افزايش 25 درصدي تعرفه‌هاي خدمات كفن و دفن در بهشت‌زهرا و 45 درصدي هزينه‌هاي مراسم ترحيم

فشار اقتصادي تا ايستگاه آخر

۱۴۰۴/۰۷/۱۵ - ۰۱:۵۶:۵۲
کد خبر: ۳۶۰۵۱۱
فشار اقتصادي  تا ايستگاه آخر

 مرگ، آخرين ايستگاه زندگي انسان  حالا در كشور ما به كالايي لوكس بدل شده است. در روزهايي كه تورم به جان همه ابعاد زندگي افتاده، هزينه‌هاي مرگ نيز از اين قاعده مستثني نمانده‌اند. تازه‌ترين اعلام رسمي از سوي سازمان بهشت‌زهرا نشان مي‌دهد كه تعرفه خدمات كفن و دفن، انتقال و تجهيز متوفي، و حتي هزينه خريد قبر، در سال جاري حدود ۲۵ درصد افزايش يافته است.

تغيير الگوي عزاداري؛ از تجمل به معنا

 

گلي ماندگار|

 مرگ، آخرين ايستگاه زندگي انسان  حالا در كشور ما به كالايي لوكس بدل شده است. در روزهايي كه تورم به جان همه ابعاد زندگي افتاده، هزينه‌هاي مرگ نيز از اين قاعده مستثني نمانده‌اند. تازه‌ترين اعلام رسمي از سوي سازمان بهشت‌زهرا نشان مي‌دهد كه تعرفه خدمات كفن و دفن، انتقال و تجهيز متوفي، و حتي هزينه خريد قبر، در سال جاري حدود ۲۵ درصد افزايش يافته است. اين رقم در نگاه اول شايد عدد بزرگي به نظر نرسد، اما براي خانواده‌هايي كه درگير معيشت روزمره‌اند، همين درصد، تفاوتي ميان برگزاري مراسم آبرومند و مراسمي بي‌تشريفات است. البته اين افزايش 25 درصدي فقط مربوط به خدماتي است كه در بهشت زهرا ارائه مي‌شود و اگر بخواهيم هزينه خدمات برگزاري مراسم سوگواري را هم مورد بررسي قرار بدهيم با افزايش 45 درصدي مواجه خواهيم شد. در واقع بيشترين هزينه در اين زمينه مربوط به گرفتن سالن و پذيرايي از مهمانان با غذا و هزينه اياب و ذهاب و... است. اينكه حالا برخي خانواده‌ها حتي توان پرداخت اندك هزينه‌هاي بهشت زهرا را هم ندارند يك طرف ماجراست و برگزاري مراسم‌هايي با هزينه‌هاي نجومي از سوي خانواده‌هايي كه بيشتر به فكر حذف آبرو و نمايش ثروت هستند سوي ديگر ماجراست.  زماني موضوع اصلي برگزاري چنين مراسم‌هايي ابراز همدردي با بازماندگان متوفي بود اما در شرايط اقتصادي امروز برخي خانواده‌ها توان برپايي همين مجلس همدردي را هم ندارند از سوي ديگر برخي افراد ترجيح مي‌دهند به جاي برگزاري چنين مراسمي هزينه‌هاي آن را به افراد نيازمند اختصاص بدهند و برخي ديگر هم با برگزاري مراسمي مجلل و پرداخت هزينه‌هاي از 400 ميليون تا 700 ميليون تومان تلاش مي‌كنند مراسم  وداع با عزيز از دست رفته شان را خيلي لوكس و پرزرق  و برق  برگزار  كنند. 

 افزايش  هزينه‌ها  در  ايستگاه آخر  زندگي

قيمت هر طبقه قبر در ناحيه يك بهشت زهرا از ۵۰ ميليون تومان به ۶۲.۵ ميليون تومان رسيده است؛ ناحيه دو از ۳۰ ميليون به ۳۷.۵ ميليون تومان و ناحيه سه (به جز قطعات روزانه) از ۲۰ ميليون به ۲۵ ميليون تومان افزايش قيمت داشته‌اند. همچنين آماده‌سازي قبور 30 ‌ساله يا  دست‌كن براي هر طبقه يك  ميليون  و ۳۰۰ هزار تومان هزينه خواهد داشت. خدمات تدفين  و تكفين  نيز به‌ترتيب ۳۲۰ و 754 هزار  تومان قيمت‌گذاري شده است.

 هزينه صدور  جواز   دفن

اولين مرحله هزينه صدور جواز دفن است. اين مورد از طريق چند مسير مختلف و طبق تعرفه سازمان نظام پزشكي انجام مي‌شود. جواز دفن، توسط مراكز درماني داراي مجوز، مراكز ساماندهي صدور جواز دفن (دادپزشك) و پزشكي قانوني، قابليت صدور داشته و هر يك از اين مراكز، داراي تعرفه مخصوص به خود هستند. اما اغلب جوازهاي دفن توسط مراكز خصوصي صادر مي‌شود كه بر اساس تعرفه مبلغ ۳۷۰ هزار تومان در مراكز و مبلغ ۸۰۰ هزار تومان در منزل دريافت مي‌شود. اما به نظر مي‌رسد كه  بيشتر مرگ‌ها در خانه اتفاق مي‌افتد و بنابراين مبلغ ۸۰۰ هزار  تومان پرداخت مي‌شود.

 هزينه آمبولانس 

هزينه حمل جسد با آمبولانس با توجه به فاصله مبدا تا مقصد محاسبه خواهد شد. بنابراين چه جسد در بيمارستان يا در منزل باشد، صاحبان عزا بايد مبالغ متفاوتي را پرداخت كنند. در اين ميان و در شهر تهران هم مي‌توان اين سرويس را  از آمبولانس‌هاي بهشت زهرا و هم از مراكز خصوصي دريافت كرد. هزينه آمبولانس‌هاي سازمان بهشت زهرا كمي پايين‌تر از مراكز خصوصي است. به صورت كلي قيمت  آمبولانس  را بايد بين يك‌ميليون و ۵۰۰ تا  ۳ ميليون  و ۵۰۰ هزار تومان  در نظر گرفت.

مرگ  در گمنامي و   فقر  فشار اقتصادي  تا  ايستگاه آخر  زندگي

حالا خانواده‌هاي بي‌بضاعت، به‌ويژه در مناطق كم‌درآمد پايتخت، با اين هزينه‌ها دست‌وپنجه نرم مي‌كنند. برخي مجبورند از خيران كمك بگيرند، عده‌اي وام مي‌گيرند و بعضي نيز ترجيح مي‌دهند مراسم را به حداقل برسانند. به تعبير مردم «مراسم لاغر» ديگر پديده‌اي نادر نيست، بلكه به يك واقعيت اجتماعي بدل شده است. چند سال پيش، برگزاري مراسم ساده و كم‌خرج، نوعي استثنا بود و شايد حتي براي برخي نوعي بي‌احترامي تلقي مي‌شد. اما حالا در بسياري از خانواده‌ها، به‌ويژه اقشار كارگري و بازنشستگان، مراسم ختم و ترحيم با حداقل هزينه برگزار مي‌شود. بدون پذيرايي مفصل، بدون چاپ اعلاميه‌هاي رنگي و گاه حتي بدون گرفتن مجلس ختم. يكي از كاركنان آرامستان بهشت‌‌زهرا در اين باره به «تعادل» مي‌گويد: افزايش هزينه‌هاي زندگي در سال‌هاي اخير باعث شده كه خانواده‌ها حتي در زمان سوگ و اندوه، دغدغه مالي داشته باشند. تورم، بيكاري، كاهش قدرت خريد و حذف يارانه‌ها، توان اقتصادي مردم را به حداقل رسانده است. براي بسياري از خانواده‌ها، حتي خريد سنگ قبر يا  برگزاري مراسم ختم، باري غيرقابل تحمل است. او مي‌افزايد: الان بسياري از خانواده‌ها فقط به غسل و كفن و دفن بسنده مي‌كنند. نه مراسمي در مسجد مي‌گيرند، نه سوم و هفتمي. توان مالي ندارند. حتي براي حمل پيكر هم گاهي دنبال وانت كرايه‌اي ارزان مي‌گردند. اين فرد كه خود را علي معرفي مي‌كند، اظهار مي‌دارد: برخي خانواده‌ها به دليل همين مشكلات عديده اقتصادي حتي براي تحويل گرفتن عزيزان‌شان مراجعه نمي‌كنند. درصد قابل توجهي از متوفي‌ها اينجا بدون حتي يك بدرقه‌كننده به خاك سپرده مي‌شوند، چرا كه خانواده توان پرداخت اندك هزينه‌ها  را  هم  ندارند.

 مرگ لوكس وقتي سوگواري  هم   نمايش تجمل  مي‌شود

با تمام اين اوصاف هنوز هم هستند خانواده‌هايي كه مراسم ترحيم را به صورت لاكچري و با صرف هزينه‌هاي بسيار برگزار مي‌كنند. از گرفتن آمبولانس خصوصي براي انتقال فرد متوفي تا خريد مقبره و سنگ قبرهاي گرانبها و برگزاري مراسم در تالارهاي بزرگ با هزينه‌هايي سرسام‌آور. خانواده‌هايي كه كارت دعوت مراسم را طلاكوب مي‌كنند و مجلس ترحيم را در بزرگ‌ترين و لاكچري‌ترين تالارهاي شهر برگزار مي‌كنند. حالا ديگر تبليغات برگزاري مراسم ترحيم لاكچري هم به بيلبوردهاي شهري رسيده و قيمت تمام شده پذيرايي از هر ميهمان بسته به نوع غذاها، نوشيدني‌ها و حتي پك‌هاي ترحيمي به مهمانان از يك ميليون تومان شروع و به بيش از 2 ميليون تومان مي‌رسد. يك حساب سرانگشتي از هزينه‌اي بالاي 400 ميليون تومان براي برگزاري يك مراسم ترحيم 150 نفره خبر مي‌دهد. به اين ترتيب برگزاري چنين  مجالسي  به جاي آيين سوگواري و همدردي  با   بازماندگان  متوفي، بيشتر به نمايش تجمل شبيه  است.

ريشه  فرهنگي  و  اجتماعي  هزينه‌هاي  مراسم  تحريم

سوال مهمي كه مطرح مي‌شود اين است كه چه زماني و به چه دليلي برگزاري چنين مراسم پرخرجي به يك فرهنگ همگاني در جامعه ما تبديل شد. دكتر مينا سادات موسوي، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه در اين باره به «تعادل» مي‌گويد: برگزاري پرهزينه مراسم عزاداري در ايران، ريشه‌اي عميق در فرهنگ سنتي و نگاه جمع‌گراي جامعه دارد. از گذشته، احترام به متوفي و خانواده او بخشي از هويت اجتماعي افراد بوده است. او مي‌افزايد: در بسياري از مناطق، مراسم ختم نوعي نمايش منزلت و آبرو محسوب مي‌شود. همين نگاه فرهنگي باعث شده خانواده‌ها حتي در شرايط دشوار اقتصادي، خود را موظف بدانند مراسم آبرومند برگزار كنند. اين جامعه شناس و استاد دانشگاه ادامه مي‌دهد: در واقع، بسياري از خانواده‌ها نه از سر تمايل، بلكه براي حفظ آبرو، زير بار هزينه‌هاي سنگين مي‌روند. در فرهنگ سنتي ما، مرگ هم بخشي از مناسبات اجتماعي است؛ جايي كه خانواده احساس مي‌كند بايد شأن خود را حفظ كند. همين مساله گاه  باعث  فشار  رواني  و مالي شديد  بر  بازماندگان  مي‌شود.

 تغيير  الگوي  عزاداري؛   از  تجمل به معنا

دكتر مينا سادات موسوي در بخش ديگري از سخنان خود به تغيير الگوي عزاداري طي سال‌هاي اخير اشاره كرده و مي‌گويد: مدتي است كه نشانه‌هايي از تغيير نگرش در جامعه ديده مي‌شود. بسياري از خانواده‌هاي جوان‌تر و تحصيلكرده، به جاي برگزاري مراسم پرهزينه، ترجيح مي‌دهند هزينه آن را صرف امور خيريه يا كمك به نيازمندان كنند. او مي‌افزايد: اين تغيير، نشانه‌اي مثبت است. جامعه در حال بازتعريف رابطه‌اش با مرگ و آيين‌هاي آن است. رسانه‌ها، نهادهاي فرهنگي و حتي روحانيون مي‌توانند با ترويج فرهنگ ساده‌زيستي و ياد مرگ به جاي نمايش ثروت، به اين تغيير كمك كنند. اين جامعه‌شناس تأكيد مي‌كند: تغيير فرهنگ عزاداري تنها با نصيحت ممكن نيست، بلكه نياز به آموزش و الگوسازي دارد. وقتي شخصيت‌هاي اجتماعي و هنرمندان، مراسم ساده و بي‌تجمل برگزار كنند، مردم هم به تدريج مي‌پذيرند كه عزاداري، نيازمند هزينه‌هاي گزاف نيست. از سوي ديگر، شهرداري‌ها و سازمان بهشت‌زهرا بايد براي خانواده‌هاي بي‌بضاعت تسهيلات خاصي فراهم كنند تا فشار مالي كمتري را متحمل شوند.

 سايه تورم بر آرامش بازماندگان

در شرايطي كه هزينه‌هاي درمان، اجاره‌خانه و خوراك هر روز افزايش مي‌يابد، حالا حتي مرگ نيز از تبعات تورم در امان نمانده است. براي بسياري از خانواده‌ها، اندوه از دست دادن عزيزانشان با نگراني از هزينه‌هاي كفن و دفن درهم آميخته است. مرگ، روزگاري به عنوان پايان درد و رنج تعبير مي‌شد، اما امروز در جامعه‌اي گرفتار تورم و نابرابري، به واقعه‌اي پرهزينه بدل شده است؛ واقعه‌اي كه حتي در آن نيز طبقه اجتماعي افراد تعيين‌كننده است. افزايش ۲۵ درصدي هزينه‌هاي كفن و دفن در بهشت‌زهرا، تنها يك عدد خشك اقتصادي نيست؛ بلكه آينه‌اي است از واقعيت تلخ زندگي در جامعه‌اي كه فقر و تورم، حتي آخرين منزل انسان را هم از آرامش خالي كرده است. براي بسياري، مرگ ديگر پايان هزينه‌ها نيست، بلكه ادامه‌اي از چرخه بي‌پايان فشار مالي است. تا زماني كه فرهنگ تجمل‌گرايي و نگاه آبرو محور در مراسم عزاداري تغيير نكند، و تا وقتي سياست‌هاي حمايتي براي خانواده‌هاي كم‌درآمد وجود نداشته باشد، سوگواري در ايران همچنان با سنگيني «هزينه» همراه خواهد بود.