بازار بيرحم است!

۱۴۰۴/۰۸/۰۸ - ۰۰:۵۲:۰۹
کد خبر: ۳۶۳۶۶۷

بورس آينه تمام‌نماي هر اقتصادي است. بازتابي از فعل و انفعالات اقتصادي در هر كشوري را مي‌توان در تحولات بورس مشاهده كرد. طي سال‌هاي اخير هم نوسانات مستمري در اين بازار مشاهده مي‌شود.

محسن عباسي

بورس آينه تمام‌نماي هر اقتصادي است. بازتابي از فعل و انفعالات اقتصادي در هر كشوري را مي‌توان در تحولات بورس مشاهده كرد. طي سال‌هاي اخير هم نوسانات مستمري در اين بازار مشاهده مي‌شود. پس از فعال‌سازي مكانيسم ماشه و در شرايطي كه شايد بسياري از تحليلگران تصور مي‌كردند بازار دچار نزول و ريزش مي‌شود، بازار سرمايه رشد و استحكام بيشتري از خود نشان داد. اما سكه بورس دو رو دارد. يك روي آن تاثير رخدادهاي اقتصادي در شاخص بورس و روي ديگر بازار تاثير تحولات بورس در رفتار اقتصادي سهامداران و عموم مردم است!

روي دوم بازار سرمايه در واقع رفتارهايي است كه كنشگران اقتصادي و سرمايه‌گذاران از خود بروز مي‌دهند و اثرات اين رفتارها در وضعيت بازار سرمايه از يك طرف و وضعيت كلان اقتصاد نمايان مي‌شود. به همين دلبل هم در مواجهه با تحولات بازار سرمايه دو نوع رويكرد تحليلي وجود دارد. رويكرد نخست مطالب تحليلي است كه تلاش مي‌كنند مبتني بر خبرها و اظهارنظرهاي روتين، تصويري از وضعيت بازار سرمايه ارايه كرده و در واقع ذهنيت افكار عمومي در مواجهه با اين بازار را شكل دهند. سطح دوم تحليل اما از موضعي همدلانه تلاش مي‌كند، به سرمايه‌گذاران و سهامداران خرد و افرادي كه در شرايط حساس، سرمايه‌هاي خرد خود را به جاي بازارهاي سوداگرانه وارد اين بازار كرده‌اند، راه و چاه را نشان داده و مسير را بنماياند. مخاطب اين نوع ارزيابي‌ها، مردم عادي و سهامداران خردي هستند كه همواره نگران تلاطمات بازار و تكانه‌هاي اقتصادي هستند.

طي ۱۸ سالي كه در بورس و ساير بازارهاي اقتصادي كشور فعاليت كردم به اين نتيجه رسيده‌ام كه اغلب سرمايه‌گذاران خرد همواره بخش خوشبينانه اتفاقات بازارها را براي خودشان تصوير‌سازي مي‌كنند. اين دست از مخاطبان بازار سرمايه، اغلب چيدمان وقايع را به گونه‌اي انجام مي‌دهند كه نتايج مورد نظر خودشان را تاييد كنند. در واقع به رخدادها از زاويه مدنظر خود نگاه مي‌كنند. اما آيا با يك چنين رويكردي در بازار مي‌توان توفيقي به دست آورد؟ در برخي موارد بله و برخي مواقع هم خير! قطعا هر توفيقي در اين بازار مبتني بر چنين تحليل و نگاهي، شانسي و از سر تصادف خواهد بود. مساله اين است كه اگر بر اساس شانس و اتفاق يكي، دو بار اين چيدمان غيرتخصصي، غيركاربردي و مبتني بر ارزيابي‌هاي شتاب‌زده كار و سودي را نصيب سرمايه‌گذار كند در معاملات بزرگ‌تر با همان نقشه قبلي وارد شده و بزرگ‌ترين شكست‌هاي معاملاتي اين‌گونه شكل مي‌گيرند.

در واقع اگر صاحبان سهام برنامه معاملاتي خودشان را به‌روز نكنند، نقد و بررسي‌هاي مورد نياز را صورت ندهند و اشتباهات كوچك را درست نكنند با نوعي خودفريبي وارد معاملات بعدي مي‌شوند و در نهايت در قامت يك بازنده بي‌دانش، بازار را ترك مي‌كنند. اينكه برخي سرمايه‌گذاران اشتباه مي‌كنند، خرد مي‌شوند و منابعشان را از دست مي‌دهند، اشتباه اول است و اينكه بعد از اين تجربه، بازار را ترك مي‌كنند، اشتباه دوم! اشتباهي كه به مراتب از اشتباه نخست، بيشتر خسارت ايجاد مي‌كند، زيرا اين افراد فرصت استفاده از تجربه‌اي كه به دست آمده را هم از دست مي‌دهند. فرصت جبران اشتباه و يادگيري و پوشش نقاط ضعف را!

بارها شده بازار‌ها همه طرف‌ها را غافلگير كرده و هر بار درس جديدي به آنها داده است. به نظر من، بايد مبنا را بر بي‌رحمي بازار گذاشته و آن را درك كنيم. بي‌رحمي مطلق!

آن وقت است كه سرمايه‌گذار خودش را براي بدترين سناريو آماده كرده و ديگر به راحتي غافلگير نمي‌شود. اما پرسش مهم اين است كه بي‌رحمي مطلق يعني چه؟

يعني بدترين اتفاقات در بدترين شكل خودشان اتفاق ميفتد. وقتي با خود مي‌گوييد دو روز ديگر هم در بازار بمانم تا سود بيشتري كنم تا ماشين مدل بالاتري بخرم دقيقا در همان دو روز بازار سقوط مي‌كند! چرا؟ چون سوداگران براي كسب سودهاي بيشتر دام پهن كرده و اخبار منفي منتشر مي‌كنند. 

فلان سوداگر و فلان رييس و فلان مشاور در حالي كه برخي سرمايه‌گذاران خرد در حال جشن و پايكوبي سودهاي به دست آمده هستند اخبار منفي مخابره مي‌كنند!

بازيگر خوشنام سهم، درست از همان روز تصميم مي‌گيرد تبديل شود به بازيگر بد سهم!

قوانين به شكلي كه به سرمايه‌گذار ضربه بزنند، تغيير مي‌كنند و ...فعالان اقتصادي بايد بدانند در بازاري بي‌رحمي قرار دارند. هرگونه خوشبيني و خوش‌خيالي و رويابافي، سرمايه‌گذار را به زمين ميكوبد كما اينكه در مواقعي كه بازار سبز است، بدبيني بيش از اندازه هم مانع كسب سود در بازار مي‌شود، اما من به شخصه از دست دادن بخشي از سود را به ضرر كردن بي‌موقع ترجيح ميدهم. در اين چند سال همواره سعي‌ام بر اين بوده كه بازارها را در بدترين شكل خودشان تصور و خودم را براي هر سناريويي آماده كنم.

در اقتصاد بايد مبنا را بر عدم اعتماد به هر چيز و هر كس قرار داد تا غافلگير نشد.