بورس در آستانه پوستاندازي تورمي
تورم اقتصاد ايران به مرز ۴۵ درصد رسيده و ارزش داراييهاي شركتها بايد در قيمت سهام منعكس شود، اما حقوقيها مخالف افزايش ارزش سهام هستند و در كف، نوسانگيري ميكنند.تورم ۴۵ درصدي در اقتصاد ايران ديگر يك عدد براي خريد كالا نيست؛ نشانهاي است از تغييرات بنيادين در هزينههاي توليد، و ارزش داراييها.
تورم اقتصاد ايران به مرز ۴۵ درصد رسيده و ارزش داراييهاي شركتها بايد در قيمت سهام منعكس شود، اما حقوقيها مخالف افزايش ارزش سهام هستند و در كف، نوسانگيري ميكنند.تورم ۴۵ درصدي در اقتصاد ايران ديگر يك عدد براي خريد كالا نيست؛ نشانهاي است از تغييرات بنيادين در هزينههاي توليد، و ارزش داراييها.
با اين حال، بازار سرمايه هنوز با اين واقعيت اقتصادي همگام نشده است. قيمت بسياري از سهمها، بهويژه در صنايع داراييمحور، همچنان پايينتر از ارزش واقعي آنها در شرايط تورمي است. اين شكاف، نهتنها فرصتهايي براي سرمايهگذاران ايجاد كرده، بلكه نشاندهنده تأخير بازار در انطباق با متغيرهاي كلان اقتصادي است.
تحليلهاي اخير نشان ميدهد كه بازار سرمايه در حال جمعآوري پتانسيل براي حركت بعدي است. فشار فروش در روزهاي اخير، اگرچه قابل توجه بوده، اما با حجم مناسب و جابهجايي فعال، به نوعي كفسازي رواني براي بازار تبديل شده است. اين اصلاحات، بهجاي نگراني، ميتواند نشانهاي از بلوغ بازار و آمادگي براي ورود به فاز جديدي از رشد باشد.
به گفته علي رضايي در حال حاضر با اتكا به گزارشهاي مالي و كفسازيهاي اخير، بازار ميتواند تا نزديكي سقف ۴ ميليون واحدي شاخص كل پيشروي كند. اما عبور از اين سقف، نيازمند محركهاي قويتري است؛ از جمله اصلاحات ارزي، تغييرات در سياستهاي پولي، يا تحولات سياسي موثر هستند.
علي رضايي كارشناس بورس در گفتوگو با خبرنگار بازار با اشاره به اثرات تورم بر ارزش دارايي شركتها گفت: گزارشهاي مالي شركتها، بهويژه گزارشهاي مياندورهاي و ماهانه، نقش كليدي در تعيين كف قيمتي سهمها دارند.
اين گزارشها نهتنها ميتوانند جريان پول را به سمت سهمهاي ارزنده هدايت كنند، بلكه با تفكيك نمادهاي قوي از ضعيف، الگوي جديدي از رفتار بازار را شكل ميدهند. در اين ميان، سهمهاي كوچك و متوسط با عملكرد مثبت، ميتوانند جايگزين سهمهاي بزرگ و خسته شوند و پرچمدار رشد بازار باشند.
وي افزود: رشد چشمگير نمادهاي گروه مسكن، بهويژه شركتهايي با داراييهاي ملكي، نشاندهنده اثرگذاري فرآيند تجديد ارزيابي داراييها در بازار است. اين رشد، نه حاصل رونق ساختوساز، بلكه بازتابي از تورم داراييهاست. اگر اين روند به ساير صنايع داراييمحور مانند بانكها، بيمهها و هلدينگها تسري يابد، ميتوان انتظار داشت كه بسياري از نمادها از سقف تاريخي خود در سال ۹۹ عبور كنند.
رضايي تاكيد كرد: در حال حاضر با اتكا به گزارشهاي مالي و كفسازيهاي اخير، بازار ميتواند تا نزديكي سقف ۴ ميليون واحدي شاخص كل پيشروي كند. اما عبور از اين سقف، نيازمند محركهاي قويتري است؛ از جمله اصلاحات ارزي، تغييرات در سياستهاي پولي، يا تحولات سياسي. خبرهايي مانند تغيير سكاندار بانك مركزي يا اعلام بودجه جديد ميتوانند انرژي لازم براي يك رالي تمامعيار را فراهم كنند.
وي ادامه داد: بحث افزايش دامنه نوسان، بهويژه در صندوقهاي اهرمي، ميتواند زمينهساز ورود پولهاي كوتاهمدت و نوساني به بازار باشد. اگر اين صندوقها با دامنه نوسان ۶ تا ۸ درصدي و نظارت دقيق بر NAV فعاليت كنند، ميتوانند بخشي از نقدينگي بيرون بازار را جذب كرده و به رونق معاملات كمك كنند. البته اين مسير، نيازمند آموزش، پذيرش ريسك و شفافيت كامل در عملكرد صندوقهاست.
انطباق بازار سرمايه ايران
با شرايط اقتصادي
بازار سرمايه ايران در شرايطي قرار دارد كه بايد در قيمتگذاري سهمها تجديدنظر كند. گزارشهاي مالي، تجديد ارزيابي داراييها، و اصلاحات ساختاري ميتوانند اين انطباق را تسريع كنند. در اين ميان، سرمايهگذاران بايد با دقت بيشتري به گزارشها نگاه كنند، از اندازه سهمها عبور كرده و عملكرد را ملاك قرار دهند. بازار در حال پوستاندازي است؛ و آنهايي كه با چشم باز حركت كنند، ميتوانند از اين تحول بهرهمند شوند. سعيد جهاني معتقد است كه در حالي كه تورم اقتصاد ايران بايد بهطور طبيعي در قيمتگذاري سهام منعكس شود، يك نيروي پنهان اما قدرتمند در بازار سرمايه مانع از اين انطباق ميشود و حقوقيها هستند. اين بازيگران بزرگ بازار، با تجربه، نقدينگي بالا و دسترسي به اطلاعات، استراتژياي را دنبال ميكنند كه در ظاهر با منطق بازار در تضاد است، اما در عمل سودآوري قابل توجهي براي آنها به همراه دارد.
سعيد جهاني كارشناس بازار سرمايه در گفتوگو با خبرنگار بازار گفت: در حالي كه تورم اقتصاد ايران بايد بهطور طبيعي در قيمتگذاري سهام منعكس شود، يك نيروي پنهان اما قدرتمند در بازار سرمايه مانع از اين انطباق ميشود؛ حقوقيها. اين بازيگران بزرگ بازار، با تجربه، نقدينگي بالا و دسترسي به اطلاعات، استراتژي را دنبال ميكنند كه در ظاهر با منطق بازار در تضاد است، اما در عمل سودآوري قابل توجهي براي آنها به همراه دارد.
وي افزود: در شرايطي كه داراييهاي شركتها از املاك و تجهيزات گرفته تا موجودي كالا در حال تجربه تورم سنگين است، قيمت سهام آنها در بازار همچنان پايين نگه داشته ميشود. اين عدم انطباق، نه حاصل ضعف بنيادي شركتها، بلكه نتيجه كنترل رواني و معاملاتي توسط حقوقيهاست. آنها با عرضههاي هدفمند، كنترل حجم معاملات و ايجاد جو بياعتمادي، مانع از رشد طبيعي قيمتها ميشوند تا سهم در كف قيمتي باقي بماند.
جهاني با تاكيد بر اينكه پس از تثبيت قيمت در سطوح پايين، خريد حقوقيها آغاز ميشود گفت: حقوقيها با جمعآوري سهم در كف، كاهش شناوري آزاد و كنترل سمت عرضه، سهم را به نقطهاي ميرسانند كه عملاً فروشندهاي در بازار باقي نميماند. در اين مرحله، هر خريد حقيقي يا ورود پول جديد، به سرعت باعث تشكيل صف خريد ميشود. اين وضعيت، زمينهساز جهشهاي انفجاري در قيمت سهم است.
وي افزود: وقتي نماد، خشك و بازار بهطور ناگهاني متوجه ارزندگي سهم شد مثلاً با انتشار گزارش تجديد ارزيابي داراييها يا افزايش نرخ فروش حقوقيها با عرضه قطرهچكاني، قيمت را در مسير صعودي هدايت ميكنند. اين رشد، نه تدريجي، بلكه جهشي و هيجاني است. سهمهايي كه تا ديروز در كف بودند، حالا با صف خريدهاي سنگين و رشدهاي چند ده درصدي مواجه ميشوند. اين همان نقطهاي است كه حقوقيها، با كمترين ريسك و بيشترين سود، از تورم بهرهبرداري ميكنند.
براساس اين گزارش بايد پذيرفت كه تورم در بازار سرمايه، اگرچه تهديدي براي اقتصاد كلان است، اما براي حقوقيها يك فرصت طلايي محسوب ميشود. آنها با مهار قيمت، خشكسازي نماد و انفجار كنترلشده، سهم را از كف تا سقف هدايت ميكنند. براي سرمايهگذاران حقيقي، شناخت اين الگو و ورود در مراحل اوليه، ميتواند از تلههاي رواني جلوگيري كرده و مسير سودآوري را هموار كند. بازار سرمايه، بيش از آنكه به شاخصها وابسته باشد، به بازي قدرت و زمانبندي حساس است و در اين بازي، حقوقيها هميشه چند قدم جلوترند.
