الگوي كم‌آبي در شهرسازي رعايت شود

راهي جز سازگاري با خشكسالي نداريم

۱۴۰۴/۰۸/۲۲ - ۰۱:۲۰:۳۴
کد خبر: ۳۶۵۶۱۹

ايران در حالي وارد ششمين سال پياپي خشكسالي شده كه شاخص‌هاي بارش، منابع آب زيرزميني و وضعيت سدها، نشانه‌هايي از بحران عميق و بلندمدت را بروز مي‌دهند. در ۵۰ روز نخست سال آبي جاري، تنها ۳.۵ ميلي‌متر بارش در كشور ثبت شده كه معادل ۱۸ درصد ميانگين نرمال است؛ يعني در حدود ۲۰ استان كشور هيچ بارشي نازل نشده است.

ايران در حالي وارد ششمين سال پياپي خشكسالي شده كه شاخص‌هاي بارش، منابع آب زيرزميني و وضعيت سدها، نشانه‌هايي از بحران عميق و بلندمدت را بروز مي‌دهند. در ۵۰ روز نخست سال آبي جاري، تنها ۳.۵ ميلي‌متر بارش در كشور ثبت شده كه معادل ۱۸ درصد ميانگين نرمال است؛ يعني در حدود ۲۰ استان كشور هيچ بارشي نازل نشده است.

اين ارقام، هشداري جدي درباره آينده آب در كشور محسوب مي‌شوند؛ آينده‌اي كه به گفته كارشناسان، نه با انتظار براي بارش‌هاي مقطعي بلكه با سازگاري ساختاري در سبك زندگي، معماري و شهرسازي بايد مديريت شود.

در همين راستا، غلامرضا كاظميان، معاون معماري و شهرسازي وزارت راه و شهرسازي، با تأكيد بر ضرورت تغيير رويكرد در طراحي و گسترش شهرها مي‌گويد: راهي جز سازگاري با شرايط فعلي كم‌آبي نداريم. الگوهاي ساخت و گسترش شهرها بايد با شرايط اقليمي كشورمان، به‌ويژه كم‌آبي فعلي، حداكثر سازگاري را داشته باشد.

اين سخنان در حالي مطرح مي‌شود كه بحران آب از سطح مديريت منابع طبيعي فراتر رفته و اكنون به يكي از چالش‌هاي اساسي برنامه‌ريزي شهري، اقتصادي و اجتماعي بدل شده است.

    خطاي تكراري در توسعه نامتوازن

در دهه‌هاي گذشته، رشد شهرنشيني در ايران غالبا بدون توجه به محدوديت منابع طبيعي صورت گرفته است. شهرهايي مانند تهران، مشهد، كرج، شيراز و اصفهان در مناطقي توسعه يافته‌اند كه ظرفيت آبي آنها محدود بوده و اكنون با جمعيت و ساخت‌وساز فزاينده مواجه‌اند. توسعه اين شهرها بر پايه تأمين آب از منابع دوردست يا انتقال بين‌حوضه‌اي بنا شده كه نه‌تنها پرهزينه بلكه آسيب‌زا براي اكوسيستم‌ها بوده است. كاظميان در اين باره تصريح مي‌كند: گسترش محدوده‌هاي شهري بايد به‌گونه‌اي باشد كه كمترين آسيب را به منابع آب وارد كند و مصرف آب را به حداقل ممكن برساند. در برنامه‌ريزي‌هاي جديد، لازم است نوع معماري، مصالح و حتي نحوه بهره‌برداري از ساختمان‌ها متناسب با شرايط اقليمي و كم‌آبي كشور باشد. به گفته او، شوراي عالي شهرسازي و معماري موظف است در تعامل با شوراي عالي آب، سياست‌هاي يكپارچه‌اي براي شهرسازي پايدار تدوين كند تا توسعه شهري نه‌تنها عامل تشديد بحران آب نباشد بلكه به بخشي از راه‌حل تبديل شود.

    راهكارهاي سازگاري

سازگاري با كم‌آبي در حوزه شهرسازي مفهومي فراتر از صرفه‌جويي مصرف خانگي است. اين سازگاري بايد در طراحي زيرساخت‌ها، معماري بناها و حتي شكل فضاهاي عمومي ديده شود. معاون معماري و شهرسازي كشور معتقد است: در ساخت‌وسازهاي جديد بايد از مدل‌ها و فناوري‌هاي نوين استفاده شود تا در مرحله بهره‌برداري، مصرف آب به حداقل برسد. همچنين استفاده از پساب فاضلاب براي آبياري فضاي سبز و بازچرخاني آب در ساختمان‌ها بايد به يك الزام قانوني تبديل شود. در بسياري از كشورها، بازچرخاني آب در ساختمان‌هاي بزرگ و مجموعه‌هاي مسكوني، نه‌تنها هزينه‌ها را كاهش داده بلكه منابع آبي را تا ۳۰ درصد حفظ كرده است. در ايران نيز اجراي اين سياست در شهرهاي خشك مانند يزد و كرمان مي‌تواند نقش مهمي در كاهش فشار بر منابع زيرزميني داشته باشد.

همچنين در مناطق ساحلي، امكان استفاده از فناوري‌هاي شيرين‌سازي آب دريا با هزينه كمتر فراهم است. كاظميان تأكيد دارد كه استقرار شهرهاي جديد در اين مناطق، در صورت وجود زيرساخت تصفيه، مي‌تواند به كاهش فشار بر مناطق مركزي كشور كمك كند. در مناطق ساحلي بايد از ظرفيت تصفيه‌خانه‌ها و فناوري‌هاي تبديل آب دريا به آب شيرين با كمترين هزينه حداكثر استفاده را در مباحث شهرسازي و استقرار شهرهاي جديد انجام داد.

    شهرهاي تشنه و سياست‌هاي ناكافي

بررسي وضعيت منابع آبي كشور نشان مي‌دهد كه تهران، بندرعباس، كرمان و زاهدان از جمله شهرهايي هستند كه در سال گذشته شرايط كم‌آبي بي‌سابقه‌اي را تجربه كردند. حجم آب ذخيره‌شده در سدهاي اطراف تهران به پايين‌ترين حد در تاريخ بهره‌برداري رسيد. با اين حال، ساخت‌وسازهاي جديد و گسترش افقي شهر ادامه دارد.

محمد جوانبخت، مديرعامل شركت مديريت منابع آب ايران، در اين باره هشدار مي‌دهد: سال آبي گذشته پنجمين سال خشك كشور بود و با ۴۰ درصد كاهش بارش همراه شد. اين شرايط سختي در تأمين آب شرب، كشاورزي و مصارف مختلف ايجاد كرد.

در چنين وضعيتي، ادامه توسعه شهري با الگوهاي پرمصرف فعلي، نه‌تنها غيرمنطقي بلكه خطرناك است. به گفته كارشناسان، در بسياري از نقاط كشور، منابع آب زيرزميني به مرحله فرونشست زمين رسيده‌اند و بازگشت‌پذيري آنها دهه‌ها زمان مي‌برد.

    از بحران تا فرصت

در حالي كه بحران آب تهديدي بزرگ است، برخي متخصصان آن را فرصتي براي اصلاح مسير توسعه شهري مي‌دانند. تجربه كشورهايي چون استراليا، اسپانيا و امارات نشان داده است كه خشكسالي مي‌تواند به عامل تحول در فناوري‌هاي صرفه‌جويانه، طراحي شهري سبز و نظام‌هاي بازيافت آب تبديل شود.

در ايران نيز مي‌توان با بازنگري در سه حوزه كليدي، مسير سازگاري را هموار كرد: 

   طراحي اقليم‌محور: استفاده از مصالح بومي، بام‌هاي سبز مقاوم به خشكي، سايه‌بان‌هاي طبيعي و سيستم‌هاي جمع‌آوري آب باران مي‌تواند الگوي مصرف را متحول كند.

   مديريت هوشمند مصرف: به‌كارگيري فناوري‌هاي هوشمند در شبكه توزيع آب و ساختمان‌ها براي رصد و كاهش هدررفت.

   اصلاح قوانين و مشوق‌ها: ارايه تسهيلات به پروژه‌هاي كم‌مصرف و تعيين جريمه براي ساختمان‌هاي پرمصرف، رويكردي است كه در بسياري از كشورها نتايج ملموس داشته است.

    ضرورت هماهنگي نهادي و برنامه‌ريزي ملي

يكي از چالش‌هاي اساسي مديريت بحران آب در ايران، تعدد مراكز تصميم‌گيري است. وزارت نيرو، وزارت راه و شهرسازي، وزارت كشور، شهرداري‌ها و سازمان محيط‌زيست هر يك بخشي از مسووليت را بر عهده دارند اما هماهنگي ميان آنها ضعيف است. كاظميان در گفت‌وگو با ايرنا بر همين نكته تأكيد دارد: شوراي عالي معماري و شهرسازي در موضوع كمبود آب بايد با نهادهاي ديگر همچون شوراي عالي آب به‌صورت يكپارچه عمل كند. بدون هم‌افزايي نهادي، هيچ الگوي پايداري در شهرسازي تحقق نخواهد يافت.

در شرايطي كه كشور با خشكسالي ساختاري مواجه است، ناهماهنگي نهادي مي‌تواند موجب اتلاف منابع و اجراي طرح‌هاي متناقض شود. براي نمونه، در حالي كه يك نهاد دستور توقف توسعه در دشت‌هاي بحراني مي‌دهد، نهاد ديگر براي همان منطقه مجوز ساخت شهرك صادر مي‌كند. بحران آب در ايران ديگر موضوعي مقطعي نيست. با توجه به كاهش ۴۰ درصدي بارش‌ها، افت سطح آب‌هاي زيرزميني و افزايش جمعيت شهري، ادامه روند فعلي مي‌تواند امنيت آبي كشور را به خطر اندازد.

در چنين شرايطي، سازگاري با كم‌آبي نه يك گزينه بلكه تنها راه بقاست. اين سازگاري بايد در همه سطوح از سياست‌گذاري كلان تا جزئي‌ترين عناصر شهرسازي ديده شود. استفاده از فناوري‌هاي بازچرخاني، طراحي ساختمان‌هاي كم‌مصرف، توسعه شهرهاي ساحلي با تكيه بر منابع جديد و آموزش عمومي براي تغيير الگوهاي مصرف، محورهاي اصلي اين راهبردند. همانطور كه كاظميان تأكيد مي‌كند: اين‌طور نيست كه بگوييم در اين شرايط هيچ كاري نمي‌توان انجام داد. بايد با هدف‌گذاري مشخص و اقدامات گام‌به‌گام، مصرف را كاهش و نوع شهرسازي را با منابع موجود سازگار كنيم. اكنون زمان تصميم‌هاي دشوار اما ضروري است؛ تصميم‌هايي كه مي‌توانند آينده زيست‌پذيري شهرهاي ايران را رقم بزنند. اگر امروز الگوي كم‌آبي در شهرسازي رعايت نشود، فردا شايد ديگر فرصتي براي سازگاري باقي نماند.