بانک آینده و آینده نظام بانکی

۱۴۰۴/۰۸/۱۶ - ۲۳:۴۶:۴۷
کد خبر: ۳۶۴۸۱۶

حوادثی که اخیرا درخصوص بانک آینده رخ داد و نهایتا منجر به ادغام این بانک شد، بار دیگر افکار عمومی ایرانیان و فعالان اقتصادی را با مقوله‌ای به نام ضرورت اصلاح ساختارهای بانکی کشور، مواجه كرد. موضوعی که سال‌هاست توسط اقتصاددان‌ها روی آن تاکید می‌شود اما توجه لازم ازسوی سیاستگذاران درباره آن انجام نمی‌شود.

هادی حق‌شناس

حوادثی که اخیرا درخصوص بانک آینده رخ داد و نهایتا منجر به ادغام این بانک شد، بار دیگر افکار عمومی ایرانیان و فعالان اقتصادی را با مقوله‌ای به نام ضرورت اصلاح ساختارهای بانکی کشور، مواجه كرد. موضوعی که سال‌هاست توسط اقتصاددان‌ها روی آن تاکید می‌شود اما توجه لازم ازسوی سیاستگذاران درباره آن انجام نمی‌شود. باید توجه داشت که اقتصاد به بیان بسیار ساده ترکیبی است از کالا و خدمات. بازارهایی که این کالا و خدمات را تولید و عرضه می‌کنند، بازار کالا، کار و سرمایه است. اما بازار مهم دیگری هم وجود دارد که چون اکسیژن برای بدن، چنین نقشی را برای 3 بازار کالا، کار و سرمایه بازی می‌کند. اگر اکسیژن به بدن نرسد، طبیعی است که بدن از کارایی لازم باز می‌ماند. اگر پول هم به 3 بازار کالا و کار و سرمایه نرسد، طبیعی است که این 3 بازار هم ناکارآمد خواهند شد. اگرچه ممکن است برخی بگویند اگر پول نباشد می‌توان کالاها را تهاتر کرد! اما این گزاره زمانی صادق است که اقتصاد جهانی به تنوع و پیچیدگی امروز نبود. امروز به دلیل تنوع کالا و خدمات و پیچیدگی‌های اقتصاد، مقوله‌ای به نام پول نه تنها حذف نشده بلکه فراگیرتر از قبل نیز شده است، چون پول هم نقش سنجش و هم ارزش و هم افزایش سرمایه را ایفا می‌کند. نقش پول اگر کم شود، رکود را در اقتصاد ایجاد می‌کند، اگر این نقش زیاد شود نقش تورمی ایفا می‌کند. البته این دو پدیده تورم و رکود شایع‌ترین نقش پول در شرایط عدم تعادل است. تجربه‌های کشورهای توسعه یافته حاکی است که برای اینکه اقتصاد کشورها با پدیده تورم یا رکود یا رکود تورمی مواجه نشود، باید بانکی ایجاد شود که بانک بانک‌ها باشد. نام این بانک مادر را بانک مرکزی گذاشته‌اند. این بانک مرکزی 2 وظیفه کلی دارد؛ نخست اینکه ارزش پول را تضمین کند و دیگر اینکه مبادله پول با کالا را تسهیل کند. برای اینکه بانک‌های مرکزی چنین نقشی را ایفا کنند حداکثر استقلال را نیاز دارند. این نقش در جهان داده شده تا جایی که علی‌رغم وجود 3 قوه مستقل در ساختارهای سیاسی، بانک‌های مرکزی ریاستی مستقل از قوه مجریه و سایر قوا دارد. اعضای هیات مدیره بانک مرکزی هم در بسیاری از کشورها به لحاظ مدیریت و دوره مسوولیت بیش از دوره مسوولیت دولت‌هاست تا دولت‌ها دست درازی در وظایف این بانک انجام ندهند. به یک دلیل ساده در جهان چنین برخوردی با بانک‌های مرکزی می‌شود و آن اینکه همه دولت‌ها در جهان وعده کاهش تورم، کنترل تورم و تقویت قدرت خرید ملت‌ها را می‌دهند. یعنی بانک مرکزی اگر فقط و فقط یک وظیفه داشته باشد، در یک سمت تقویت قدرت خرید و در سوی دیگر، کنترل نرخ تورم در اقتصاد جامعه هدف است. لذا بانک مرکزی به عنوان متولی بازار پول، مهم‌ترین نقش را در تقویت پول ملی و کاهش تورم دارد. البته ذکر این نکته ضروری است که بانک مرکزی این وظیفه را به این دلیل انجام می‌دهد تا رشد اقتصادی رخ دهد و کاهش نرخ بیکاری محقق شود. همچنین رفاه موردنظر مردم ایجاد شود. در ظاهر بانک مرکزی متولی کاهش تورم است اما در پس آن دستاوردهای بزرگ اقتصادی وجود دارد. یکی از این دستاوردها، تضمین رشد اقتصادی است. دیگری دفاع از محصولات تولید داخل کشور و حمایت از تجارت خارجی با نقش تقویت صادرات کشور است. اگر بانک مرکزی به عنوان متولی پول، بتواند تورم را مهار کند سایر شاخص‌های اقتصادی به سمت تعادل و نرخ‌های مسلوب هدایت می‌شود. از این منظر بازار پول و نقش بانک مرکزی در کنترل همه بانک‌ها چه بانک‌های دولتی، چه بانک‌های خصوصی چه موسسات اعتباری و... منحصر به فرد و یگانه است. بانک مرکزی به شرطی می‌تواند به این مسوولیت‌های مهم بپردازد که استقلال بانک مرکزی تضمین شده باشد.