مقاومت رواني بازار سرمايه
شاخص كل بورس تهران در هفته پاياني مهر ماه بار ديگر به مرز مقاومت رواني خود رسيده است. تحليلها نشان ميدهد عبور از اين سطح به محركهايي تازه نياز دارد؛ محركهايي كه فعلا در دو مسير قابلدسترساند: گزارشهاي شش ماهه شركتها و افزايش نرخ دلار توافقي. بازار سرمايه ايران دوباره در نقطهاي ايستاده كه بدون «سوخت» نميتواند مسير تازهاي را آغاز كند. شاخص كل براي شكستن سقف رواني فعلي نيازمند تقويت جريان اطلاعات مثبت و نقدينگي تازه است. د

شاخص كل بورس تهران در هفته پاياني مهر ماه بار ديگر به مرز مقاومت رواني خود رسيده است. تحليلها نشان ميدهد عبور از اين سطح به محركهايي تازه نياز دارد؛ محركهايي كه فعلا در دو مسير قابلدسترساند: گزارشهاي شش ماهه شركتها و افزايش نرخ دلار توافقي. بازار سرمايه ايران دوباره در نقطهاي ايستاده كه بدون «سوخت» نميتواند مسير تازهاي را آغاز كند. شاخص كل براي شكستن سقف رواني فعلي نيازمند تقويت جريان اطلاعات مثبت و نقدينگي تازه است. در همين حال، دو پيشران اصلي بازار بيش از ساير عوامل محتملاند: گزارشهاي مالي نيمسال اول و اصلاح نرخ ارز توافقي. امروز آخرين مهلت انتشار گزارشهاي شش ماهه شركتهاست. اين گزارشها كه طي روزهاي گذشته روي سامانه كدال قرار گرفتهاند، نشان از عملكرد نسبتا مطلوب شركتهاي بزرگ دارند. بسياري از اين شركتها توانستهاند سودآوري مورد انتظار را حفظ كنند و همين مساله ميتواند به عنوان اهرمي براي عبور از سقفهاي قيمتي عمل كند. در واقع، گزارشهاي قوي نيمسال نخست به مثابه نخستين سوخت رشد در مسير رواني بازار تلقي ميشوند؛ سوختي كه اگر با افزايش نرخ ارز همراه شود، توان آزادسازي انرژي نهفته در شاخص كل را خواهد داشت.
محرك دوم كه هماكنون در فضاي اقتصادي كشور مورد بحث است، افزايش نرخ دلار توافقي است. با توجه به سخنان اخير مقامات اقتصادي و روند بازارهاي موازي، كاهش فاصله دلار توافقي با آزاد تقريبا اجتنابناپذير است. اين تغيير دير يا زود رخ خواهد داد و فقدان آن ديگر محتمل نيست. تجربه سال گذشته نيز مويد همين الگوست؛ آن زمان بازار از آبان ماه با افزايش نرخ دلار نيمايي جان گرفت، دلاري كه امروز در نسخه جديد خود با عنوان «توافقي» شناخته ميشود. بنابراين، بازتعريف نرخ ارز ميتواند همان محرك دوم و پرقدرتي باشد كه مسير رشد بورس را دوباره روشن كند.
در كنار اين دو عامل، نشانههاي ورود نقدينگي تازه به بازار نيز ديده ميشود. گزارشها نشان ميدهد از اواسط شهريور ماه جريان پولي به بازار تزريق شده كه «اهل بازار» نبوده پولهايي از بيرون محيط سنتي سهامداران وارد بورس شدهاند. نكته مهم آن است كه اين نقدينگي هنوز از بازار خارج نشده. بررسي ارزش معاملات خرد مويد همين نكته است؛ حتي در روزهاي منفي، حجم معاملات بالاي ۱۰ تا ۱۲ هزار ميليارد تومان مانده و خروج معناداري ثبت نشده. اين دادهها حاكي از آن است كه سرمايه تازه هنوز قصد ترك بازار را ندارد و در انتظار فرصت جهش بعدي است.
به صورت خلاصه، سه موتور همزمان ممكن است بازار را از فضاي نيمهخوابزده فعلي خارج كنند:
۱- گزارشهاي شش ماهه با سيگنال مثبت سودآوري.
۲- افزايش نرخ دلار توافقي و كاهش شكاف ارزي.
۳- پايداري پول جديد در گردش معاملات روزانه.
اگر اين سه عامل با هم عمل كنند، بازار توان عبور از سقف رواني و ورود به فاز تازهاي از رالي را خواهد داشت. مرحله بعدي رشد، همان نقطهاي است كه سرمايههاي مردد دوباره بازميگردند؛ پولهايي كه تاكنون در انتظار «نشانهاي از قدرت واقعي بازار» بودهاند، به همين ترتيب، آبان ميتواند ماه تصميم باشد: نقطهاي كه شاخص كل يا از سقف عبور ميكند و وارد «رالي شور» ميشود، يا در برابر نبود محرك كافي دوباره در مرز رواني متوقف خواهد ماند. براي حال حاضر، بازار با سه سيگنال اميدواركننده روبهرو است و اين يعني آغاز فصلي كه تنها با قدرت گزارشها و نرخ ارز تاييد خواهد شد
