«تعادل» گزارش مي‌دهد

وقتي هوش بر نفت حكمراني كند

۱۴۰۴/۰۷/۲۹ - ۰۰:۳۶:۱۱
کد خبر: ۳۶۲۴۳۴
وقتي هوش بر  نفت حكمراني كند

هوش مصنوعي ديگر صرفا پديده‌اي فناورانه نيست؛ از مرزهاي آزمايشگاهي گذشته و اكنون در قلب تصميم‌سازي‌هاي كلان و فرآيندهاي حياتي صنايع جهان نفوذ كرده است. صنعت نفت و گاز نيز از اين موج هوشمندسازي بي‌نصيب نمانده و در حال تجربه يكي از بزرگ‌ترين تحولات خود طي دهه‌هاي اخير است.

هوش مصنوعي ديگر صرفا پديده‌اي فناورانه نيست؛ از مرزهاي آزمايشگاهي گذشته و اكنون در قلب تصميم‌سازي‌هاي كلان و فرآيندهاي حياتي صنايع جهان نفوذ كرده است. صنعت نفت و گاز نيز از اين موج هوشمندسازي بي‌نصيب نمانده و در حال تجربه يكي از بزرگ‌ترين تحولات خود طي دهه‌هاي اخير است.

در سال‌هاي اخير، ادغام فناوري‌هاي هوش مصنوعي (AI) و يادگيري ماشين در بخش‌هاي مختلف زنجيره ارزش نفت از اكتشاف تا توليد، انتقال و پالايش به شكل محسوسي كارايي، دقت پيش‌بيني، بهينه‌سازي مصرف انرژي و كاهش هزينه‌هاي عملياتي را افزايش داده است. امروزه ميليون‌ها داده از سنسورهاي ميداني، لرزه‌نگاري، تجهيزات حفاري و سامانه‌هاي كنترل توليد به‌صورت لحظه‌اي توليد مي‌شود.

هوش مصنوعي با تحليل اين داده‌ها، قادر است الگوهاي پنهان را شناسايي و خرابي تجهيزات را پيش از وقوع پيش‌بيني كند.

به اين ترتيب، عمليات تعمير و نگهداري از حالت واكنشي به تعميرات پيشگيرانه تبديل شده و از توقف ناگهاني چاه‌ها و خطوط توليد جلوگيري مي‌شود.

AI  همچنين قادر است با تنظيم هوشمند پارامترهاي عملياتي، بهترين تعادل ميان بازده توليد و مصرف انرژي را برقرار كند.

در پالايشگاه‌ها، الگوريتم‌هاي يادگيري عميق به صورت خودكار فشار، دما و نسبت اختلاط را طوري بهينه مي‌كنند كه هم هزينه كاهش يابد و هم كيفيت محصول نهايي افزايش پيدا كند.

در مرحله اكتشاف، تركيب مدل‌هاي تحليل داده، شبيه‌سازي و يادگيري ماشين به زمين‌شناسان و مديران فني كمك مي‌كند تا با دقتي بي‌سابقه، مناطق داراي ذخاير بالقوه را شناسايي كنند.

در گذشته، بررسي داده‌هاي لرزه‌نگاري و ژئوفيزيكي زمان‌بر و نيازمند نيروي انساني زيادي بود؛ اما اكنون AI قادر است اين داده‌ها را در چند ساعت پردازش كرده و نقشه‌هاي احتمال وجود مخازن نفتي را توليد كند.

اين تحول، زمان تصميم‌گيري را به‌طور چشمگيري كوتاه و احتمال خطا را كاهش داده است. در شركت‌هاي پيشرو جهاني، تركيب هوش مصنوعي با مدل‌هاي پيش‌بيني اقتصادي و سامانه‌هاي مديريتي، تصوير دقيقي از آينده بازار انرژي در اختيار مديران قرار مي‌دهد. با اين ابزار، تصميم‌سازان مي‌توانند استراتژي‌هاي بلندمدت خود را بر اساس داده‌هاي واقعي -  نه حدس و تجربه شخصي -  طراحي كنند. در واقع، نفت ديگر فقط طلاي سياه نيست؛ بلكه با داده و الگوريتم  معنا  پيدا مي‌كند.

براي عملكرد دقيق مدل‌هاي هوش مصنوعي، وجود داده‌هاي با كيفيت بالا، كامل و پيوسته الزامي است؛ موضوعي كه در بسياري از شركت‌هاي نفتي سنتي هنوز يك چالش بزرگ محسوب مي‌شود. از سوي ديگر، هزينه سنگين زيرساخت‌هاي محاسباتي، نياز به نيروي متخصص در تحليل داده و طراحي مدل‌ها، و نگراني‌هاي امنيت سايبري از جمله موانع مهم در مسير توسعه هوشمندسازي صنعت نفت‌اند. افزون بر اين، ساختارهاي سنتي در شركت‌هاي قديمي نفتي معمولا در برابر تغيير مقاومت نشان  مي‌دهند.

بسياري از مديران مياني هنوز به تصميم‌گيري بر پايه تجربه و شهود متكي‌اند و نسبت به اعتماد كامل به مدل‌هاي الگوريتمي ترديد دارند. همچنين، پراكندگي داده‌ها در سامانه‌هاي مختلف و نبود يكپارچگي اطلاعاتي، فرآيند آموزش و پياده‌سازي مدل‌هاي يادگيري ماشين را دشوار مي‌سازد. با اين حال، تجربه كشورهاي پيشرو نشان داده است كه به‌محض پذيرش و پياده‌سازي موفق فناوري‌هاي هوش مصنوعي، بازده سرمايه، كاهش هزينه‌ها و افزايش توان رقابتي شركت‌ها به‌طور قابل ملاحظه‌اي افزايش مي‌يابد. به عنوان مثال، در برخي پروژه‌هاي بين‌المللي، استفاده از مدل‌هاي پيش‌بيني هوشمند باعث صرفه‌جويي بيش از ۲۰ درصد در هزينه تعميرات و افزايش ۱۵ درصدي بازده توليد شده است. تحول ديجيتال در صنعت نفت ديگر انتخاب نيست، بلكه ضرورتي براي بقا در بازار جهاني انرژي است. وقتي هوش بر نفت حكمراني كند، تصميم‌ها دقيق‌تر، توليد هوشمندتر و آينده قابل پيش‌بيني‌تر مي‌شود. در اين مسير، شركت‌هايي موفق خواهند بود كه نه‌تنها فناوري را وارد عمليات خود كنند، بلكه فرهنگ تصميم‌گيري مبتني بر داده و اعتماد به هوش مصنوعي را در ساختار خود نهادينه سازند.