آمارها از افزايش مصرف و توليد مشروبات الكلي تقلبي در كشور خبر مي‌دهند

از انكارِ سال‌ها تا مرگ، كوري و بحران سلامت عمومي

۱۴۰۴/۰۸/۱۲ - ۰۲:۵۲:۵۹
کد خبر: ۳۶۴۲۳۳
از انكارِ سال‌ها تا مرگ، كوري و بحران سلامت عمومي

 در سال‌هاي اخير موج‌هايي از مسموميت با مشروبات الكلي تقلبي (اغلب حاوي متانول) در شهرها و استان‌هاي مختلف ايران گزارش شده است. اين پديده تركيبي از افزايش تقاضاي مصرف الكل، توليد و توزيع غيرقانوني و فقدان يك سياست شفاف پيشگيري و درمان است.

فقدان آموزش و دسترسي به درمان؛ عامل بروز فجايع تلخ است

گلي ماندگار|

 در سال‌هاي اخير موج‌هايي از مسموميت با مشروبات الكلي تقلبي (اغلب حاوي متانول) در شهرها و استان‌هاي مختلف ايران گزارش شده است. اين پديده تركيبي از افزايش تقاضاي مصرف الكل، توليد و توزيع غيرقانوني و فقدان يك سياست شفاف پيشگيري و درمان است. نتيجه‌اش فقط آمار مسموميت نيست؛ موارد كوري، ناتواني بلندمدت و مرگ‌هاي قابل پيشگيري كه بار سنگيني روي خانواده‌ها و نظام سلامت گذاشته‌اند. در ادامه دلايل افزايش مصرف، نقش «انكار» در شكل‌گيري وضعيت كنوني، آمارهاي كليدي سال‌هاي ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴ و تحليل جامعه‌شناختي و پزشكي آورده شده است. اما سوال اساسي اين است: چرا پديده‌اي كه سال‌ها وجودش انكار مي‌شد، امروز به بحراني جدي در سلامت عمومي بدل شده است؟ و چرا مصرف الكل كه سال‌ها تابو و ممنوعيت اجتماعي پيرامونش وجود داشت، اكنون به‌صورت زيرزميني و خطرناك رواج يافته است؟

    افزايش مصرف مشروبات الكلي  از انكار تا بحران

تا سال‌هاي مياني دهه ۱۳۹۰، كمتر مقام يا نهاد رسمي حاضر بود درباره مصرف الكل در كشور سخن بگويد. هرچند پزشكان در بيمارستان‌ها با موارد متعدد مسموميت مواجه بودند، آمارها يا منتشر نمي‌شد يا به‌صورت پراكنده و غيررسمي باقي مي‌ماند. اين سياست انكار، به گفته كارشناسان، خود به يكي از عوامل اصلي تشديد بحران تبديل شد. بر اساس داده‌هاي منتشرشده از سوي سازمان پزشكي قانوني و وزارت بهداشت، طي سال‌هاي ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴ موارد مرگ ناشي از مسموميت الكلي رشد چشمگيري داشته است: 

   سال ۱۴۰۰: حدود ۳۵۰ مورد فوت بر اثر مسموميت با متانول.

   سال ۱۴۰۱: نزديك به ۴۰۰ مورد فوت و بيش از ۱۵۰۰ مورد مسموميت ثبت‌شده در بيمارستان‌ها.

   سال ۱۴۰۲: بيش از ۵۳۰ مرگ و صدها مورد نابينايي دايم.

   سال ۱۴۰۳: با وجود هشدارها، بيش از ۴۵۰ مرگ ثبت‌شده (آمار غيررسمي تا ۶۰۰ مورد تخمين زده مي‌شود) .

   سال ۱۴۰۴ (برآورد نيمه‌سال): تاكنون حدود ۳۰۰ مرگ ناشي از مصرف الكل تقلبي گزارش شده است.

پژوهش‌هاي پزشكي قانوني نشان مي‌دهد كه بيش از ۹۰ درصد قربانيان، از متانول يا الكل صنعتي استفاده كرده‌اند؛ ماده‌اي كه حتي در مقادير كم مي‌تواند منجر به نابينايي يا مرگ شود.

    انكار مصرف مشروبات الكلي عامل گسترش توليد و مصرف زيرزميني

حسين شاهي، جامعه شناس در اين باره به «تعادل» مي‌گويد: انكار يك آسيب اجتماعي، مانند پنهان كردن تب در بدن بيمار است. اگر به روي خود نياوريم، بيماري خاموش مي‌ماند، اما ريشه مي‌دواند. سال‌ها مصرف الكل در ايران وجود داشت، اما چون جامعه و سياستگذاران آن را پنهان كردند، امروز با نسخه‌اي خطرناك‌تر يعني مصرف زيرزميني و تقلبي روبه‌رو هستيم. او مي‌افزايد: انكار، نه‌تنها مانع از اصلاح فرهنگي و آموزش شد، بلكه فضاي گفت‌وگو را هم بست. جواني كه الكل مصرف مي‌كرد، در سكوت و ترس، از هرگونه آموزش يا كمك محروم ماند. نتيجه آن شد كه بازار قاچاق و توليدكنندگان سودجو جاي خالي آگاهي و نظارت را پر كردند. اين جامعه شناس اظهار مي‌دارد: افزايش مصرف الكل در ميان نسل جوان تنها به انگيزه تفريح يا ناهنجاري خلاصه نمي‌شود، بلكه ريشه در تغييرات عميق‌تر اجتماعي دارد. او ادامه مي‌دهد: در دهه اخير، جامعه ايران دچار شكاف بين ارزش‌هاي رسمي و تجربه زيسته نسل جوان شده است. از يك‌سو ممنوعيت‌ها و تابوها همچنان برقرارند، از سوي ديگر جوان امروز با شبكه‌هاي اجتماعي و فرهنگ جهاني ارتباط مستقيم دارد. اين تضاد باعث مي‌شود مصرف الكل نه فقط به عنوان يك عمل تفريحي، بلكه به عنوان نوعي اعتراض نمادين به فشارهاي اجتماعي و محدوديت‌ها تلقي شود. حسين شاهي به پديده «تابوشكني» اشاره كرده و مي‌گويد: نسل جديد بسياري از مرزهاي فرهنگي را بازتعريف كرده است. مصرف الكل در جمع‌هاي كوچك يا مهماني‌ها ديگر پنهانكاري كامل گذشته را ندارد. اين تغييرات بدون هيچ آموزش و چارچوب نظارتي اتفاق افتاده و همين وضعيت را خطرناك كرده است. او مي‌افزايد: از نگاه جامعه‌شناسي، افزايش فشارهاي اقتصادي، نااميدي، بيكاري و نبود فضاهاي سالم براي تفريح، در كنار رشد افسردگي اجتماعي، از عوامل تقويت‌كننده گرايش به مصرف الكل هستند.

    مشروبات الكلي و قضاوت اجتماعي

اين جامعه شناس در ادامه به قضاوت اجتماعي اشاره كرده و اظهار مي‌دارد: جامعه ايران در قبال خانواده‌هاي آسيب‌ديده از الكل، واكنش حمايتي ندارد. شرم و قضاوت اجتماعي باعث مي‌شود آنها حتي از بيان حقيقت بترسند. اين يعني ما نه‌تنها قرباني را از دست مي‌دهيم، بلكه خانواده‌اش را هم تنها مي‌گذاريم.

    مسير آينده؛ از انكار تا سياستگذاري  واقع‌بينانه

حسين شاهي در پايان با تاكيد بر نياز جامعه به سياستگذاري واقع بينانه در مورد دلايل افزايش مصرف مشروبات الكلي مي‌گويد: اكنون زمان تغيير رويكرد است. تجربه كشورهاي مختلف نشان مي‌دهد كه حتي در جوامعي با محدوديت‌هاي فرهنگي، مي‌توان با آموزش، آگاهي‌بخشي و برنامه‌هاي پيشگيري هدفمند از بروز فجايع مشابه جلوگيري كرد. بايد ميان پيشگيري فرهنگي و مديريت آسيب تفاوت قائل شد. مقابله صرف با مصرف، بدون آموزش و درمان، فقط بازار زيرزميني را بزرگ‌تر مي‌كند.

    آسيب‌هاي جسمي مشروبات الكلي تقلبي  در سايه كمبود آگاهي و اطلاع‌رساني

از سوي ديگر دكتر كيوان رستگار، فوق تخصص سم‌شناسي در مورد آسيب‌هاي جسمي اين نوشيدني‌ها به «تعادل» مي‌گويد: الكل متانول برخلاف اتانول، در بدن به اسيد فرميك تبديل مي‌شود كه به‌طور مستقيم عصب بينايي و سيستم عصبي مركزي را تخريب مي‌كند. بسياري از بيماران ما وقتي مراجعه مي‌كنند، دير شده است. در عرض ۱۲ تا ۲۴ ساعت پس از مصرف، علايم شامل تاري ديد، تهوع، بي‌حالي و در نهايت كوري يا مرگ بروز مي‌كند. او ادامه مي‌دهد: در موج مسموميت سال ۱۴۰۲ در شيراز، بيش از ۲۰۰ نفر بستري و ۳۷ نفر جان باختند. نكته تلخ اين است كه همه‌ آنها فكر مي‌كردند نوشيدني‌شان ايمن است. اگر اطلاع‌رساني به‌موقع انجام مي‌شد يا امكان آزمايش و مشاوره محرمانه وجود داشت، بسياري از اين جان‌ها حفظ مي‌شد. اين فوق تخصص سم‌شناسي در ادامه تاكيد مي‌كند: كمبود آگاهي عمومي، ترس از مجازات و عدم مراجعه به مراكز درماني در زمان مناسب، عامل مرگ بسياري از قربانيان است. او تاكيد مي‌كند كه در كشورهاي مختلف، برنامه‌هاي «كاهش آسيب» شامل اطلاع‌رساني درباره خطرات، درمان اضطراري رايگان و خطوط تماس فوري وجود دارد، اما در ايران چنين برنامه‌هايي هنوز ساختارمند نيست.

    فقدان آموزش و دسترسي به درمان  عامل بروز فجايع تلخ

دكتر رستگار در مورد چالش اصلي كه باعث از دست رفتن جان يا بينايي افراد مي‌شود، مي‌گويد: يكي از بزرگ‌ترين مشكلات ما، مراجعه ديرهنگام بيماران است. بسياري از خانواده‌ها تا لحظه آخر اميدوارند كه فرد مسموم خوب شود و به خاطر ترس از پيگرد، او را به بيمارستان نمي‌آورند. در حالي كه اگر در همان ساعات اوليه اقدام كنند، شانس نجات بسيار بالاست. او مي‌افزايد: بايد سامانه‌هايي براي مراجعه محرمانه، مشاوره رايگان و دسترسي سريع به درمان ايجاد شود. هيچ انساني نبايد به خاطر ترس از مجازات، بين زندگي و مرگ معطل بماند. اين فوق تخصص سم‌شناسي در پايان تاكيد مي‌كند: نخستين گام، پذيرش واقعيت است. تا زماني كه نپذيريم مصرف الكل در جامعه وجود دارد، نمي‌توانيم از مردم در برابر خطراتش محافظت كنيم.

    آثار رواني و خانوادگي مصرف الكل تقلبي

مصرف الكل تقلبي، تنها سلامت جسمي را تهديد نمي‌كند. خانواده‌هايي كه يكي از اعضايشان دچار كوري يا مرگ ناشي از الكل شده، اغلب دچار بحران رواني شديد مي‌شوند. در بسياري از موارد، زنان و كودكان درگير تبعات اقتصادي و عاطفي اين اتفاقات مي‌شوند. آنچه امروز در قالب مسموميت‌هاي گسترده و مرگ‌هاي خاموش ديده مي‌شود، نتيجه سال‌ها ناديده‌گرفتن واقعيت است. جامعه‌اي كه به جاي گفت‌وگو، انكار مي‌كند و سياستي كه به جاي آموزش، تنها مجازات را ابزار مي‌بيند، ناگزير با بحران‌هايي از اين دست روبه‌رو مي‌شود. افزايش مصرف مشروبات الكلي تقلبي، زنگ خطري است براي نهادهاي سلامت، آموزش و سياستگذاري اجتماعي. اكنون كه مرگ و كوري بر اثر چند قطره متانول به خبري عادي بدل شده، شايد وقت آن رسيده كه بپذيريم: انكار، خود خطرناك‌ترين نوع اعتياد است.

    زنان سريع‌تر از مردان به الكل وابسته مي‌شوند

از سوي ديگر مساله افزايش تعداد زناني است كه به مصرف الكل روي آورده‌اند. محمد مشيري، عضو هيات علمي انجمن سم‌شناسي ايران در اين زمينه به خبرآنلاين گفت: تغييرات فرهنگي و اجتماعي زنان نقش اساسي دارد. در سال‌هاي اخير، گرايش به برابري جنسيتي افزايش يافته و متاسفانه بخشي از اين تغيير نگرش به سمت رفتارهاي پرخطر مانند مصرف مشروبات الكلي رفته است. قبح مصرف الكل و حتي سيگار براي زنان از بين رفته است. از سوي ديگر، زنان از نظر فيزيولوژيكي سريع‌تر از مردان به الكل وابسته مي‌شوند و اين موضوع خطر اعتياد در ميان آنان را دو چندان كرده است.

   آسيب‌هاي گسترده مصرف الكل 

او درباره اين نظريه كه آسيب‌هاي الكل را متفاوت و گسترده دانسته و تاثيرآن نه تنها بر فرد مصرف كنند كه بر خانواده و اجتماع نيز قابل ديدن است، افزود: آسيب‌هاي الكل بسيار شديد است. تقريبا تمام ارگان‌هاي بدن را درگير مي‌كند. الكل به مغز و قلب آسيب جدي مي‌زند، خطر سكته قلبي و مغزي را افزايش مي‌دهد، موجب‌ اختلالات كبدي‌ مي‌شود و حتي عامل سرطان شناخته شده است. الكل علاوه بر آسيب جسمي، بر رفتار فرد هم تاثير مي‌گذارد و موجب رفتارهاي پرخطر، پرخاشگري، افسردگي و مشكلات خانوادگي مي‌شود.

    سكوت آسيب‌زاي مدارس درباره خطرات مواد مخدر و الكل

اين عضو هيات علمي انجمن سم‌شناسي ايران در مورد نبود سياست‌هاي پيشگيرانه و نظارت اظهار مي‌دارد: همه‌چيز به مساله سياستگذري و نظارت بر نمي‌گردد. بخشي از موضوع به تغيير روند اجتماعي و فرهنگي جامعه مربوط است. ما آمار دقيق نداريم تا بتوانيم ميزان نظارت را ارزيابي كنيم. علاوه بر اين، بخشي از تغييرات اعتياد، طبيعي و ناشي از گذر زمان است.در ايران چون جامعه‌اي مذهبي داريم، مصرف الكل بيشتر به چشم مي‌آيد، اما مصرف سيگار و شيشه هم در حال افزايش است.از سوي ديگر، برخي موضوعات مانند آموزش پيشگيرانه هنوز در كشور ما تابو محسوب مي‌شوند. در مدارس درباره خطرات مواد مخدر يا مشروبات صحبت نمي‌شود و اين سكوت آسيب‌زاست.