آسمانِ مسموم؛ وقتي نفس كشيدن تهديد ميشود
آلودگي هوا يكي از بزرگترين خطرات زيستمحيطي و بهداشتي در جهان و ايران است. اثرات آن فراتر از سرفه و تنگينفس است. شواهد جديد نشان ميدهد آلودگي هوا با مرگهاي زودرس، بيماريهاي قلبيـعروقي، سرطان ريه، ناتوانيهاي شناختي و اختلالات رواني مرتبط است.
گلي ماندگار|
آلودگي هوا يكي از بزرگترين خطرات زيستمحيطي و بهداشتي در جهان و ايران است. اثرات آن فراتر از سرفه و تنگينفس است. شواهد جديد نشان ميدهد آلودگي هوا با مرگهاي زودرس، بيماريهاي قلبيـعروقي، سرطان ريه، ناتوانيهاي شناختي و اختلالات رواني مرتبط است. برآوردها درباره تعداد مرگهاي سالانه ناشي از آلودگي هوا و سهم ايران از اينبار بيماري گوياي ابعادي است كه نميتوان ناديده گرفت. (آمار جهاني و ملي در بخش «اعداد و شواهد» آمده است). سازمان جهاني بهداشت (WHO) و منابع بينالمللي سالهاست كه نشان ميدهند آلودگي هوا (محيطي و خانگي) ميليونها مرگ زودرس را موجب ميشود؛ برآوردهاي بين 4 تا 7 ميليون مرگ زودرس در سال در سطح جهان براي آلودگيهاي محيطي و تركيبي گزارش شده است. براي ايران، منابع رسمي و پژوهشي در سالهاي اخير سخن از دهها هزار مرگ زودرس سالانه كردهاند؛ گزارشها و مقالات مختلف ارقام بين حدود 30 تا 40 هزار مرگ سالانه را براي كشور مطرح كردهاند. بر اساس اخبار منتشر شده، از روز چهارشنبه آلودگي هواي خوزستان و نزديك به 14 شهر ديگر اين محدوده از مرز خطر گذشته و در برخي از نقاط به رنگ بنفش درآمده است. اما تنها اتفاقي كه رخ داده تغيير ساعات كاري مدارس و ادارات و ... بوده، اقدامي كه به وضوح نشان ميدهد هيچ برنامه اصولي براي رفع اين بحران در دستور كار نيست. مساله آلودگي هوا طي سالهاي اخير به يكي از بحرانيترين مشكلات زيست محيطي كشور تبديل شده كه تمام زواياي زندگي افراد را تحت تاثير خود قرار ميدهد. پديدهاي كه باعث مرگ و مير، ابتلا به بيماريهاي مزمن، بروز مشكلات روحي و رواني و حتي ايجاد نابرابريهاي اجتماعي شده است. تمام اين اتفاقات در حالي رخ ميدهد كه قانون آلودگي هوا سالهاست به تصويب رسيده اما هيچ ارادهاي براي اجراي كامل آن وجود ندارد. در واقع ضمانت اجرايي اين قانون هم مثل بسياري ديگر از قوانين در هالهاي از ابهام است و همين ابهام به قيمت جان افراد تمام ميشود.
آلودگي هوا و افزايش بيماريهاي مزمن ريوي
دكتر فرامرز عيني، متخصص بيماريهاي تنفسي در اين باره به «تعادل» ميگويد: آلودگي هوا باعث افزايش موارد تشديد بيماريهاي مزمن ريوي و حوادث قلبي ميشود؛ بسياري از بيمارانِ مسن و كودكان ما چند روز پس از دورههاي آلوده دچار تشديد تنگينفس يا عفونت ميشوند. او ميافزايد: از منظر پيشگيري، كنترل منابع انتشار (وسايل نقليه فرسوده، سوختهاي سنگين، صنايع) و اطلاعرساني به جمعيت در روزهاي بحراني ضروري است. اين متخصص بيماريهاي تنفسي در بخش ديگري از سخنان خود اظهار ميدارد: آلودگي هوا هزينههاي مستقيم (درمان، بستري) و غيرمستقيم (كاهش بهرهوري، مرگ زودرس، كاهش طول عمر سالم) دارد. براي كشوري مانند كشور ما كه در برخي شهرها شاخصهاي آلودگي بالاست، بار بيماري و هزينهها ميتواند چند ميليارد دلار در سال باشد و به نابرابريهاي اجتماعي نيز دامن بزند .
نجات جانها و كيفيت زندگي
دكتر عيني در ادامه ميگويد: آلودگي هوا نه فقط يك مشكل محيطي كه يك بحرانِ چندبعدي سلامت عمومي است؛ تأثيرات آن هم جسمي و هم رواني است و هزينههاي فردي و اجتماعي سنگيني به همراه دارد. كاهش اينبار نيازمند اقدام هماهنگ سياستگذاران، نظام سلامت، جامعه علمي و شهروندان است. اعدادِ مرتبط با مرگهاي سالانه (هم در سطح جهان و هم براي ايران) نشان ميدهند كه هر اقدام موثر در كاهش آلايندهها ميتواند جانها و كيفيت زندگي را نجات دهد. او در پاسخ به اين سوال كه آلودگي هوا چگونه بدن را بيمار ميكند؟ اظهار ميدارد: ذرات معلق كمتر از ۲.۵ ميكرون (PM2.5) از خطرناكترين آلايندهها هستند. اين ذرات بهقدري كوچكاند كه مستقيماً وارد عمق ريه ميشوند و از آنجا به جريان خون راه پيدا ميكنند. تجمع اين ذرات در بدن، واكنشهاي التهابي و اكسيداتيو ايجاد ميكند كه در نهايت به آسيب بافتي و اختلال عملكرد اندامها ميانجامد. اين متخصص بيماريهاي تنفسي ادامه ميدهد: بيماريهاي ريوي و قلبي، سكته مغزي، فشار خون بالا، سرطان ريه و حتي ديابت نوع دوم از جمله عوارضي هستند كه تحقيقات پزشكي آنها را با آلودگي هوا مرتبط دانستهاند. اما اثرات اين آلودگي به اندامها محدود نميشود؛ مغز و دستگاه عصبي نيز از آسيب در امان نيستند. دكتر عيني در پايان تاكيد ميكند: پژوهشها نشان دادهاند كه قرار گرفتن طولانيمدت در معرض هواي آلوده ميتواند عملكرد شناختي را كاهش دهد و خطر ابتلا به زوال عقل و آلزايمر را افزايش دهد.
آلودگي هوا و فشارهاي روحي و رواني
در حالي كه اثرات جسمي آلودگي هوا بيشتر شناخته شدهاند، اثرات رواني آن تازه در سالهاي اخير مورد توجه قرار گرفته است. مطالعات دانشگاهي در اروپا و آسيا نشان دادهاند كه افزايش ذرات معلق در هوا، با افزايش نرخ افسردگي، اضطراب و حتي خودكشي ارتباط دارد. هواي آلوده بر سطح هورمون كورتيزول (هورمون استرس) اثر ميگذارد و ميتواند تعادل شيميايي مغز را مختل كند. همچنين در روزهايي كه هوا ناسالم است، افراد كمتر در فضاي باز رفتوآمد ميكنند و احساس انزوا و بيحالي افزايش مييابد.پرستو اكبريان، روانشناس باليني نيز درباره تاثيرات آلودگي هوا بر روح و روان افراد به تعادل ميگويد: زندگي مكرر در شرايط آلودگي بالاي هوا، بهويژه وقتي همراه با محدوديتهاي رفتوآمد و تعطيلي مدرسه يا كار است، به افزايش فشار رواني، اضطراب و احساس انزواي اجتماعي منجر ميشود. برنامههاي توانمندسازي رواني، حمايت اجتماعي و آموزش راهكارهاي مقابلهاي ميتواند بخشي از بار رواني را كاهش دهد. او ميافزايد: آماري كه از مرگ و مير بر اثر آلودگي هوا منتشر ميشود هم بر اضطراب استرس افراد ميافزايد. وقتي ما از مرگ سالانه 30 تا 40 هزار نفر بر اثر آلودگي هوا در ايران صحبت ميكنيم يعني بهطور ميانگين هر 15 دقيقه يك بار مرگ بر اثر اين معضل زيست محيطي اتفاق ميافتد.اين روانشناس باليني در بخش ديگري از سخنان خود اظهار ميدارد: ما در روانشناسي محيطي مفهومي داريم به نام استرس محيطي مزمن؛ يعني عواملي كه بهطور مداوم و بدون وقفه ذهن را تحت فشار قرار ميدهند. آلودگي هوا يكي از بارزترين مصاديق اين استرس است. مردم احساس ميكنند كنترل بر محيط خود ندارند و اين احساس ناتواني ميتواند اضطراب و افسردگي را تشديد كند.او همچنين به تاثيرات اجتماعي آلودگي هوا اشاره كرده و ميافزايد: وقتي مدارس به دليل آلودگي هوا تعطيل ميشود يا خانوادهها نميتوانند از خانه خارج شوند، تعاملات اجتماعي كاهش مييابد. اين محدوديت باعث تنش در روابط خانوادگي ميشود و در كودكان احساس دلزدگي، بيحوصلگي و حتي پرخاشگري ايجاد ميكند.اين روانشناس باليني ادامه ميدهد: تحقيقات جديد نشان ميدهد كه حتي ميزان ذرات ريز موجود در هوا ميتواند بر عملكرد مغز تأثير بگذارد. در كودكان، اين آلودگي ممكن است به كاهش تمركز، افت تحصيلي و افزايش مشكلات رفتاري منجر شود. در بزرگسالان نيز خواب كوتاهتر و باكيفيت پايينتر گزارش شده است.
از هواي آلوده تا نابرابري اجتماعي
اما آلودگي هوا همانطور كه بر جسم و روح افراد تاثير ميگذارد، عامل افزايش احساس نابرابري اجتماعي نيز ميشود. عموما در كلانشهرها، مناطق مركزي و جنوب شهر، كه تراكم ترافيك و صنايع بيشتر است، آلودهترند. در مقابل، محلههاي بالاتر با فضاي سبز و تهويه بهتر، هواي سالمتري دارند. اين يعني نابرابري در دسترسي به «هواي سالم» نيز وجود دارد. افراد كمدرآمد معمولاً در خانههاي كوچكتر و نزديك به خيابانهاي پرتردد زندگي ميكنند، وسايل گرمايشي فرسودهتري دارند و توان خريد دستگاه تصفيه هوا يا مهاجرت به مناطق پاكتر را ندارند. به بيان ديگر، «فقر، استنشاق آلودگي را تشديد ميكند.»
پيامدهاي اقتصادي آلودگي هوا
برآوردهاي بينالمللي نشان ميدهد كه خسارت اقتصادي ناشي از آلودگي هوا در ايران، سالانه بيش از 12ميليارد دلار است؛ رقمي معادل چند درصد توليد ناخالص داخلي كشور. اين خسارتها شامل هزينههاي درماني، كاهش بهرهوري شغلي، غيبت از كار، و مرگهاي زودرس است. بر اساس اعلام بانك جهاني ميانگين هزينههاي جهاني آلودگي هوا در كشورهايي كه با اين معضل درگيرند حدود ۶ درصد از توليد ناخالص جهان است اما در ايران اين رقم به بيش از 9 درصد توليد ناخالص ملي ميرسد.
حق نفس كشيدن
آلودگي هوا ديگر مسالهاي نيست كه بتوان آن را به تعطيليهاي مقطعي و هشدارهاي روزانه محدود كرد. اين بحران، حاصل سالها بيتوجهي به استانداردهاي زيستمحيطي، سياستهاي نادرست شهري و مصرفگرايي فزاينده است. اگر هواي سالم را به عنوان حق بنيادين انسان بپذيريم، هر اقدام در جهت كاهش آلودگي، اقدامي براي حفظ حيات، سلامت و روان جامعه است. در واقع ما با هر نفس، بخشي از عمرمان را ميسوزانيم. اما هنوز فرصت هست اگر بخواهيم، دوباره آسمان آبي را به خودمان برگردانيم.
