پايتخت در آستانه يك بحران دوگانه

ذرات معلق؛ آلاينده‌اي كه نفس تهران را تنگ كرده است

۱۴۰۴/۰۸/۲۷ - ۰۰:۳۸:۵۲
کد خبر: ۳۶۶۲۹۰

تهران در سال ۱۴۰۴ يكي از سخت‌ترين دوره‌هاي آلودگي هواي خود را تجربه مي‌كند. آمارها نشان مي‌دهد تا ۲۵ آبان تنها شش روز هواي پاك در پايتخت ثبت شده و باقي روزها در وضعيت‌هاي «قابل قبول» تا «خطرناك» بوده‌اند.

تهران در سال ۱۴۰۴ يكي از سخت‌ترين دوره‌هاي آلودگي هواي خود را تجربه مي‌كند. آمارها نشان مي‌دهد تا ۲۵ آبان تنها شش روز هواي پاك در پايتخت ثبت شده و باقي روزها در وضعيت‌هاي «قابل قبول» تا «خطرناك» بوده‌اند. در همين بازه زماني، ۱۲۲ روز كيفيت هوا در محدوده قابل قبول، ۱۰۱ روز در وضعيت ناسالم براي گروه‌هاي حساس، هشت روز ناسالم، دو روز بسيار ناسالم و دو روز در حالت خطرناك قرار داشته است. اين ارقام گوياي آن است كه ذرات معلق، مهم‌ترين آلاينده تهران، به يكي از جدي‌ترين تهديدهاي سلامت شهروندان تبديل شده‌اند. كيفيت هوا به‌طور مستقيم به تركيبات موجود در ذرات معلق وابسته است. در سال‌هاي اخير همواره اين پرسش مطرح بوده است كه اين ذرات دقيقاً از چه عناصري تشكيل شده‌اند، كدام منابع در توليد آنها نقش اصلي دارند و آيا وجود برخي عناصر مانند آهن مي‌تواند به ايجاد خاصيت مغناطيسي در ذرات منجر شود يا خير. سازمان حفاظت محيط زيست در سال گذشته پروژه‌اي را براي پاسخ علمي و دقيق به اين پرسش‌ها آغاز كرد.

      شروع يك مطالعه گسترده؛ منشأيابي علمي  ذرات تهران

احمد طاهري، رييس مركز هوا و تغيير اقليم سازمان حفاظت محيط زيست، در گفت‌وگو با ايسنا جزييات مهمي درباره اين پروژه ارايه كرده است. او مي‌گويد: ويژگي فيزيكي هر يك از ذرات معلق بسته به منبع انتشار، جنس و تركيبات متفاوت است. اين جمله نشان مي‌دهد كه نمي‌توان ذرات معلق را مجموعه‌اي يكنواخت در نظر گرفت. حتي ذرات كوچك‌تر از ۲.۵ ميكرون كه در طبقه‌بندي فني يك گروه محسوب مي‌شوند، از نظر ماهيت مواد تشكيل‌دهنده با يكديگر متفاوت‌اند. طاهري در اين باره توضيح مي‌دهد: به عنوان مثال ذرات معلق كوچك‌تر از ۲.۵ ميكرون، اگرچه از منظر ابعاد در يك دسته‌بندي قرار دارند اما از جنس و تركيبات متفاوتي برخوردارند. به گفته او، پروژه منشأيابي ذرات از سال گذشته آغاز شده و شامل نمونه‌برداري از ذرات، آناليز آزمايشگاهي و شناسايي مواد سازنده آنها است. هدف اين است كه مشخص شود كدام منابع خودروها، صنايع، سوخت‌هاي فسيلي، گرد و غبار يا فعاليت‌هاي انساني در انتشار كدام بخش از ذرات نقش دارند و نسبت سهم هر يك چقدر است.نتايج اوليه اين پروژه تصوير نسبتاً روشني از تركيب شيميايي هوا ارايه مي‌دهد. بر اساس نتايج اين پروژه تركيب عمده ذرات معلق در تهران شامل دو بخش كربني شامل كربن سياه و كربن آلي همچنين بخش‌هاي يوني (آنيون‌ها و كاتيون‌ها) شامل نيترات و سولفات است. اين تركيبات دقيقاً همان موادي هستند كه از احتراق ناقص سوخت‌هاي فسيلي و واكنش‌هاي شيميايي آلاينده‌ها در جو شكل مي‌گيرند. وجود مقادير قابل توجه كربن سياه معمولاً نشان‌دهنده نقش پررنگ خودروهاي ديزلي، موتورسيكلت‌ها، صنايع آلاينده و مصرف سوخت‌هاي بي‌كيفيت است. همچنين تشكيل يون‌هايي مانند نيترات و سولفات ارتباط مستقيم با آلاينده‌هايي همچون اكسيدهاي نيتروژن و دي‌اكسيد گوگرد دارد؛ آلاينده‌هايي كه بخش عمده آنها محصول سوختن بنزين و گازوئيل هستند.  به اين ترتيب، تركيب ذرات معلق تهران نشان مي‌دهد كه آلودگي هوا بيش از آنكه نتيجه ورود مواد معدني و گرد و غبار باشد، ناشي از فعاليت‌هاي درون‌شهري و احتراق سوخت‌هاست.

    آهن و نيكل؛ نقش ناچيز در تركيب ذرات  بر خلاف شايعات

يكي از موضوعاتي كه در هفته‌هاي گذشته مورد توجه و حتي شايعه‌سازي قرار گرفته بود، سهم آهن در ذرات معلق تهران بود. برخي ادعا مي‌كردند وجود آهن در هوا به‌قدري بالاست كه مي‌تواند خاصيت مغناطيسي ايجاد كند.  طاهري با رد صريح اين ادعا توضيح مي‌دهد: بخشي از عناصر موجود در ذرات معلق مثل آهن و نيكل مربوط به تركيباتي است كه به‌طور معمول در پوسته خاك وجود دارد. به گفته او، اين عناصر در شرايط وقوع توفان‌هاي گرد و غبار يا حتي در شرايط عادي، با بلند شدن خاك از سطح زمين وارد هوا مي‌شوند. اما نكته مهم‌تر اينكه سهم اين عناصر بسيار ناچيز است. طاهري در ادامه مي‌گويد: با توجه به ماهيت پوسته خاك، آهن نيز بخشي از تركيبات موجود در جو است اما سهم آهن در ذرات معلق تهران بسيار كم و كمتر از يك درصد كل ذرات معلق شهر تهران است. همين واقعيت باعث مي‌شود ادعاي ايجاد خاصيت مغناطيسي در هوا بي‌اساس باشد. او تأكيد مي‌كند: اين ميزان به هيچ‌وجه به حدي نيست كه بتواند خاصيت مغناطيسي ايجاد كند. اين توضيحات روشن مي‌كند كه منشأ اصلي آلودگي هوا در تهران فلزات يا عناصر سنگين نيست، بلكه تركيبات حاصل از سوخت‌هاي فسيلي و واكنش‌هاي شيميايي در جو هستند؛ مساله‌اي كه مسير اصلاح و مديريت را دقيق‌تر و هدفمندتر مي‌كند.

    همزماني دو بحران؛ كاهش بارش‌ها و تشديد آلودگي

در حالي كه تهران با تركيبي پيچيده از ذرات معلق روبرو است، يك بحران ديگر نيز خود را در سراسر كشور نشان داده است: كاهش بي‌سابقه بارش‌ها. اين موضوع نه تنها مديريت منابع آب را دشوار كرده، بلكه اثر مستقيم و غيرمستقيم بر كيفيت هوا نيز دارد.  در شرايط كم‌باراني، شست‌وشوي طبيعي جو كمتر اتفاق مي‌افتد، گرد و غبار افزايش مي‌يابد و پايداري جوي بيشتر مي‌شود؛ همه اين عوامل به افزايش غلظت آلاينده‌ها كمك مي‌كنند. طبق گزارش تسنيم، با وجود بارش‌هاي اخير در نوار غربي كشور، از ابتداي سال آبي جاري تا ۲۵ آبان ۱۴۰۴ ميزان بارندگي در كشور نسبت به ميانگين بلندمدت ۸۲.۸ درصد كاهش داشته است. اين رقم يك هشدار جدي است و نشان مي‌دهد بخش‌هاي وسيعي از كشور وارد فاز خشكسالي شديد شده‌اند. در برخي استان‌ها، وضعيت حتي به مراتب بدتر است؛ به‌طوري كه در ۱۸ استان، كاهش بارش‌ها بيش از ۹۵ درصد گزارش شده است. استان‌هاي شمالي كشور كه همواره از پرآب‌ترين نقاط ايران محسوب مي‌شدند نيز با افت بارش مواجه‌اند. در گلستان بارش‌ها ۴۰.۹ درصد، در گيلان ۶۳.۹ درصد و در مازندران ۶۱.۵ درصد كاهش يافته است. در غرب كشور نيز ايلام وضعيت مطلوبي ندارد و با وجود بارش‌هاي اخير، كاهش ۵۳ درصدي را از ابتداي سال آبي ثبت كرده است.در ميان همه استان‌ها، تهران يكي از بحراني‌ترين وضعيت‌ها را دارد. بارش‌ها در پايتخت تنها ۱.۱ ميلي‌متر بوده و اين رقم نسبت به ميانگين بلندمدت، كاهش ۹۶.۹ درصدي را نشان مي‌دهد. در شهري كه تراكم جمعيت، حجم خودروها و فعاليت‌هاي صنعتي بسيار بالاست، چنين كاهش بي‌سابقه‌اي مي‌تواند پيامدهاي گسترده‌اي داشته باشد. نبود بارش كافي به‌طور مستقيم باعث افزايش روزهاي آلوده مي‌شود و توزيع ذرات معلق را در لايه‌هاي پايين جو ماندگارتر مي‌كند. اين همزماني بين خشكسالي و آلودگي هوا سبب شده تهران در موقعيتي قرار گيرد كه هرگونه سياست‌گذاري درباره كيفيت هوا بايد با لحاظ كامل شرايط اقليمي و كمبود بارش انجام شود. اگر بارش‌ها به روند طبيعي خود بازنگردند، حتي با كاهش منابع آلاينده، شرايط تهويه هوا در پايتخت دشوارتر خواهد بود.

   تهران در بزنگاه زيست‌محيطي

تركيب ذرات معلق تهران نشان مي‌دهد كه منبع اصلي آلودگي، فعاليت‌هاي انساني و سوخت‌هاي فسيلي است، نه عناصر معدني يا فلزات مغناطيسي. در سوي ديگر، كاهش بارش‌ها در سطح كشور و به‌ويژه در تهران به مرحله‌اي رسيده كه نه تنها بحران آب، بلكه بحران آلودگي هوا را نيز تشديد مي‌كند.  مجموعه اين عوامل تهران را در آستانه يك بزنگاه زيست‌محيطي قرار داده؛ بزنگاهي كه عبور از آن نيازمند تصميم‌گيري علمي، سياست‌گذاري يكپارچه و توجه هم‌زمان به مديريت هوا، آب و تغييرات اقليمي است.