افزايش سوءتغذيه كودكان ايراني از بحران شيرخشك تا تغذيه ناسالم
در سالهاي اخير، مسائل اقتصادي همچون تورم بالا، كاهش قدرت خريد خانوارها و نوسان بازار مواد غذايي، تأثير مستقيمي بر سفره خانوادهها گذاشتهاند. در اين ميان، كودكان به عنوان جمعيتي آسيبپذير، اولين كساني هستند كه فشار اين تغييرات را احساس ميكنند.
بر اساس آخرين آمار يونيسف 14.5 ميليون كودك ايراني دچار سوءتغذيه اند
گلي ماندگار|
در سالهاي اخير، مسائل اقتصادي همچون تورم بالا، كاهش قدرت خريد خانوارها و نوسان بازار مواد غذايي، تأثير مستقيمي بر سفره خانوادهها گذاشتهاند. در اين ميان، كودكان به عنوان جمعيتي آسيبپذير، اولين كساني هستند كه فشار اين تغييرات را احساس ميكنند. مساله سوءتغذيه كودكان نه فقط كمبود كالري، بلكه ضعف در تنوع غذايي، كاهش مصرف پروتئينها، لبنيات و ريزمغذيهاست كه ميتواند در كوتاهمدت و بلندمدت پيامدهاي جدي بر سلامت، رشد و توانايي يادگيري آنان داشته باشد. اين در حالي است كه بر خلاف ادعاهاي رييس سازمان غذا و دارو بر تامين شيرخشك مورد نياز نوزادان، رييس انجمن توليدكنندگان شيرخشك بحران عرضه آن را جدي ميداند. اما نكته اينجاست كه وقتي كشور با چالشهايي اينچنيني مواجه است، قانون گذاران و دولتمردان چطور ميتوانند انتظار داشته باشند كه قانون جواني جمعيت به نتيجه دلخواه و هدفي كه براي آن تعيين شده است برسد. مساله اينجاست كه بسياري از فعالان حوزه اجتماعي و خانواده بر اين باورند تا زيرساختهاي مورد نياز افزايش جمعيت در كشور فراهم نشود و خانوادهها از رفاه نسبي برخوردار نباشند شما نميتوانيد اميدي به اجرايي شدن قانون جواني جمعيت داشته باشيد و زماني نميگذرد كه بحران پيري جمعيت نيز به چالشهاي كنوني افزوده خواهد شد.
بررسي دلايل سوء تغذيه
سوءتغذيه در كودكان مجموعهاي از وضعيتهاست كه ناشي از كمبود انرژي، كمبود پروتئين يا كمبود ريزمغذيهاي حياتي است. شاخصهايي مثل لاغري نسبت به قد، كوتاهي نسبت به سن و كموزني معمولا براي سنجش شدتهاي متفاوت سوءتغذيه به كار ميروند. اطلاعات منتشرشده توسط يونيسف تا پايان سال 1402 خبر از ابتلاي بيش از 14 و نيم ميليون كودك ايراني به سوء تغذيه ميدهد. اين در حالي است كه بيشترين آمار سوءتغذيه كودكان مربوط به استان سيستان و بلوچستان است.
علتهاي افزايش سوءتغذيه
مرجان نيك سرشت، جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعي در اين باره به« تعادل» ميگويد: سوءتغذيه كودكان اكنون محصول تركيبي از عوامل ساختاري، اقتصادي و فرهنگي از كاهش قدرت خريد خانوادهها تا تغيير الگوي زندگي و هزينه مصرف است كه دست به دست هم دادهاند.
او درباره كاهش قدرت خريد خانوادهها ميافزايد: با تورم فزاينده مواد غذايي و افزايش بهاي اقلام اساسي، بسياري از خانوادهها مجبور ميشوند سبد غذاييشان را تغيير دهند. كاهش مصرف لبنيات، پروتئين حيواني، ميوه و سبزي، جاي خود را به كربوهيدراتهاي ارزانتر و ناچيز در تنوع غذايي ميدهد. اين تغييرات به ويژه در دهكهاي پايين بيشتر محسوس است. اين پژوهشگر اجتماعي يكي ديگر از دلايل بروز سوءتغذيه را نابرابري منطقه و خدمات متفاوت بهداشتي دانسته و اظهار ميدارد: در مناطق محروم، روستاها و حاشيه شهرها، دسترسي به مراكز بهداشتي، مشاوره تغذيه و خدمات حمايتي كمتر است. علاوه بر آن، زيرساخت داده و پايش رشد كودكان در اين مناطق ضعف دارد، و مداخلات به موقع نيز دير رخ ميدهد. اين يعني آنجا كه فقر بيشتر است، احتمال سوءتغذيه شديدتر نيز هست. نيك سرشت همچنين به تغيير الگوي زندگي و هزينه فرصت اشاره كرده و ادامه ميدهد: در زندگي شهري بسياري از خانوادهها مجبور هستند والدين هر دو شاغل باشند؛ وقت كمتر براي پختوپز و تمركز بر صرفهجويي مالي، غذاي آماده و كمكيفيت احتمالي را ترجيح ميدهند. در كنار اين، دانش تغذيهاي محدود يا اطلاعات ناكافي درباره تنوع غذاها و اهميت ريزمغذيها ممكن است باعث انتخاب نابهينه شود. اين جامعه شناس به سياستگذاري ناتمام يا پراكنده در حمايتهاي تغذيهاي هم اشاره كرده و ميگويد: پروژههاي حمايتي مانند بستههاي غذايي يا كوپن تغذيه گاهي به اندازه كافي هدفمند نيستند يا پوشششان اندك است. به گفته پژوهشگر، تمركز بر توليد و عرضه ممكن است كم باشد در حالي كه تمركز بر دسترسي و توزيع صحيح و نظارت بر مصرف ضروري است.
سوءتغذيه پنهان
مرجان نيك سرشت ميافزايد: بخش مهمي از مشكل، «سوءتغذيه پنهان» است؛ يعني كمبود ويتامينها، مواد معدني مانند آهن، روي، يد، ويتامين A و D كه در نگاه اول قابل تشخيص نيستند. كودك ممكن است وزن مناسبي داشته باشد ولي از نظر رشد مغزي يا ايمني آسيب ببيند. اين نوع كمبود وقتي در خانوادههاي كمدرآمد زياد باشد، به صورت يك بحران خاموش عمل ميكند. او در پايان تاكيد ميكند: آمار رسمي تنها بخشي از تصوير است؛ وقتي ميرويم به خانهها و ميبينيم كه حتي يك ليوان شير روزانه دريافت نميشود، وقتي مادر ميگويد كودك بايد با باقيمانده غذاهاي ديگر خانواده سر كند، ميفهميم كه بحران واقعي را نميتوان در آمارها ديد.
تأثيرات سوءتغذيه بر سلامت كودكان
متخصصان كودكان همواره تأكيد كردهاند كه سوءتغذيه، خصوصا در دورههاي اوليه زندگي، پيامدهايي دارد كه نه فقط جسمي كه ذهني و رواني نيز هستند. دكترنيلوفر ايزدي، متخصص كودكان در اين باره به« تعادل» ميگويد: سوءتغذيه تاثيرات متفاوتي بر بدن كودكان به جا ميگذارد، از كاهش ايمني و افزايش حساسيت به بيماريها، تاخير رشد فيزيكي، آسيبهاي شناختي و يادگيري تا پيامدهاي رواني و رفتاري همه و همه اتفاقي است كه با سوءتغذيه كودك را درگير ميكند. او در مورد كاهش ايمني و افزايش حساسيت به بيماريها با سوءتغذيه اظهار ميدارد: كودكان دچار سوءتغذيه ضعف سيستم ايمني دارند و در مواجهه با عفونتهاي ويروسي و باكتريايي آسيبپذيرترند. دوره بيماري در آنها طولانيتر ميشود و احتمال عوارض شديدتر نيز بيشتر است. اين متخصص كودكان به مساله تاخير در رشد اشاره كرده و ادامه ميدهد: در كودكاني كه پروتئين، انرژي كافي يا ريزمغذيها را دريافت نميكنند، رشد استخواني، عضلاني و قدي ممكن است مختل شود. اين تأخير ممكن است حتي پس از بهبود تغذيه قابل جبران نباشد، به ويژه اگر در سالهاي حساس رشد رخ دهد. دكتر ايزدي همچنين به آسيب شناختي و پيامدهاي رواني و رفتاري سوءتغذيه در كودكان اشاره كرده و تاكيد ميكند: سوءتغذيه به ويژه كمبود آهن، روي، يد و ويتامين B۱۲ ميتواند تأثير مستقيمي بر رشد مغز داشته باشد. كودكاني كه در سالهاي اول زندگي تغذيه نامناسب داشتهاند، ممكن است در مدرسه دچار تأخير يادگيري، ضعف تمركز و عملكرد تحصيلي پايينتر شوند. همچنين ممكن است كمحوصلهتر، كسلتر يا افسردهتر شوند. ضعف انرژي بدن و نوشيدن كمتر و دريافت غذاهاي بدون تنوع ممكن است به نارضايتي رواني كودكان و خانوادهها منجر شود.
افزايش مرگ و مير
اين متخصص كودكان در مورد آمارهايي كه حكايت از تاثيرات مستقيم و غير مستقيم سوءتغذيه در مرگ 60درصد كودكان دارند، ميگويد: در موارد شديد سوءتغذيه، خطر مرگ واقعي است. اگرچه عدد «۶۰ درصد مرگ كودكان» گاهي به عنوان ادعا در رسانهها مطرح شده است، اما بايد با دقت بررسي شود. ممكن است كودكي به دليل اسهال يا عفونت فوت كند، اما زمينه ضعف تغذيهاي باعث تشديد شرايط شده باشد. وقتي بدني ضعيف باشد، تاب مقاومت ندارد. او پيشنهاد ميكند: مداخلات تغذيهاي نبايد تنها پس از تشخيص سوءتغذيه انجام شوند، بلكه بايد پيشگيرانه باشند، در قالب مكملهاي ميكرومغذي، مراقبت تغذيهاي مادري، و پيگيري رشد همه كودكان از بدو تولد.
نابرابري فزاينده و هزينههاي اجتماعي آينده
اما در نهايت به نظر بسياري از كارشناسان حوزه اجتماعي زنجيره سوءتغذيه در سطح جمعيتي ميتواند به بروز دو چالش بزرگ بينجامد. يكي نابرابري فزاينده كه در آن كودكان مناطق محروم بيشتر آسيب ميبينند و فاصله سلامت و توانمندي شان با كودكان مناطق برخوردار بيشتر ميشود. چالش بعدي، هزينههاي اجتماعي آينده است كه باعث كاهش تحصيل و كارايي آينده اين كودكان، هزينههاي بالاتر سيستم سلامت و باري اضافي بر نظام اجتماعي كشور خواهد بود. در واقع كارشناسان بر اين باورند كه وقتي سياستها بر توليد صرف تمركز ميكنند ولي در توزيع و امكان دسترسي دقيق تأمل نميكنند، بسياري از كودكان به رغم كافي بودن عرضه عمومي مواد غذايي، دسترسي به آن ندارند. در حالي كه بايد اولويت با «دسترسي عادلانه، سياست هدفمند و مولفههاي اجتماعي» باشد، نه صرفا رشد توليد.
سوءتغذيه كودكان يك چالش جدي است
سوءتغذيه كودكان در ايران يك چالش جدي است كه وقتي نگاه ميكنيم درمييابيم آمار رسمي تنها بخشي از واقعيت را نشان ميدهد. گزارشهاي ميداني، تحليلهاي اجتماعي و تجربه خانوادهها گواه آنند كه بحران در حال گسترش است. اگرچه نميتوان با قطعيت از آمار مرگ و مير كودكان به دليل سوءتغذيه سخن گفت، اما شواهد كافياند كه نشان دهند تأثير سوءتغذيه بر مرگ و بيماري كودكان جدي است. پزشكان متخصص در حوزه كودكان هشدار ميدهند كه بدون مداخلات پيشگيرانه و مراقبت زودهنگام، پيامدهايي مانند كاهش توانايي ايمني، رشد مختل، اختلال شناختي و حتي مرگ ممكن است پيش آيد. پژوهشگران اجتماعي نيز با تأكيد بر ريشههاي ساختاري فقر و نابرابري، بر اهميت سياست دسترسي عادلانه و هدفمند به منابع تأكيد ميكنند. در نهايت آن چيزي كه بسيار بايد مورد توجه قرار گيرد اين است كه اگر سياستگذاران و نهادهاي مسوول فورا وارد عمل نشوند، هزينههاي اجتماعي، آموزشي و بهداشتي نسل آينده سنگينتر خواهد بود. كودكان امروز، سرمايه انساني فرداي كشورند و سوال مهم اين است كه چه تصويري ميخواهيم از آينده بسازيم؟
