پيشبيني زمستان سخت انرژي
نشانههاي تازه از بازار انرژي كشور حاكي از آن است كه با وجود افزايش ذخاير سوخت مايع و آمادگي فني نيروگاهها، زمستان ۱۴۰۴ بدون چالش نخواهد بود.
تعادل | آرسام ضيايي |
نشانههاي تازه از بازار انرژي كشور حاكي از آن است كه با وجود افزايش ذخاير سوخت مايع و آمادگي فني نيروگاهها، زمستان ۱۴۰۴ بدون چالش نخواهد بود. كارشناسان هشدار ميدهند كه بحران ساختاري انرژي در ايران از مرحله فصلي عبور كرده و اكنون در حال انتقال از تابستان به زمستان است؛ بحراني كه در ظاهر با برق و در باطن با ناترازي گاز گره خورده است. به هر حال، سه سناريوي پيشرو براي اين وضعيت ميتوان متصور بود: سناريوي پايه (واقعبينانه): اگر دما نرمال بماند، خاموشي خانگي بعيد است اما صنايع بزرگ با محدوديت گاز و برق روبرو ميشوند. سناريوي بحراني: در صورت سرماي شديد، ذخاير گازوئيل پيش از پايان اسفند تمام ميشود و خاموشيهاي چرخشي شبانه محتمل خواهد بود. سناريوي «زمستان آلوده»: حتي بدون خاموشي، مصرف گسترده مازوت در نيروگاهها آلودگي شديد هواي كلانشهرها را رقم خواهد زد - محتملترين سناريوي امسال.
انتقال بحران از تابستان به زمستان
بحران انرژي در ايران ديگر يك مساله فصلي نيست، بلكه به يك ناترازي ساختاري تبديل شده است؛ حاصل سالها كمسرمايهگذاري، فرسودگي زيرساختها و الگوي مصرف بيمهار.در گذشته كمبود برق در تابستان ناشي از پيك سرمايش بود، اما اكنون همان بحران با چهرهاي جديد، در قالب كمبود سوخت نيروگاهها در زمستان ظاهر شده است. بيش از ۹۰٪ برق كشور از نيروگاههاي حرارتي تأمين ميشود كه حدود ۸۰٪ وابسته به گاز طبيعياند. در فصل سرما، اولويت تأمين گاز با بخش خانگي است، بنابراين گاز نيروگاهها و صنايع كاهش يافته و ناترازي گاز به ناترازي برق تبديل ميشود. تداوم اين روند، امنيت انرژي را با تهديد جدي روبرو ميكند.
فرسودگي نيروگاهها و فشار تحريمها
ظرفيت توليد برق كشور به دليل فرسودگي سالانه حدود ۵٪ افت ميكند، در حالي كه تقاضا حدود ۷٪ رشد دارد. اين شكاف ۱۲ درصدي تنها با سرمايهگذاري و نوسازي قابل جبران است. تحريمها اما مانع ورود فناوريهاي نوين و تجهيزات راندمان بالا شدهاند و نيروگاهها همچنان با فناوري قديمي كار ميكنند. در تابستان ۱۴۰۴ نيز براي حفظ برق، تعميرات اساسي پالايشگاهها به تعويق افتاد؛ اقدامي كه مستقيماً موجب كاهش گاز نيروگاهها در زمستان شد. اين سياست، پايداري بلندمدت را قرباني مديريت موقت بحران كرده است.در فصل سرد، شركت ملي گاز اولويت مطلق را به بخش خانگي ميدهد. در حالي كه مصرف سالانه گاز خانگي حدود ۲۵٪ است، اين رقم در زمستان تا ۴۵٪ و در اوج سرما حتي تا ۷۵٪ افزايش مييابد.در بهمن ۱۴۰۴ مصرف گاز ميتواند به ۹۹۰ ميليون مترمكعب در روز برسد، در حالي كه حداكثر ظرفيت تأمين كشور ۸۵۰ ميليون مترمكعب است. نتيجه، كاهش گاز نيروگاهها و جايگزيني سوخت مايع است؛ اقدامي كه هزينه ناترازي انرژي را از نارضايتي اجتماعي به ركود اقتصادي منتقل ميكند.ذخيرهسازي سوخت مايع: وزارت نيرو و نفت با هدف جلوگيري از خاموشي، ذخاير گازوئيل و مازوت را افزايش دادهاند (گازوئيل تا سه برابر سال قبل) . اگرچه اين اقدام پايداري كوتاهمدتي ايجاد كرده، اما از ديد كارشناسان، «راهحل موقتي و پرهزينه» است كه ضعف ساختاري گاز را پنهان ميكند. دوگانه خاموشي يا آلودگي: مصرف گسترده سوخت مايع دولت را ميان قطع برق و آلودگي هوا قرار داده است. مازوت توليدي ايران حاوي بيش از ۳٪ گوگرد است؛ سوزاندن آن ذرات معلق خطرناك توليد ميكند و بار مالي سنگيني بر نظام سلامت ميگذارد.
سناريوهاي زمستان ۱۴۰۴
1- سناريوي پايه (واقعبينانه): اگر دما نرمال بماند و مديريت مصرف موفق باشد، خاموشي خانگي رخ نخواهد داد، اما صنايع بزرگ با محدوديت گاز و برق و كاهش توليد روبرو ميشوند.
فرض: دماي كلي كشور نرمال يا كمي بالاتر از نرمال باشد و اوج مصرف گاز در محدوده ۸۵۰ تا ۹۰۰ ميليون متر مكعب باقي بماند. طرحهاي تشويقي مديريت مصرف (مانند گواهي صرفهجويي انرژي) نيز تا حدي موفقيتآميز عمل كنند.
نتيجه برق خانگي: با توجه به آمادگي فني بالاي نيروگاهها و ذخيره بيسابقه سوخت مايع، احتمال خاموشي برق برنامهريزي شده در بخش خانگي بسيار پايين است.
نتيجه صنايع و اقتصاد: در اين سناريو، فشار ناترازي گاز تماماً بر دوش بخش اقتصادي و مولد خواهد بود. صنايع بزرگ (مانند فولاد، سيمان و پتروشيمي) و احتمالاً شهركهاي صنعتي كوچك با محدوديت شديد گاز و برق مواجه خواهند شد. اين محدوديتها منجر به كاهش توليد، افت بهرهوري و افزايش هزينههاي اقتصادي در نيمه دوم سال خواهد شد.
2- سناريوي بحراني: در صورت سرماي طولاني و افزايش مصرف تا ۹۹۰ ميليون مترمكعب، ذخاير گازوئيل زودتر از اسفند تمام ميشود و خاموشيهاي چرخشي شبانه محتمل است. نيروگاهها ناچار به مازوتسوزي گسترده خواهند شد.
فرض: ورود ناگهاني و طولانيمدت جبهه سرماي شديد و رسيدن مصرف گاز خانگي به حدود ۹۹۰ ميليون متر مكعب يا بالاتر از آن. در اين شرايط، ريسك پيك سرد برقي (مهاجرت خانگي به وسايل گرمايشي برقي) بهشدت افزايش مييابد.
مكانيسم شكست: در اين حالت، ذخاير سوخت مايع (گازوئيل) كه به عنوان سپري دفاعي ذخيره شده است، به سرعت تخليه ميشود. سخنگوي كميسيون انرژي هشدار داده است كه اگر ذخاير سوخت مايع پيش از پايان اسفند به صفر برسند، وزارت نيرو چارهاي جز اعمال خاموشي چرخشي در بخش خانگي نخواهد داشت.
نتيجه: در اين سناريو، احتمالاً خاموشيهاي چرخشي كوتاهمدت و برنامهريزي نشده در بخش خانگي (به ويژه در ساعات پيك شب) رخ خواهد داد، هرچند شدت آن احتمالاً كمتر از خاموشيهاي تابستاني خواهد بود. در اين وضعيت، مازوتسوزي در نيروگاههاي اطراف كلانشهرها به عنوان آخرين راهكار دفاعي، با شدت بالا اعمال خواهد شد تا شبكه برق بهطور كامل فرو نپاشد.
3- سناريوي «زمستان آلوده»: حتي بدون خاموشي، استفاده از مازوت در نيروگاهها آلودگي شديد هواي كلانشهرها را در پي دارد؛ وضعيتي كه به نظر محتملترين سناريوي پيشرو است.
فرض: هرگونه كاهش تخصيص گاز به نيروگاهها، حتي در شرايط دماي نرمال.
نتيجه: حتي اگر خاموشي گسترده خانگي رخ ندهد (سناريوي پايه)، استفاده از سوختهاي مايع جايگزين (گازوئيل و مازوت) براي جبران كسري سوخت نيروگاهها، اجتنابناپذير است. اين سوختها به ويژه در فصل وارونگي هوا در دي و بهمن، آلودگي هواي كلانشهرها (تهران، اصفهان، اراك و مشهد) را بهشدت تشديد خواهند كرد.
اين سناريو، يك «انتخاب تحميلي» در حكمراني انرژي است: حفظ پايداري برق خانگي به قيمت تخريب كيفيت هوا و آسيب به سلامت عمومي. با توجه به ذخيرهسازي بالاي سوخت مايع، «زمستان آلوده» محتملترين پيامد جانبي براي عبور از بحران برق در زمستان ۱۴۰۴ است.
توصيههاي سياستي
۱- اصلاح قيمت و مديريت تقاضا: تا زماني كه قيمت گاز واقعي و يارانهها هدفمند نشوند، الگوي مصرف افسارگسيخته ادامه دارد.
۲- سرمايهگذاري در نوسازي: براي جبران شكاف ۱۲٪ ميان عرضه و تقاضا، بايد نيروگاهها با توربينهاي راندمان بالا نوسازي شوند.
۳- رگولاتوري واحد انرژي: ايجاد نهاد مستقل براي هماهنگي ميان وزارت نفت و نيرو ضروري است.
۴-توسعه انرژيهاي پاك: تنوعبخشي به سبد انرژي و جذب سرمايهگذاري در حوزه تجديدپذيرها تنها راه كاهش وابستگي به گاز است. بهرغم آمادگي بهتر وزارت نيرو نسبت به سالهاي گذشته، بحران انرژي ايران وارد مرحلهاي شده كه بدون اصلاح ساختار، هر سال در قالبي تازه بازتوليد ميشود. به باور كارشناسان، براي عبور پايدار از ناترازي انرژي بايد مسير سياستگذاري از «مديريت فصلي بحران» به «اصلاحات ساختاري بلندمدت» تغيير يابد.
