بررسي وضعيت دفن زباله در ايران و فاصله آن با استانداردهاي جهاني

در آرادكوه چه مي‌گذرد

۱۴۰۴/۰۸/۲۰ - ۰۰:۵۴:۳۴
کد خبر: ۳۶۵۳۰۸
در آرادكوه چه مي‌گذرد

 20 سال از زماني كه محمدباقر قاليباف به عنوان شهردار تهران از راه‌اندازي سايت‌هاي زباله سوز و تبديل زباله‌ها به نيروي برق خبرداد مي‌گذارد اما بعد از گذشت اين همه سال نه تنها سيستم تبديل زباله به انرژي برق در كشور به فراموشي سپرده شده و همچنان دفن زباله تنها راه و البته خطرناك‌ترين راه مديريت پسماند در كشور است كه در دو سال گذشته عملا منطقه آرادكوه به يك منطقه امنيتي تبديل شده كه نه خبرنگاران امكان حضور در آن را دارند و نه حتي فعالان محيط زيست مي‌توانند از اين سايت امحاي زباله ديدن كنند.

20 سال انتظار براي توليد برق از زباله؛ رويايي كه نابود شد

گلي ماندگار|

 20 سال از زماني كه محمدباقر قاليباف به عنوان شهردار تهران از راه‌اندازي سايت‌هاي زباله سوز و تبديل زباله‌ها به نيروي برق خبرداد مي‌گذارد اما بعد از گذشت اين همه سال نه تنها سيستم تبديل زباله به انرژي برق در كشور به فراموشي سپرده شده و همچنان دفن زباله تنها راه و البته خطرناك‌ترين راه مديريت پسماند در كشور است كه در دو سال گذشته عملا منطقه آرادكوه به يك منطقه امنيتي تبديل شده كه نه خبرنگاران امكان حضور در آن را دارند و نه حتي فعالان محيط زيست مي‌توانند از اين سايت امحاي زباله ديدن كنند. البته ممكن است يكي از دلايل عمده اين ممنوعيت‌ها از كار افتادن دستگاه زباله سوزي باشد كه چند سال پيش به اين منطقه منتقل شد و در اوايل سال 1400 اخباري درمورد خرابي و عدم كارآيي آن منتشر شد. به اين ترتيب اگر خبر خرابي دستگاه زباله سوز آراد كوه درست باشد يعني سهم 60 درصدي زباله‌اي كه روزانه در اين منطقه دفن مي‌شود به 100 درصد رسيده است.

    انتشار بوي نامطبوع و اخباري كه  حقيقت را نمي‌گويند

شهريور ماه سال 1399 بود كه اولين اخبار در مورد انتشار بوي نامطبوع در جاده منتهي به فرودگاه امام خميني در رسانه‌هاي مطرح شد. هر چند كه آن زمان مسوولان سعي كردند منبع اين انتشار را ناشناخته جلوه دهند اما اتفاقات بعدي و اخباري كه در مورد خرابي دستگاه زباله سوز آراد كوه و ادامه شيوه دفن زباله‌ها به گوش مي‌رسيد به خوبي مشخص مي‌كرد عامل اين بوي نامطبوع در پايتخت چيست.  همان زمان مديرعامل سازمان مديريت پسماند شهرداري تهران، در اين باره گفت: با اجراي برنامه‌هاي كوتاه‌مدت و ميان مدت يعني دفن بهداشتي، افزايش ظرفيت زباله سوزها مطابق با استاندارد روز دنيا، گرفتن شيرابه از طريق سيستم MRF و كاهش دفن كه از اهداف طرح كاپ است اين بو كاهش خواهد يافت. صدرالدين عليپور درباره بوي نامطبوع مجتمع پردازش و دفع آرادكوه نيز بيان كرد: آرادكوه ۶۰ سال پيش و پس از دو سال مطالعه به عنوان بهترين نقطه براي دفع و دفن زباله انتخاب شد، اما به مرور زمان از حيث شهرسازي فاصله‌گذاري‌ها رعايت نشد و سازه‌هاي مختلف مانند فرودگاه و بزرگراه در نزديك آن ساخته شد.

    دفن يا امحا ي‌روزانه  6 هزار و 800 تن زباله در آرادكوه

بر اساس داده‌هاي كارشناسي، روزانه 6 هزار و 800 تن زباله توليد شده در تهران سرانجام به آرادكوه مي‌رسد. بخش عمده‌اي از اين پسماندها، زباله‌هاي آلي و مواد غذايي هستند كه در تماس با رطوبت و گرما به سرعت تجزيه شده و حجم قابل توجهي از گازهاي گلخانه‌اي، به‌ويژه متان، توليد مي‌كنند. متاني كه نه تنها خطر انفجار در محل را افزايش مي‌دهد، بلكه در جو زمين تأثيرات شديدي بر تغييرات اقليمي دارد. از سوي ديگر، زباله‌هاي دفن‌شده با بارندگي، شيرابه‌اي سمي توليد مي‌كنند كه به درون خاك نفوذ كرده و منابع آب زيرزميني را آلوده مي‌كند؛ آبي كه بعدها در كشاورزي، فضاي سبز يا حتي سفره‌هاي آب شرب مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

    توليد ذرات معلق در سايت آرادكوه  به مرحله بحراني رسيده است

مطالعات علمي نشان داده‌اند كه آرادكوه از نظر ميزان توليد ذرات معلق (PM10) يكي از نقاط بحراني اطراف تهران است. اين ذرات در اثر تردد كاميون‌ها، سوزاندن زباله‌ها در فضاي باز و جابه‌جايي مواد دفني توليد مي‌شوند و پيامد مستقيم آن افزايش بيماري‌هاي تنفسي در ميان ساكنان اطراف است. يك كارشناس سلامت در گفت‌وگو با ما مي‌گويد: «ساكنان حاشيه آرادكوه، بيش از هر گروه ديگري در معرض خطر ابتلا به بيماري‌هاي تنفسي و قلبي هستند. تركيب گازهاي آلاينده، بوي نامطبوع و ذرات معلق باعث افزايش موارد بستري ناشي از برونشيت، آسم و تنگي نفس در اين منطقه شده است. دفن سنتي زباله در چنين حجمي، تهديدي براي سلامت عمومي است و لازم است طرح‌هاي جايگزين فوري در دستور كار قرار گيرد.»

    چرا بازديد از سايت آراد كوه  محدود شده است

در كنار اين پيامدها، مساله ديگري كه توجه فعالان محيط زيست را جلب كرده، محدوديت شديد در بازديد از سايت آرادكوه است. بسياري از انجمن‌هاي محيط زيستي مي‌گويند ماه‌هاست براي بازديد و تهيه گزارش ميداني از اين منطقه درخواست داده‌اند اما با مخالفت روبه‌رو شده‌اند. 

برزو نيك سرشت، فعال محيط زيست در اين باره به تعادل مي‌گويد: در حالي كه در كشورهاي پيشرفته، اطلاعات مربوط به مراكز پسماند شفاف و قابل دسترس است، در كشور ما چنين امكاني وجود ندارد. آرادكوه به منطقه‌اي بسته تبديل شده است. اين در حالي است كه مردم ساكن اطراف، حق دارند بدانند در نزديكي محل زندگي‌شان چه مي‌گذرد و چه خطري سلامت آنها را تهديد مي‌كند.

او مي‌افزايد: منطقه اطراف سايت كه در گذشته زيستگاه پرندگان و پوشش گياهي بومي بوده، امروز چهره‌اي خشك، خاكستري و آلوده به خود گرفته است. حجم شيرابه و گازهاي متصاعد شده از محل دفن زباله، نه تنها اكوسيستم منطقه را دگرگون كرده بلكه بر زمين‌هاي كشاورزي و آب‌هاي زيرزميني نيز اثر گذاشته است. دفن زباله در اين مقياس، عملا نوعي دفن آينده محيط زيست است.

     زباله تهديد نيست اگر درست امحا شود

اين فعال محيط زيست در بخش ديگري از سخنان خود اظهار مي‌دارد: مساله اينجاست كه با اين روش‌هاي نخ نما شده و سنتي دفن زباله در كشور ما آن را تهديدي براي محيط زيست و سلامتي خود مي‌دانند در حالي كه بسياري از كشورها با فاصله گرفتن از اين روش‌هاي كهنه زباله را به يك منبع انرژي تبديل كرده‌اند.  نيك سرشت ادامه مي‌دهد: نمونه بارز اين تبديل زباله به منبع انرژي در سوئد است؛ كشوري كه امروزه تنها يك درصد از زباله‌هايش را دفن مي‌كند و باقي را از طريق بازيافت و تبديل زباله به انرژي مديريت مي‌كند. در اين كشور، زباله نه تهديد، بلكه منبع انرژي محسوب مي‌شود.  او مي‌افزايد: نيروگاه‌هاي زباله‌سوز در سوئد چنان پيشرفته‌اند كه حتي زباله وارد مي‌كنند تا بتوانند برق و حرارت توليد كنند. تفكيك زباله از مبدأ، آموزش عمومي، سرمايه‌گذاري در زيرساخت‌هاي بازيافت و ايجاد صنايع وابسته باعث شده است كه سوئد الگويي جهاني در مديريت پسماند باشد.

     هزينه‌هاي پنهان دفن زباله  و ضربه اقتصاد كشور

اين كارشناس محيط زيست با اشاره به اينكه همچنان دفن زباله رايج‌ترين شيوه مديريت پسماند در كشور ما است، مي‌گويد: ادامه اين روند نه از نظر اقتصادي و نه از نظر زيست‌محيطي منطقي نيست. هزينه‌هاي پنهان ناشي از آلودگي هوا، بيماري‌هاي مزمن، تخريب خاك و منابع آبي، و حتي از بين رفتن زيستگاه‌هاي طبيعي، در بلندمدت بسيار فراتر از هزينه ساخت و بهره‌برداري از نيروگاه‌هاي بازيافت يا زباله‌سوز است.  او مي‌افزايد: اگر فقط نيمي از زباله‌هاي آلي تهران به جاي دفن، براي توليد كمپوست يا بيوگاز استفاده شود، ميزان انتشار گازهاي گلخانه‌اي از محل آرادكوه مي‌تواند تا ۶۰ درصد كاهش يابد.

    آراد كوه از مساله زيست محيطي  تا بحران سلامت  عمومي

فرزانه حسن زاده، كارشناس سلامت نيز در اين باره به تعادل مي‌گويد: مساله آرادكوه فقط يك موضوع زيست‌محيطي نيست، بلكه يك بحران سلامت عمومي است. آلودگي‌هاي ناشي از دفن غيربهداشتي، مي‌تواند سلامت ده‌ها هزار نفر را در مناطق جنوبي تهران و شهرهاي اطراف تهديد كند.  او مي‌افزايد: آموزش شهروندان در مورد تفكيك زباله از مبدا ساده‌ترين و موثرترين اقدام براي كاهش دفن است. تا زماني كه همه زباله‌ها در هم آميخته و يكجا به آرادكوه منتقل شوند، هيچ برنامه‌اي به نتيجه نخواهد رسيد. تفكيك، بازچرخاني و استفاده از فناوري‌هاي جديد بايد جايگزين دفن سنتي شود. اين كارشناس سلامت تاكيد مي‌كند: يكي از بزرگ‌ترين خطرات دفن زباله، نفوذ شيرابه‌ها به آب‌هاي زيرزميني است. اين شيرابه‌ها تركيبي از فلزات سنگين، مواد سمي و تركيبات آلي خطرناك هستند كه وقتي وارد منابع آبي مي‌شوند، مي‌توانند باعث بروز بيماري‌هاي گوارشي، كليوي و حتي سرطان در ساكنان مناطق اطراف شوند.

    تاثير گاز متان بر سيستم عصبي و تنفسي افراد

فرزانه حسن‌زاده در ادامه تأكيد مي‌كند كه تماس مستقيم يا غيرمستقيم انسان با گازهاي حاصل از تجزيه زباله نيز بسيار خطرناك است. در محل‌هاي دفن زباله مانند آرادكوه، گاز متان به مقدار زيادي توليد مي‌شود كه علاوه بر خطر انفجار، در غلظت‌هاي بالا مي‌تواند بر سيستم عصبي و تنفسي تأثير بگذارد. همچنين وجود تركيباتي مثل سولفيد هيدروژن، بوي تعفن شديدي ايجاد مي‌كند و باعث تحريك مجاري تنفسي، سرفه‌هاي مزمن و حتي آسم در كودكان و سالمندان مي‌شود. او مي‌افزايد: يكي ديگر از پيامدهاي جدي دفن زباله، افزايش جمعيت حشرات و جوندگان ناقل بيماري است. محيط‌هاي انباشته از زباله محل مناسبي براي تكثير مگس، پشه و موش است. اين حيوانات مي‌توانند ناقل بيماري‌هايي چون تب حصبه، سالك و لپتوسپيروز باشند. وقتي محل دفن زباله در نزديكي مناطق مسكوني قرار دارد، احتمال انتقال اين بيماري‌ها به انسان‌ها به‌شدت افزايش پيدا مي‌كند. اين كارشناس سلامت با انتقاد از نبود سيستم‌هاي پايش مداوم در اطراف سايت‌هاي دفن زباله مي‌گويد: در بسياري از كشورها، ميزان گازهاي آلاينده و كيفيت آب و خاك اطراف محل دفن زباله به‌صورت مستمر اندازه‌گيري مي‌شود تا از نشت آلاينده‌ها جلوگيري شود. اما در كشور ما چنين نظارتي ضعيف است و در نتيجه، ساكنان مناطق نزديك مانند آرادكوه در معرض خطرات مداوم و پنهان زيست‌محيطي قرار دارند. حسن‌زاده در پايان هشدار مي‌دهد: ادامه دفن سنتي زباله، بدون تفكيك و بازيافت اصولي، نه‌تنها آسيب‌هاي جبران‌ناپذيري به محيط‌زيست وارد مي‌كند بلكه هزينه‌هاي پنهان سنگيني نيز بر نظام سلامت كشور تحميل خواهد كرد. وقتي ساكنان اين مناطق دچار بيماري‌هاي مزمن مي‌شوند، هزينه درمان و از كارافتادگي به‌مراتب بيشتر از هزينه اجراي يك سيستم زباله‌سوز مدرن يا بازيافت علمي است.