وعدههاي سلامت در سايه كمبود پزشك و پرستار

بر خلاف ادعاهايي كه گاه و بيگاه از زبان مسوولان نظام سلامت در مورد بالا رفتن كيفيت خدمات درماني و بهره وري و ... ميشنويم اين حوزه در كشور ما امروز در بزنگاهي تاريخي ايستاده است؛ از يكسو وعدههاي پياپي براي افزايش كيفيت خدمات درماني از زبان مسوولان به گوش ميرسد و از سوي ديگر، واقعيت تلخ كمبود پزشك، پرستار و تجهيزات حياتي، چهرهاي نگرانكننده از آينده بهداشت و درمان كشور ترسيم ميكند.
كيفيت با شعار و وعده به دست نميآيد، بلكه با اصلاح ساختار و تامين بودجه پايدار ممكن است
گلي ماندگار|
بر خلاف ادعاهايي كه گاه و بيگاه از زبان مسوولان نظام سلامت در مورد بالا رفتن كيفيت خدمات درماني و بهره وري و ... ميشنويم اين حوزه در كشور ما امروز در بزنگاهي تاريخي ايستاده است؛ از يكسو وعدههاي پياپي براي افزايش كيفيت خدمات درماني از زبان مسوولان به گوش ميرسد و از سوي ديگر، واقعيت تلخ كمبود پزشك، پرستار و تجهيزات حياتي، چهرهاي نگرانكننده از آينده بهداشت و درمان كشور ترسيم ميكند. در حالي كه مردم با اميد بهبود شرايط به بيمارستانهاي دولتي مراجعه ميكنند، بسياري از اين مراكز سالهاست درگير كمبود نيرو، فرسودگي دستگاهها و كمبود بودجه براي تعمير يا نوسازياند. در بخشهاي اورژانس، پرستاراني را ميبيني كه سه شيفت متوالي سرِ كارند و با چشماني خسته، تلاش ميكنند از بيماران مراقبت كنند. در اتاقهاي عمل، دستگاههاي بيهوشي و مانيتورينگِ سالها كاركرده هنوز در حال استفادهاند، چون بودجه جايگزيني برايشان وجود ندارد. در همين حال، مسوولان از «طرح تحول جديد سلامت» و «افزايش رضايت بيماران» سخن ميگويند، گويي كيفيت، صرفانتيجه چند بخشنامه و وعده است. اما پرسش جدي اينجاست: چطور ميتوان از ارتقاي كيفيت خدمات درماني گفت، وقتي نيروهاي انساني درمانده، بيمارستانها فرسوده و تجهيزات ازكارافتادهاند؟ آيا ميتوان بدون تامين مالي پايدار، بدون حمايت واقعي از پرستاران و پزشكان، تنها با شعار، به سلامت مردم اميد بست؟
كمبود پزشك و پرستار؛ كهنهترين بحران حوزه سلامت
بر اساس آمارهاي رسمي، نسبت پزشك به جمعيت در كشور ما هنوز فاصلهاي چشمگيري با استانداردهاي جهاني دارد. در حالي كه ميانگين جهاني حدود ۳ پزشك به ازاي هر هزار نفر است، در ايران اين رقم به زحمت به ۱.۷ پزشك ميرسد. وضعيت پرستاران نيز نگرانكنندهتر است؛ به گفته كارشناسان، براي رسيدن به حداقل استاندارد لازم بايد بيش از ۱۰۰ هزار پرستار جديد جذب شوند. عليرضا محمدي، پرستار در اين باره به «تعادل» ميگويد: واقعيت با آن چيزي كه مسوولان سعي دارند نشان دهند فاصله چشمگيري دارد اما اين فاصله با وعدهها پر نميشود، بلكه در اين فاصله جان انسانهاست كه از دست ميرود و هيچ كس هم خودش را مسوول و پاسخگو نميداد. او ميافزايد: وقتي در بيمارستاني يك پرستار موظف است به 15 تا 20 بيمار رسيدگي كند چطور ممكن است كيفيت خدماتي كه به بيماران ارايه ميشود افزايش يابد. تا زماني كه زير ساختهاي مورد نياز فراهم نباشد بهبود كيفيت خدمات درماني در حد همان شعار و وعدهاي كه مسوولان در نشستهاي خبري خود عنوان ميكنند باقي خواهد ماند. پرستار اظهار ميدارد: وقتي فشار كاري تا اين حد بالاست، چطور ميتوان از ارتقاي كيفيت خدمات صحبت كرد؟ پرستاري كه ناي ايستادن ندارد، نميتواند با لبخند و دقت خدمات ارايه دهد. آيا واقعا مسوولان ما ميخواهند فقط با شعار و وعده كيفيت خدمات درماني را در كشور بالا ببرند.
بيمارستانهاي فرسوده و تجهيزات ازكارافتاده
در كنار كمبود نيروي انساني، زيرساختهاي درماني نيز وضعيت مناسبي ندارند. طبق گزارش ديوان محاسبات كشور، بيش از ۶۰ درصد تجهيزات بيمارستاني دولتي فرسوده يا نيازمند تعمير اساسياند. در برخي مراكز شهرستاني، دستگاههاي MRI، سيتياسكن يا سونوگرافي مدتهاست از كار افتادهاند و بيماران براي انجام سادهترين خدمات بايد صدها كيلومتر طي كنند تا بتوانند به مراكز درماني كه اين خدمات را ارايه ميدهند، برسند.
امير نيكونظر، كارشناس تجهيزات پزشكي نيز در مورد مشكلات حوزه بهداشت و درمان به «تعادل» ميگويد: تجهيزات پزشكي تاريخ مصرف دارند. وقتي يك دستگاه ۱۵ سال كار كرده و هنوز در حال استفاده است، نهتنها دقتش پايين ميآيد، بلكه احتمال خطا و آسيب به بيمار هم افزايش مييابد. متاسفانه بسياري از بيمارستانها حتي بودجه نگهداري دورهاي ندارند، چه برسد به اينكه بخواهند دستگاه جديد تهيه كنند. او ميافزايد: وقتي منابع مالي صرف هزينههاي جاري ميشود و اعتبار عمراني حذف يا تعليق ميشود، طبيعي است كه كيفيت خدمات هم رو به افول برود. وعده ارتقاي كيفيت بدون نوسازي ابزار، مثل وعده پرواز با هواپيماي بدون موتور است. اين كارشناس تجهيزات پزشكي اظهار ميدارد: ارتقا ي كيفيت خدمات بهداشتي و درماني نيازمند اعتبار و بودجهاي است كه در حال حاضر با توجه به شرايط امكان فراهم كردن آن غير ممكن به نظر ميرسد. پس به اين ترتيب وعدههايي كه مسوولان در اين باره ميدهند قطعا هيچ ضمانت اجرايي ندارد.
بودجه سلامت؛ قرباني تورم و سياستهاي ناپايدار
فرامرز نقوي، كارشناس اقتصاد سلامت هم شرايط كنوني بهداشت و درمان را بحران زده توصيف كرده و با تاكيد بر اينكه ارتقاي كيفيت خدمات بهداشتي و درماني يك فرآيند چند لايه است به «تعادل» ميگويد: وقتي نيروي انساني فرسوده، تجهيزات ناكارآمد و بودجه ناكافي داريم، نميشود انتظار معجزه داشت. كيفيت نتيجه تعادل ميان نيرو، بودجه و انگيزه است. اگر يكي از اين اضلاع ناقص باشد، همهچيز فرو ميريزد. او در پاسخ به اين سوال كه چه عواملي باعث بروز اين كمبودها در حوزه بهداشت و درمان شده است، اظهار ميدارد: متاسفانه كيفيت خدمات بهداشت و درمان قرباني تورم و سياستهاي ناپايدار شده و مهمترين نكته بازنگري در نظام پرداخت و جذب نيرو است. بايد پرستاران، پزشكان و كاركنان درمان احساس كنند ارزش كارشان شناخته ميشود. تا وقتي امنيت شغلي و معيشتي ندارند، انگيزهاي براي ماندن و ارتقاي كيفيت نخواهند داشت. بعد از آن، بايد بودجه نوسازي تجهيزات در دستور كار قرار گيرد. بدون ابزار مناسب، هيچ سيستم درماني پايداري وجود ندارد. اين كارشناس اقتصاد سلامت اظهار ميدارد: در قانون بودجه سالانه، سهم بخش سلامت هرچند روي كاغذ رشد داشته، اما با در نظر گرفتن تورم و هزينههاي واقعي، قدرت خريد اين بودجه بهشدت كاهش يافته است. در واقع وقتي تورم بالاي ۴۰ درصد است و بودجه سلامت تنها ۲۰ درصد رشد دارد، يعني در واقع ۲۰ درصد كاهش واقعي بودجه داشتهايم. اين كمبود منابع خودش را در كمبود دارو، تاخير در پرداخت حقوق كاركنان و توقف طرحهاي توسعهاي نشان ميدهد. نقوي ميگويد: بخش سلامت در سالهاي اخير، بيشتر از آنكه با «كمبود برنامه» مواجه باشد، با «ناپايداري سياستها» دستبهگريبان است. هر دولتي كه ميآيد، برنامههاي قبلي را كنار ميگذارد. در نتيجه طرحهايي كه بايد در بازه ۱۰ ساله نتيجه بدهند، نيمهكاره ميمانند. اگر امروز به كيفيت خدمات نرسيدهايم، دليلش تغييرات پيدرپي در سياستگذاريهاست.
وعدهها در برابر واقعيت
در ماههاي اخير، وزير بهداشت وعده داده كه «كيفيت خدمات درماني در مراكز دولتي بهطور محسوس افزايش خواهد يافت» و «طرح تحول سلامت» در فاز جديد خود، تمركز بر ارتقاي كيفيت را در اولويت قرار داده است. اما فعالان حوزه بهداشت ميگويند اين وعدهها تا زماني كه زيرساختها اصلاح نشود، صرفا شعار هستند. فرامرز نقوي با طرح اين موضوع ادامه ميدهد: در طرح تحول سلامت، تاكيد اصلي روي كاهش هزينه براي بيماران بود، نه بهبود شرايط كاركنان. نتيجهاش اين شد كه فشار كار چند برابر شد، اما كيفيت نهتنها بالا نرفت، بلكه پايين هم آمد. اگر در فاز جديد هم نگاه سيستمي نباشد، همان نتايج تكرار ميشود.
مهاجرت پزشكان؛ زنگ خطر بعدي
او ميافزايد: در كنار كمبود نيرو، موج مهاجرت پزشكان و پرستاران نيز به يكي از چالشهاي اصلي بدل شده است. آمارهاي غيررسمي نشان ميدهد كه در سال گذشته، بيش از ۴ هزار پزشك عمومي و متخصص براي مهاجرت اقدام كردهاند. وقتي نظام پرداخت و امنيت شغلي وجود ندارد، پزشك جواني كه ۱۲ سال درس خوانده، حاضر نميشود با حقوقي كمتر از يك راننده تاكسي در بيمارستان دولتي كار كند. اين مهاجرتها نهتنها ظرفيت فعلي سيستم را تهديد ميكند، بلكه بازسازي آينده را هم غيرممكن ميسازد.
بيماران؛ حلقه نهايي زنجيره فرسوده
در نهايت، آنچه از اين كمبودها و وعدهها آسيب ميبيند، خودِ مردمند. بيماران، بهويژه در مناطق محروم، بيش از همه با پيامدهاي كمبود پزشك، پرستار و امكانات دستوپنجه نرم ميكنند. در بيمارستاني در يكي از شهرهاي جنوبي كشور، زني مسن روي تخت دراز كشيده و منتظر پزشك متخصص قلب است. همراهش ميگويد: «پزشك فقط هفتهاي دو روز مياد. اگه حالش بد بشه، بايد ببريمش مركز استان. اونجا هم بايد از صبح تا عصر نوبت بگيريم. ميگن دستگاه اكو خراب شده و بايد به اكو قلب رو در مركز خصوصي بگيريم». اين روايتهاي ساده، تصويري واقعي از وضعيت سلامت در بخش بزرگي از كشور است؛ وضعيتي كه با وعدههاي كاغذي قابل ترميم نيست.
كيفيت با دستور بالا نميرود
نظام سلامت ايران براي رسيدن به «كيفيت خدمات» نيازمند اصلاحات ساختاري است، نه صرفا شعار و وعده. افزايش كيفيت يعني افزايش رضايت بيمار و كادر درمان، نوسازي تجهيزات، بودجه پايدار و سياستگذاري مداوم. بدون تحقق اين عوامل، هر وعدهاي فقط به بياعتمادي بيشتر مردم منجر خواهد شد. به تعبير بسياري از كارشناسان اين حوزه، نظام سلامت شبيه بدني است كه سالها تب دارد. نميشود فقط با گفتن جمله «حال بيمار خوب است» او را درمان كرد. بايد علت تب را پيدا و درمان كرد و آن علت، در حال حاضر، كمبود نيرو، بودجه و انگيزه است. هر قدر هم مسوولان سعي كنند در نشستهاي خبري صداي اعتراض و پرسشگري خبرنگاران را خاموش كنند و با ارايه آمارهايي كه هيچ مستنداتي براي اثبات آنها وجود ندارد شرايط حوزه درماني كشور را رو به جلو نشان دهند باز هم وقتي مردم براي درمان دردهايشان به بيمارستانها و مراكز درماني مراجعه ميكنند آشفتگي و نبود امكانات، كمبود نيروي متخصص و ... به وضوح مشاهده ميشود، در واقع با وعده و آمارهاي بيپشتوانه نميتوان واقعيت درون ميدان را تغيير داد.
