن سرمايه‌گذاران پيش نمي‌رود؟ چرا نقاط تاريك و پتانسيل‌هاي بازار را براي عموم مردم روشن نمي‌كنيم و به اين جمله كه بلندمدت باشيد بسنده مي‌كنيم؟ چرا مسوولان اقتصادي يك مانيفست بلندمدت درخصوص استراتژي‌ها و رويكرد دولت درخصوص بازار سرمايه و صنايع و سياست‌هاي مديريت نقدينگي و نرخ بهره و ساير موارد اعلام نمي‌كنند. اگر مي‌خواهيم سرمايه‌ جذب كنيم بايد حداقل يك افق ۶ ماهه تا يكساله را تدوين كنيم و به آن پايبند باشيم. تصميمات خلق‌الساعه و ناگهاني همواره به بازار ايران ضربه زده و لازم است اين نوع تصميمات جاي خود را به سياست‌هاي عاقلانه و مدبرانه بدهند.