خاموشي آرام نسل چهارم، آغاز انقلاب واقعي نسل پنجم

اعلام خاموشي تدريجي شبكه نسل چهار توسط T-Mobile امريكا، سرآغاز مرحلهاي تازه در تاريخ ارتباطات جهان است؛ مرحلهاي كه در آن شبكههاي قديمي جاي خود را به زيرساختهاي ابرپايه، هوشمند و كممصرف نسل پنجم ميدهند. اين تصميم، نشانه گذار اجتنابناپذير صنعت مخابرات از گذشته به آيندهاي تمامديجيتال است.
اعلام خاموشي تدريجي شبكه نسل چهار توسط T-Mobile امريكا، سرآغاز مرحلهاي تازه در تاريخ ارتباطات جهان است؛ مرحلهاي كه در آن شبكههاي قديمي جاي خود را به زيرساختهاي ابرپايه، هوشمند و كممصرف نسل پنجم ميدهند. اين تصميم، نشانه گذار اجتنابناپذير صنعت مخابرات از گذشته به آيندهاي تمامديجيتال است.
اعلام اخير اپراتور امريكايي T-Mobile مبنيبر آغاز خاموشي تدريجي شبكه نسل چهارم (4G) را بايد نهتنها يك تصميم فني، بلكه نقطه عطفي در تاريخ تحول ارتباطات جهاني دانست. اين اقدام، نشانگر عبور جهان از مرزهاي قديمي فناوريهاي همراه و ورود به دوران شبكههاي تمامابرپايه نسل پنجم است؛ جايي كه سرعت، پايداري، و هوشمندي ارتباطات ديگر يك مزيت رقابتي نيست، بلكه ضرورتي حياتي براي زيست ديجيتال امروز به شمار ميرود.
در دهه ۲۰۱۰، نسل چهار نماد انقلاب در دنياي ارتباطات بود. اين نسل از شبكهها بستري فراهم كرد كه گوشيهاي هوشمند، استريم ويدئو، اقتصاد اپليكيشنها و خدمات ابري بتوانند رشد كنند. اما همانگونه كه نسل سوم زماني به پايان عمر خود رسيد، حالا نوبت نسل چهارم است تا آرامآرام صحنه را به فناوريهاي كارآمدتر، سريعتر و سازگارتر با آينده واگذار كند. تصميم T-Mobile بهطور نمادين آغاز اين مهاجرت جهاني است؛ حركتي كه هدف آن آزادسازي طيفهاي ارزشمند فركانسي براي توسعه كاملتر نسل پنج و كاهش هزينههاي عملياتي در صنعت مخابرات است. فرآيند خاموشي تدريجي شبكههاي قديمي سالهاست در كشورهاي پيشرفته آغاز شده است. در ايالات متحده و اروپا، اپراتورها ابتدا نسل دوم را كنار گذاشتند تا باندهاي ۹۰۰ و ۱۸۰۰ مگاهرتز را براي LTE و NB-IoT آزاد كنند. سپس نسل سوم نيز در بازه ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۴ بهتدريج از مدار خارج شد تا طيفهاي ۲۱۰۰ مگاهرتز در خدمت نسل چهار و پنج قرار گيرد. اكنون، خاموشي آرام نسل چهارم در افق ۲۰۳۰ نشانه رسيدن به مرحله نهايي اين گذار است؛ مرحلهاي كه جهان ارتباطات را وارد عصر «Cloud-native» و زيرساختهاي تماماً نرمافزاري ميكند.
معادلهاي ساده ميان هزينه، بازده و آينده
اما چرا بايد نسلهايي كه هنوز كاربران زيادي دارند، كنار گذاشته شوند؟ پاسخ در معادلهاي ساده ميان هزينه، بازده و آينده نهفته است. هر نسل شبكه راديويي به تجهيزات خاص، مهندسي جداگانه و تيمهاي نگهداري اختصاصي نياز دارد. اين يعني هزينههاي عملياتي (OPEX) بالا و بهرهوري پايين. در دنياي امروز كه سرعت نوآوري از چرخههاي مالي پيشي گرفته، نگهداري شبكههاي قديمي نهتنها اقتصادي نيست، بلكه مانع رشد نسلهاي جديد ميشود. اپراتور وقتي مجبور است سرمايه و نيروي انساني خود را صرف نگهداري شبكهاي كند كه درآمد آن كمتر از هزينههايش است، فرصت توسعه نسلهاي نو را از دست ميدهد. از منظر فني نيز، حضور همزمان چند نسل از شبكهها باعث اشغال غيركارآمد منابع طيفي ميشود. فركانسهايي نظير ۷۰۰، ۱۸۰۰ و ۲۱۰۰ مگاهرتز كه اكنون براي نسل چهار به كار ميروند، از ارزشمندترين داراييهاي اپراتورها هستند. فناوري Dynamic Spectrum Sharing (DSS) در چند سال اخير اين امكان را داد تا نسل چها و پنج بهصورت موقت روي باند مشترك فعاليت كنند، اما آينده به همزيستي نسلها تعلق ندارد. اكنون زمان آن رسيده تا اين طيفها بهصورت كامل در اختيار نسل پنجم قرار گيرند و ظرفيت، پوشش و كيفيت خدمات به شكل بيسابقهاي ارتقا يابد. از زاويهاي ديگر، خاموشي نسلهاي قديمي علاوه بر مزيت فني، دستاوردهاي زيستمحيطي و اقتصادي مهمي نيز دارد. شبكههاي نسل پنجم تا ۹۰ درصد بهرهوري انرژي بيشتري نسبت به نسلهاي قبل دارند. تجربه اروپا نشان داده است كه با خاموشي شبكههاي نسل دو و سه، مصرف انرژي اپراتورها بين ۱۵ تا ۳۰ درصد كاهش يافته است. در شرايطي كه هزينه برق در سراسر جهان رو به افزايش است، اين موضوع نهفقط از ديد پايداري محيطزيست، بلكه از منظر اقتصادي نيز كاملاً توجيهپذير است. اپراتورها براي اجراي چنين تحول بزرگي نميتوانند ناگهاني عمل كنند. معمولاً چند سال پيش از خاموشي رسمي، برنامههاي گستردهاي براي جايگزيني تجهيزات كاربران و ارتقاي دستگاههاي قديمي آغاز ميشود. در صنايع گوناگون، از سامانههاي پايش از راه دور گرفته تا دستگاههاي پرداخت (POS)، هنوز از مودمهاي 2G و 3G استفاده ميشود. براي اين گروهها، اپراتورها مسير مهاجرت تدريجي به نسخههاي جديدتر 4G و 5G IoT را فراهم ميكنند تا هيچ كاربري ناگهاني از دسترسي ارتباطي محروم نشود.
در ايران هنوز همزيستي
چهار نسل شبكه برقرار است
اما در حالي كه اين روند در كشورهاي پيشرفته به سرعت پيش ميرود، در ايران هنوز همزيستي چهار نسل شبكه برقرار است. نسلهاي دو و پنج بهصورت همزمان فعالاند و تاكنون هيچ برنامه رسمي براي خاموشي تدريجي نسلهاي قديمي اعلام نشده است. اين موضوع در ظاهر مزيت «پوشش گستردهتر» به نظر ميرسد، اما در واقع يكي از دلايل كندي توسعه نسل پنج واقعي در كشور است. اپراتورهاي داخلي بارها از كمبود منابع فركانسي و تثبيت طولانيمدت تعرفههاي ارتباطي گلايه كردهاند؛ عواملي كه باعث شده امكان سرمايهگذاري جدي در فناوريهاي نوين فراهم نشود. در عمل، تداوم استفاده از باندهاي ۹۰۰ و ۱۸۰۰ براي نسلهاي دو و سه به معني آن است كه اپراتورهاي ايراني نميتوانند ظرفيت كافي براي پيادهسازي شبكههاي نسل پنج فراهم كنند. با توجه به روند جهاني، روشن است كه آينده ارتباطات متحرك نهتنها در نسل پنج، بلكه در نسلهاي 5.5 و 6 تعريف ميشود؛ شبكههايي كه متكي بر معماري ابري، هوش مصنوعي و يكپارچگي زمين و ماهواره خواهند بود. بنابراين، آزادسازي تدريجي باندهاي فركانسي قديمي و بازطراحي شبكههاي راديويي براي ايران نيز ضرورتي اجتنابناپذير است. با اين حال، خاموشي نسلهاي قديمي در كشور بدون اصلاح ساختار اقتصادي اپراتورها ممكن نخواهد بود. در شرايطي كه تعرفههاي ديتا سالهاست ثابت مانده و نسبت درآمد متوسط هر كاربر (ARPU) به هزينه سرمايهگذاري در پايينترين سطح منطقه قرار دارد، اپراتور انگيزه و توان مالي لازم براي بازآرايي طيف و نوسازي تجهيزات را ندارد. در نتيجه، توسعه نسل پنج با پوشش محدود ادامه مييابد و از هدف ايجاد زيستبوم ديجيتال ملي فاصله ميگيرد. درس بزرگ تصميم T-Mobile اين است كه پيشرفت فناورانه بدون چابكي مقرراتي ممكن نيست. اپراتورهاي امريكايي و اروپايي توانستند با برنامهاي چندساله، نسلهاي قديمي را كنار بگذارند، زيرا سياستگذاران نيز در كنار آنها حركت كردند. فرايند خاموشي نه يك تصميم فني صرف، بلكه يك استراتژي ملي براي مديريت طيف، كاهش مصرف انرژي، افزايش بازده سرمايه و آمادهسازي بسترهاي اقتصاد ديجيتال بود. در غياب چنين همسويياي ميان دولت و بخش خصوصي، هيچ اپراتوري نميتواند بهتنهايي بار تحول فناورانه را بر دوش بكشد. از منظر سياستگذاري، آنچه امروز در امريكا و اروپا در حال وقوع است، بايد الگويي براي كشورهايي مانند ايران باشد. گذار از نسلهاي قديمي نيازمند سه محور همزمان است: اصلاح تعرفهها و مدل درآمدي، حمايت قانوني از بازمهندسي طيف و ايجاد صندوقهاي سرمايهگذاري براي توسعه نسل پنجم. در اين ميان، نقش نهاد تنظيم مقررات و وزارت ارتباطات در تعيين چارچوب زماني و تسهيل همكاري ميان اپراتورها كليدي است.
آغاز يك دوره گذار كنترلشده
خاموشي 4G، همانگونه كه T-Mobile اعلام كرده، به معناي خاموش شدن ناگهاني نيست؛ بلكه آغاز يك دوره گذار كنترلشده است. كاربران، دستگاهها و خدمات بايد گامبهگام به شبكههاي جديدتر منتقل شوند. در اين ميان، مفهوم پايداري شبكه نيز اهميت زيادي دارد. در واقع، هرچه شبكهها ابريتر، خودكارتر و هوشمندتر شوند، نياز به زيرساختهاي فيزيكي و انرژي نيز كمتر خواهد شد. اين همان جهتي است كه صنعت مخابرات جهاني در حال حركت به سوي آن است. از سوي ديگر، نبايد فراموش كرد كه توسعه نسل پنجم و فراتر از آن، تنها درباره سرعت دانلود يا كيفيت تماس نيست. نسل پنجم ستون فقرات اقتصاد ديجيتال آينده است؛ بستري براي شهرهاي هوشمند، خودروهاي خودران، صنايع متصل، و خدمات پزشكي از راه دور. هر روز تأخير در مهاجرت به اين فناوري، به معني از دست رفتن بخشي از سهم كشور از اقتصاد جهاني دادهها و خدمات هوشمند است. در نهايت، تصميم T-Mobile را ميتوان نمادي از بلوغ صنعت ارتباطات دانست؛ صنعتي كه بهجاي نگاه احساسي به گذشته، آينده را با منطق اقتصادي و فناورانه ميسنجد. همانطور كه ۲G و ۳G روزي نقش خود را ايفا كردند و كنار رفتند، ۴G نيز ماموريت خود را به انجام رسانده و زمان آن رسيده كه صحنه را ترك كند. نسلهاي بعدي نهتنها سريعتر، بلكه پايدارتر، كمهزينهتر و سازگارتر با دنياي ديجيتال خواهند بود. اگر اپراتورهاي ايراني بخواهند در اين مسير جهاني باقي بمانند، ناچارند با نگاه آيندهنگر به بازآرايي طيف، اصلاح تعرفهها و بهكارگيري فناوريهاي ابري روي آورند. جهان ارتباطات منتظر هيچكس نميماند؛ يا با موج فناوري حركت ميكني، يا زير آن دفن ميشوي. تصميم امروز، شكل فرداي ارتباطات را تعيين خواهد كرد.
