بازگشت به عصر كركرههاي پايين

در روزگاري كه اقتصاد ديجيتال مرزهاي زمان و مكان را درنورديده و خدمات شبانهروزي به يكي از الزامات تجارت نوين تبديل شده است، بانك مركزي در ضوابط پيشنهادي تازه خود براي پلتفرمهاي خريد و فروش طلا،بندي گنجانده كه بر اساس آن فعاليت اين پلتفرمها بايد در چارچوب ساعت كاري مشخص انجام شود.
در روزگاري كه اقتصاد ديجيتال مرزهاي زمان و مكان را درنورديده و خدمات شبانهروزي به يكي از الزامات تجارت نوين تبديل شده است، بانك مركزي در ضوابط پيشنهادي تازه خود براي پلتفرمهاي خريد و فروش طلا،بندي گنجانده كه بر اساس آن فعاليت اين پلتفرمها بايد در چارچوب ساعت كاري مشخص انجام شود. تصميمي كه در نگاه نخست شايد ظاهراً با هدف نظمبخشي و نظارت بيشتر اتخاذ شده باشد، اما از ديد فعالان حوزه اقتصاد ديجيتال، در واقع گامي به عقب و تلاشي براي بازگرداندن بازار به دوران تلفن، كركرههاي پايين و مبادلات غيرشفاف است.
اقتصاد ديجيتال ماهيتي «هفت روز هفته و ۲۴ ساعته» دارد. يعني كسبوكارها در آن بدون محدوديت زماني، با تكيه بر فناوريهاي ارتباطي و دادهاي، به كاربران خدمترساني ميكنند. در چنين ساختاري، تعيين ساعت اداري براي فعاليت، معنايي جز عقبگرد ندارد. با اين حال، بانك مركزي در پيشنويس ضوابط جديد خود براي پلتفرمهاي آنلاين خريد و فروش طلا، پيشنهاد كرده است كه فعاليت اين سامانهها تنها در ساعات مشخصي از روز مجاز باشد. فعالان بازار ميگويند چنين تصميمي در عمل به معناي خاموش كردن چراغ شفافيت در ساعات غيركاري است؛ ساعاتي كه بخش بزرگي از كاربران بهويژه پس از پايان كار روزانه، وارد اپليكيشنها ميشوند و معاملات خود را انجام ميدهند. حذف اين امكان، نه تنها به كاهش فعاليت رسمي و قانوني پلتفرمها ميانجامد، بلكه زمينه رشد مجدد بازارهاي غيررسمي و زيرزميني را فراهم ميكند.
واكنش اتحاديه كسبوكارهاي مجازي
رضا الفتنسب، رييس اتحاديه كسبوكارهاي مجازي، از جمله نخستين چهرههايي بود كه نسبت به اين تصميم موضع گرفت. او در واكنش به ضوابط پيشنهادي بانك مركزي، اعلام كرد كه تعيين ساعت كاري براي پلتفرمهاي آنلاين طلا عملاً شفافيت را محدود و فضا را براي بازارهاي غيررسمي باز ميكند. به گفته او، تنظيمگري واقعي بايد هوشمندانه و مبتني بر ماهيت فناوري باشد، نه بازتوليد مقررات سنتي در قالبي جديد. وقتي بانكي در عصر ديجيتال بهجاي بهرهگيري از ظرفيتهاي داده و نظارت لحظهاي، سراغ محدوديت زماني ميرود، در واقع به عقب بازگشته است. الفتنسب معتقد است چنين سياستهايي به جاي ايجاد اعتماد، سبب سردرگمي فعالان و كاربران ميشود و در نهايت دست بازار غيررسمي را باز ميگذارد تا در نبود نظارت موثر، سهم بيشتري از معاملات را در اختيار بگيرد.
پلتفرمها؛ شفافترين شكل از بازار طلا
بازار سنتي طلا در ايران سالهاست با محدوديتهاي خاص خود مواجه است. از ساعت كاري محدود گرفته تا نبود نظام نظارتي جامع بر نرخگذاري و كارمزدها. در اين فضا، پلتفرمهاي آنلاين طي سالهاي اخير تلاش كردهاند تا با استفاده از فناوري، اين كاستيها را جبران كنند. پلتفرمهاي آنلاين طلا با ارايه قيمت لحظهاي، امكان خريد و فروش ۲۴ ساعته و ثبت كامل تراكنشها، به ارتقاي شفافيت و نظارتپذيري كمك كردهاند. دادههاي داخلي برخي از اين پلتفرمها نشان ميدهد بيش از ۶۰ درصد معاملات در ساعات غيراداري انجام ميشود؛ رقمي كه نشان ميدهد كاربران، انعطاف زماني را يكي از جذابترين مزاياي اين بسترها ميدانند. كارشناسان بر اين باورند كه اين پلتفرمها نه تنها نظم بازار را بر هم نزدهاند، بلكه با ايجاد محيطي قابل رصد و ثبتشده، امكان نظارت موثرتر نهادهاي حاكميتي را فراهم كردهاند. در واقع، هر تراكنش در اين فضا قابل پيگيري است، بر خلاف بازار سنتي يا غيررسمي كه بخش زيادي از معاملات در آن خارج از ديد رگولاتور انجام ميشود.
خطر بازگشت بازار زيرزميني
منتقدان هشدار ميدهند كه اگر بانك مركزي بر اجراي محدوديت زماني پافشاري كند، نتيجه آن چيزي جز بازگشت دوباره بازار زيرزميني نخواهد بود. وقتي كاربران نتوانند در ساعات غيركاري از مسير رسمي اقدام به خريد يا فروش كنند، طبيعي است كه به سمت كانالها و گروههاي تلگرامي يا صفحات اينستاگرامي هدايت شوند؛ فضاهايي كه در آن هيچگونه نظارت، احراز هويت يا ضمانت قانوني وجود ندارد. در چنين شرايطي، نه تنها شفافيت از ميان ميرود، بلكه دولت نيز ابزار رصد دقيق و پيشگيري از تخلفات مالي را از دست ميدهد. تجربه محدودسازيهاي مشابه در بازار ارز و رمزارز در گذشته نيز نشان داده است كه هرگاه بازار رسمي تضعيف شود، بازار غيررسمي با قدرت بيشتري جاي آن را پر ميكند.
سياستگذاري سنتي در عصري ديجيتال
يكي از محورهاي انتقادي فعالان ديجيتال، نگاه سنتي بانك مركزي به فناوري است. به گفته آنان، بانك مركزي همچنان در پيادهسازي سياستهاي خود از منطق بازارهاي سنتي پيروي ميكند و تصور ميكند ميتوان با محدود كردن ساعت فعاليت، نوسانات بازار يا قيمت ارز را كنترل كرد. اما واقعيت اين است كه پلتفرمهاي طلا نه تعيينكننده نرخ ارز هستند و نه حجم معاملاتي دارند كه بتوانند چنين اثري بگذارند. حجم معاملات اين پلتفرمها در مقايسه با بازارهاي سنتي و معاملات پشتخطي بسيار اندك است. بنابراين استدلالي كه فعاليت شبانه پلتفرمها ميتواند نرخ ارز را دچار تلاطم كند، از نظر كارشناسان اقتصادي فاقد مبناي منطقي است.
از سوي ديگر، بسياري از اين پلتفرمها بر اساس دادههاي جهاني انس طلا و نرخ تتر يا دلار، قيمتها را محاسبه ميكنند. برخي حتي از الگوريتمهاي هوش مصنوعي براي پيشبيني نرخها و تحليل عرضه و تقاضا استفاده ميكنند.
در نتيجه، بهجاي محدود كردن زمان فعاليت، بانك مركزي ميتواند از همين دادهها براي تقويت سياستگذاري و نظارت دقيقتر بهره بگيرد. در كنار انتقادها به بانك مركزي، فعالان اين صنعت از انفعال وزارت صنعت، معدن و تجارت (صمت) نيز گلايه دارند. به گفته آنان، اين وزارتخانه كه بايد حامي و نماينده كسبوكارهاي نوآور باشد، در برابر رفتارهاي نادرست سياستگذار پولي سكوت كرده است.
اهميت تنظيمگري هوشمند
اقتصاد ديجيتال با پيچيدگيهاي خاص خود نيازمند تنظيمگري هوشمند است؛ يعني نهادهاي ناظر بهجاي محدودسازي، بايد با استفاده از ابزارهاي فناورانه، چارچوبهاي نظارتي موثر و شفاف طراحي كنند. به عنوان نمونه، اگر دغدغه بانك مركزي كنترل نرخ و نظارت بر تراكنشهاست، ميتواند با اتصال مستقيم به سامانههاي پلتفرمها، دادههاي لحظهاي را دريافت و تحليل كند. اين روش در بسياري از كشورها اجرا شده و بهجاي بستن بازار، شفافيت و اعتماد را افزايش داده است. كارشناسان ميگويند در شرايط فعلي، تصميمات ناگهاني و بدون مشورت با ذينفعان، ميتواند سرمايهگذاري در حوزه فناوري مالي را تضعيف و موجب خروج كارآفرينان از اين بخش شود. تجربه نشان داده است كه هر جا سياستگذاري با رويكرد مشاركتي و علمي انجام شده، اقتصاد ديجيتال رشد كرده و اشتغالزايي بيشتري به همراه داشته است.
پيامدهاي احتمالي محدوديت براي بازار طلا
اجراي محدوديت ساعت كاري براي پلتفرمهاي آنلاين طلا، اثرات زنجيرهاي متعددي دارد. از كاهش اعتماد كاربران و كوچ به بازارهاي غيررسمي گرفته تا افت ميزان معاملات، تضعيف سرمايهگذاري در فينتكها و كاهش شفافيت مالي. كاربران اين پلتفرمها اغلب به دنبال خريدهاي سريع، لحظهاي و مبتني بر تحليلهاي آني هستند. وقتي امكان معامله در ساعات شب يا تعطيلات از بين برود، بخش قابلتوجهي از تقاضا سرريز ميشود به فضايي كه نه قانون دارد و نه امنيت سرمايه. در سطح كلان نيز اين محدوديتها ميتواند بر شاخص اعتماد به بازار ديجيتال اثر منفي بگذارد و حتي مانع جذب سرمايهگذاران جديد به اكوسيستم فناوري مالي ايران شود.
بازگشت به عقب به جاي پيشرفت
آنچه امروز در پيشنويس ضوابط بانك مركزي براي پلتفرمهاي خريد و فروش طلا ديده ميشود، بيش از آنكه تنظيمگري باشد، نشانهاي از بياعتمادي به فناوري و نوآوري است. تصميمي كه بهجاي تقويت نظارت و ثبات، ميتواند موجب تضعيف شفافيت و رونق بازارهاي غيررسمي شود. فعالان اين حوزه معتقدند آينده اقتصاد ايران، بهويژه در حوزه طلا و داراييهاي ديجيتال، در گروي همكاري ميان نهادهاي ناظر و بخش خصوصي است. اگر بانك مركزي و وزارت صمت با نگاهي نو و فناورانه به اين بازار بنگرند، ميتوانند از ظرفيتهاي عظيم پلتفرمهاي آنلاين براي پايش دقيقتر، شفافيت مالي، جذب سرمايه و افزايش بهرهوري اقتصادي استفاده كنند. اما اگر محدوديت و بياعتمادي جايگزين تعامل شود، نتيجه چيزي جز بازگشت به همان بازارهاي تلفني، پشتخطي و غيرقابل رصد نخواهد بود؛ بازاري كه برخلاف ادعاها، نه تنها ثبات نميآورد، بلكه اقتصاد ديجيتال كشور را از مسير رشد بازميدارد.
