ديپلماسي در انتظار تغيير رويكردهاست

۱۴۰۴/۰۷/۲۳ - ۰۰:۵۸:۳۵
کد خبر: ۳۶۱۶۱۲

با بازگشت تحريم‌هاي شوراي امنيت و فعال شدن مكانيزم ماشه، بار ديگر پرسش درباره آينده روابط ايران و غرب به صدر گفت‌وگوهاي سياسي بازگشته است. در حالي كه هر دو طرف همچنان از «ديپلماسي» به عنوان راه‌حل سخن مي‌گويند، واقعيت اين است كه ديپلماسي بدون تغيير رويكردها، به نتيجه نخواهد رسيد. گرچه ديپلماسي هيچ‌گاه به بن‌‌بست نمي‌رسد، اما براي ثمربخش بودن آن، بايد طرفين از مواضع ثابت و غيرقابل انعطاف خود فاصله بگيرند.

با بازگشت تحريم‌هاي شوراي امنيت و فعال شدن مكانيزم ماشه، بار ديگر پرسش درباره آينده روابط ايران و غرب به صدر گفت‌وگوهاي سياسي بازگشته است. در حالي كه هر دو طرف همچنان از «ديپلماسي» به عنوان راه‌حل سخن مي‌گويند، واقعيت اين است كه ديپلماسي بدون تغيير رويكردها، به نتيجه نخواهد رسيد. گرچه ديپلماسي هيچ‌گاه به بن‌‌بست نمي‌رسد، اما براي ثمربخش بودن آن، بايد طرفين از مواضع ثابت و غيرقابل انعطاف خود فاصله بگيرند. در حال حاضر، ايران و طرف‌هاي غربي در يك بازي خطرناك وارد شده‌اند؛ بازي‌اي شبيه به «چيكن» كه در آن دو خودرو با سرعت به سمت هم حركت مي‌كنند و هر طرف منتظر است ديگري در لحظه آخر تغيير مسير دهد. اين وضعيت، نه نشانه پايان ديپلماسي، بلكه گوياي فقدان اراده براي تغيير رويكرد است. ايران با پيشنهاد‌هايي مانند رقيق‌‌سازي اورانيوم ۶۰ درصد يا انتقال بخشي از آن به خارج از كشور، نشان داده كه به گفت‌وگو تمايل دارد. اما از نگاه امريكا اين اقدامات براي پيشبرد مذاكرات كافي نيست. در مقابل، طرف‌هاي اروپايي نيز با پيش‌شرط‌‌هايي چون توقف كامل غني‌سازي، محدودسازي برنامه موشكي و قطع حمايت از گروه‌هاي مقاومت، عملا مسير مذاكره را به يك‌طرفه‌سازي تبديل كرده‌اند. برنامه موشكي ايران جنبه دفاعي دارد و نمي‌توان انتظار داشت كشوري خود را خلع سلاح كند. گروه‌هاي مقاومت نيز در منطقه ضربات سنگيني متحمل شده‌اند و ديگر موضوعيت سابق را ندارند. با اين حال، امريكا مانند تروييكا اروپا، همچنان اين محور را در مذاكرات برجسته مي‌كند، بي‌توجه به تغييرات ميداني و واقعيت‌هاي جديد منطقه. سه كشور اروپايي (فرانسه، آلمان و بريتانيا) با واشنگتن هماهنگ هستند و تاكيدشان بر مذاكره بيشتر جنبه تبليغاتي دارد. آنها با طرح گفت‌وگو، تلاش مي‌كنند افكار عمومي را قانع كنند كه اهل جنگ نيستند، در حالي كه شرايط مذاكره را به گونه‌اي تنظيم مي‌كنند كه طرف مقابل بايد تسليم شود. جنگ اوكراين نيز يكي از عوامل تغيير موضع اروپا نسبت به ايران است. كشورهاي اروپايي، ايران را در كنار روسيه و چين قرار مي‌دهند و خود را در جبهه مقابل، همراه با امريكا و اوكراين. حتي اگر ايران موضع بي‌طرفي اتخاذ كند، غرب اين بي‌‌طرفي را نمي‌پذيرد و به مواردي مانند ارسال پهپادها استناد مي‌كند. زماني ديپلماسي به نتيجه مي‌رسد كه دو طرف بپذيرند ديپلماسي يعني داد و ستد؛ چيزي مي‌دهيد و چيزي مي‌گيريد. اما طرف‌ها فعلا بر مواضع خود ايستاده‌اند و اين يعني گفت‌وگو به معناي واقعي هنوز آغاز نشده است.

ظرفيت‌‌هاي مغفول اقتصاد ايران و افسانه جنگ منطقه‌‌اي: تحريم‌ها اقتصاد ايران را كوچك‌تر كرده و تاب‌آوري مردم كاهش يافته، اما ظرفيت‌هاي داخلي كشور همچنان بسيار بالاست. اصلاح نظام بانكداري، بيمه، ماليات و گمرك از جمله اقداماتي است كه سال‌هاست در سطح عالي مطرح مي‌شود، اما خبري از اجرا نيست. اگر اين اصلاحات اجرايي شوند، توليد ملي تقويت شده و تورم كاهش مي‌يابد. اينها نه مربوط به دولت فعلي است و نه دولت قبلي؛ بلكه سياست‌هايي هستند كه بيش از يك دهه است بر زمين مانده‌‌اند. در سطح منطقه‌اي نيز پس از عمليات ۷ اكتبر، تحولات بزرگي رخ داده است. سقوط دولت اسد، تضعيف حزب‌‌الله، حماس و گروه‌هاي مقاومت عراق، همگي نشانه‌هايي از تغيير موازنه قدرت هستند..

در چنين شرايطي، ادعاهايي مانند اينكه «آتش‌بس در غزه بلافاصله منجر به جنگ در لبنان، عراق يا يمن خواهد شد» بيشتر جنبه حدس تحليلي دارد تا واقعيت ميداني. حتي اجراي همين آتش‌بس نيز با پيچيدگي‌هايي همراه است؛ از جمله تحويل اجساد اسيران فوت‌ شده زير آوار به اسراييل. همچنين مشخص نيست پس از آزادي اسيران زنده و تحويل اجساد، آتش‌بس پابرجا بماند. برخي اظهارات مقامات اسراييلي نشان مي‌دهد كه برنامه‌هايي براي حمله مجدد وجود دارد. با اين حال نمي‌توان به‌طور قطع گفت كه صلح در غزه برقرار شده، چه رسد به آنكه بخواهيم جنگ را به ساير نقاط تعميم دهيم. جالب‌تر آنكه برخي در ايران هشدار مي‌دهند كه «شايد نوبت ايران باشد»، در حالي كه شواهد ميداني چنين احتمالي را حداقل تا پايان سال ميلادي تاييد نمي‌كند. در مجموع، آنچه امروز بيش از هر چيز نياز داريم، بازنگري در رويكردهاست؛ چه در سياست خارجي، چه در اقتصاد داخلي. ديپلماسي و توسعه، هر دو نيازمند اراده‌‌اي واقعي براي تغيير هستند.