قطعيت در بازارها

۱۴۰۴/۰۷/۱۶ - ۰۰:۴۳:۲۵
کد خبر: ۳۶۰۶۱۸

در حال حاضر در يك محدوده زماني قرار داريم كه شايد بتوان گفت نظرات افراد صاحب‌نظر و عامه جامعه به دو دسته اساسي تقسيم شده است.

علي فراقي

در حال حاضر در يك محدوده زماني قرار داريم كه شايد بتوان گفت نظرات افراد صاحب‌نظر و عامه جامعه به دو دسته اساسي تقسيم شده است.

دسته اول افرادي هستند كه با قطعيت اعتقاد به ادامه موج‌هاي پيش روي بازارها دارند و انتظار دارند طي يك بازه زماني پيش رو شرايط به همين منوال سپري شود كه البته تا حدودي حق با اين افراد است، زيرا هنوز برگشت و چرخش اصلي روندها در بسياري از بازار چه در داخل و خارج شكل نگرفته است، اما در مقابل با توجه به حركت بيش فعالانه آنها عملا هر ورودي مي‌تواند غيرمنطقي و در نواحي بسيار سستي باشد كه هر لحظه امكان برگشت دارد. دسته دوم افرادي هستند كه معتقد به برگشت و اصلاح‌هاي قيمتي هستند، اما هر مرتبه بازارها موفق به ثبت سقف‌هاي جديد و ثبت اعداد و ارقامي فضايي متوالي است و شايد اين افراد تا حدودي خود را عقب مانده از حركت‌هاي قبل‌تر بازارها در نظر بگيرند، اما همچنان به دنبال استفاده از قيمت‌ها پس از شروع افت‌ها و اصلاح‌ها هستند كه عملا در بازه زماني حاضر اين افراد هم تا حدودي منطقي و عاقلانه فكر مي‌كنند. حال پاسخ و راهنمايي جامعي كه شايد براي هر دو اين قشر جهت بهره‌مندي عاقلانه باشد، استفاده از اصلاح‌هاي كوچك بازار براي ورود عقلاني‌تر و به دور از سقف‌هاي قيمتي اساسي براي دسته اول و ورود به بازارها پس از ساخت يك سقف و مقاومت قوي و پس از آن تشكيل يك سقف و كف پايين‌تر پس از مدت‌ها رشد بي‌وقفه باشد (همانند رشد نسبتا بي‌وقفه اونس جهاني در بازار جهاني) كه برخي مي‌توانند بسته به ميزان روحيات ريسك‌پذيري خود يا در هر دو اين حالات اقدام به ورود و عدم جاماندگي از بازارها كنند يا در مقابل در صورت عدم ريسك‌پذيري يك حالت را (خصوصا پس از شكل‌گيري اصلاح‌هاي بزرگ و اساسي و تشكيل كف و سقف‌هاي پايين تر) اقدام به ورود كنند هر چند پس از شكل‌گيري كف و سقف پايين‌تر اين بازارها مي‌توانند تا مدتي درگير اين اصلاح‌ها و افت‌ها باشند كه در مقابل به خوبي بازارهاي موازي آنها به‌ شدت جذاب و پرحجم خواهند بود. عملا براي توضيح بيشتر ورود هر چند در حالت‌هاي مختلف ديگري امكان‌پذير و ميسر است در مقابل مي‌تواند بسيار اشتباه و غيراصولي تلقي شود، زيرا در حالات ديگر احتمال حاصل شدن زياد بسيار بيشتر از كسب سود خواهد بود و اولين شرط سرمايه‌گذاري كه حفظ سرمايه تلقي مي‌شود كنار گذاشته مي‌شود.

شايد برخي از توصيه و نكات گفته شده ساده در نظر گرفته شوند، اما در واقعيت عمل به چنين نكات ساده‌اي مي‌تواند در دو سبد سرمايه‌گذاري متفاوت كه يكي از آنها به اعمال چنين مواردي پايبند است و ديگري توجهي به اين موارد ندارد در بازه‌هاي زماني متفاوت و خصوصا بازه زماني بلندمدت تغييرات اساسي در ميزان رشد سرمايه را ايجاد كند و هر چند در برخي استثنا‌ها و موارد عملا شانسي برخي بتوانند سود‌هاي زيادي حاصل كنند، اما در عمل تكرار چنين سودهايي كه شانسي و به دور از عقلانيت و منطق هستند، امكان‌پذير نيست و بهتر است روي فرآيندي تمركز داشت كه تا حد ممكن امكان تكرار و ساختن مجدد آن فراهم باشد.

در مورد ديگر بايد گفت صرفا در بازارها (چه در داخل و چه در خارج) امكان نقطه‌زني هرباره براي پيدا كردن سقف‌ها و كف‌هاي قيمتي امري ناشدني است و صرفا در صورتي كه نشانه‌هاي رسيدن به سقف و كف‌ها به صورت پيوسته و ادامه‌دار در حال رشد و افزايش باشند بايد اندكي محتاطانه‌تر عمل كرده و تصميم به تغييرات لازم جهت همگام شدن با بازارها جهت كسب مناسب‌ترين عايدي‌ها و بازدهي‌ها داشت (مانند برخي نشانه‌ها در بازارهاي موازي كشورها چه در داخل و چه در خارج در حال شكل‌گيري پله‌اي است) .

در بخش پاياني هم بايد به اين مورد اشاره كرد كه اكثريت مواردي كه مي‌توان آنها را تا حدودي با احتمال بالاي 50 درصدي با استفاده از علم اقتصاد و ديگر علوم پيش‌بيني كرد را صرفا بايد در انتخاب‌هاي معاملاتي و سرمايه‌گذاري لحاظ كرد و عملا برخي مواردي كه صرفا به صورت شانسي و يك حالت 50 درصدي كامل هستند، مي‌توانند در برخي مواقع به صورت يك عامل كمكي موجب شكست يا موفقيت يك تصميم سرمايه‌گذاري شوند كه تا حد بسياري خود سرمايه‌گذار در اين قسمت دخيل يا اثرگذار نيست.