وقتي تهران، فاقد نقشه كلان توسعه شهري است

تهران، شهري با بيش از ۹ ميليون جمعيت، در ميانه انبوهي از مسائل زيرساختي، اجتماعي، فرهنگي و زيستمحيطي، بار ديگر در صحن شوراي شهر شاهد طرحها، تذكرات و گلايههايي بود كه ريشه در دههها غفلت و تصميمگيريهاي متناقض دارد.
تهران، شهري با بيش از ۹ ميليون جمعيت، در ميانه انبوهي از مسائل زيرساختي، اجتماعي، فرهنگي و زيستمحيطي، بار ديگر در صحن شوراي شهر شاهد طرحها، تذكرات و گلايههايي بود كه ريشه در دههها غفلت و تصميمگيريهاي متناقض دارد. يكي از اصليترين موضوعات جلسه ديروز (يكشنبه 13 مهر) شوراي شهر تهران، تصويب يك فوريت لايحه اصلاح مصوبه مكانيابي و احداث آرامستان جديد پايتخت بود؛ لايحهاي كه بهرغم اهميت بالا، باز هم نشان از يك چالش ديرينه در مديريت شهري دارد: بحران مكانيابي و تامين زمين مناسب در كلانشهري كه بهسختي نفس ميكشد.
در ابتداي اين جلسه، «يك فوريت لايحه اصلاح مصوبه مكانيابي و احداث آرامستان جديد تهران» مطرح شد؛ موضوعي كه رييس شوراي شهر، مهدي چمران درباره آن توضيحاتي ارايه داد. او گفت: يك فوريت آرامستانهاي جديد تهران يك بار ديگر هم مطرح شده بود؛ متاسفانه درباره تهيه زمين و محلش مشكلاتي پيش آمد و مجبور شدند كه لايحه را عوض كنند و لايحه ديگري را بدهند. اكنون يك فوريتش مطرح است و انشاءالله به سرعت در دستور كار قرار بگيرد و بتوانيم كار را به موقع انجام دهيم.
اين لايحه در نهايت با اكثريت آرا به تصويب رسيد. موضوعي كه اگرچه ممكن است در ظاهر صرفاً به مكانيابي گورستانها مربوط شود، اما در عمق خود با مسائلي نظير پراكندگي جمعيت، كمبود زمين در مناطق مركزي و شمالي و دغدغههاي زيستمحيطي در مناطق جنوبي پيوند خورده است.
از آرامستان تا همراهسرا شكست زيرساختهاي انساني
به گزارش ايسنا، در ادامه جلسه تذكراتي از سوي اعضاي شوراي شهر تهران مطرح شد كه هر يك به نوعي بازتابكننده يكي از زواياي مغفول در مديريت شهري بود. يكي از مهمترين اين تذكرات مربوط به بازگشت پديدهاي بود كه سالها نماد وضعيت نامطلوب رفاه اجتماعي در تهران محسوب ميشد: چادر زدن همراه بيماران در اطراف بيمارستانها.
زهرا شمس احسان، عضو شوراي شهر تهران، با انتقاد شديد از اين وضعيت گفت: پديده چادر زدن همراه بيماران در كنار بيمارستانها با وجود همراهسراهاي شهرداري نشاندهنده فاصله قابل توجه نياز شهروندان با عملكرد كنوني شهرداري است؛ اين مساله نه تنها مغاير با شأن انساني، بلكه منجر به سلب آسايش از مردم شده است.
او افزود: با وجود تأسيس همراهسراها مردم كمتر از اين اماكن استفاده ميكنند؛ عدم آگاهي مردم نسبت به وجود اين همراهسراها جاي سوال دارد. از شهرداري انتظار داريم نسبت به ارتقاء ظرفيت اسكان و جانمايي مراكز جديد، طراحي سامانه هوشمند و اطلاعرساني موثر در خصوص اين اماكن اقدام كنند.
اين اظهارات نه فقط يك تذكر اداري، بلكه هشداري جدي درباره كاركرد اجتماعي زيرساختهايي است كه با هزينههاي عمومي ساخته شده اما كارايي واقعي آنها زير سوال است.
شهر بيهويت يا پايتخت گردشگري؟
نقطه عطف جلسه، نطق پيش از دستور احمد علوي، رييس كميته گردشگري شوراي شهر تهران بود كه با نگاهي آسيبشناسانه و مستند، وضعيت گردشگري تهران را به چالش كشيد. علوي در سخناني كه ميتوان آن را بيانيهاي فرهنگي نيز دانست، گفت: به جايي رسيدهايم كه در آخر هفتهها تهران مقصد گردشگري نيست و مردم در خروجيهاي شهر تهران قرار دارند؛ ما نتوانستيم هويت شهر تهران را به مردم منتقل كنيم چرا كه از روشهاي سنتي جذب مخاطب استفاده كرديم.
او با اشاره به ظرفيتهاي مغفولمانده تهران افزود: در شهر تهران ۲۳۷ امامزاده، ۱۱۲ موزه، ۳۰ خانه موزه و ۱۰ باغ موزه داريم؛ بيش از ۲۰۰۰ بوستان و ۱۸۶ شهربازي روباز و سرپوشيده در شهر تهران قرار دارد.
او ادامه داد: تهران به عنوان پرجمعيتترين شهر كشور و يكي از بزرگترين كلانشهرهاي دنيا، داراي ظرفيتهاي فرهنگي گستردهاي است كه ناشناخته ماندهاند. اطلاعات حدود ۲ هزار بناي با ارزش در سامانه شهرداري ثبت شده است. علوي سپس از عقبماندگي در استفاده از فناوريهاي نوين در حوزه جذب گردشگر سخن گفت: اصفهان و شيراز يك مقصد گردشگري تلقي ميشود، اما در تهران چقدر توانستيم از تبليغات مدرنتر استفاده كنيم؟ بايد فناوريهاي نوين را به كار ببريم تا در تبليغات روند رو به رشدي را طي كنيم.
او با اشاره به نقش صنعت گردشگري در بهبود كيفيت زندگي شهري گفت: آرامش رواني، كاهش آسيبهاي اجتماعي، پيشگيري از جرم و جنايت، تقويت سرمايههاي اجتماعي و هويتي و ارتقاي كيفيت زندگي و نشاط و آرامش از نتايج توسعه گردشگري است.
از دستفروشان مترو تا تهديد امنيت شهري
در بخشي ديگر از جلسه، مجدداً موضوع دستفروشي در مترو و پيادهروها مطرح شد. اما اينبار نه از زاويه ساماندهي، بلكه با موضعي قاطع از جانب رييس شوراي شهر تهران.
چمران به صراحت گفت: بهطور كلي دستفروشي كار غلط است و نميتوانند آنها را ساماندهي كنند. اصلا اين كار خودش ضد ساماندهي است و اخطار ميدهم اجازه ساماندهي دستفروشان مترو را ندارند.
او با انتقاد از پيشنهادهايي براي شناسنامهدار كردن دستفروشان گفت: دستفروشي كاري نيست كه بخواهند آن را شناسنامهدار كنند چرا كه شغل درست و حسابي نيست؛ از بيشغلي به دستفروشي روي ميآورند. بااين حال برخي دستفروشان تيم دارند، گردنكلفت دارند و حكومت ميكنند.
اين اظهارات، بازتابدهنده نگراني جدي مديريت شهري از تبديل دستفروشي به يك ساختار نيمهمافيايي است كه نهتنها اقتصاد غيررسمي، بلكه نظم و امنيت شهري را نيز تهديد ميكند. در كنار اين مسائل، چمران از ورود ۳۶۶ دستگاه ماشينآلات جديد خدمات شهري خبر داد و گفت: در ايام آواربرداريها مجبور شدند ماشينآلات مورد نياز را اجاره كنند؛ كار خوبي انجام شد و دستگاهها به معاونت خدمات شهري اضافه شدند.
انتقال پايتخت يا اصلاح ساختار متمركز؟
بار ديگر بحث انتقال پايتخت يا دستكم تمركززدايي از تهران بهطور تلويحي مطرح شد. چمران، رييس شوراي شهر تهران، با اشاره به جمعيت بالا و فشار مضاعف بر زيرساختهاي پايتخت، گفت: بيش از ۹ ميليون جمعيت در تهران نميتوانند بيآب بمانند؛ مصوبه مجلس ساماندهي است. دولت بايد اختيارات را به استانداري واگذار و تمركززدايي كند. وظايفي را به شهرداريها واگذار كنند اما قصور كردهاند و نميخواهند دولت را كوچك كنند. كوچك شدن دولت خوب است اما چرا اين كار را نميكنند و فقط شعار ميدهند؟
اين اظهارات اگرچه به صورت غيرمستقيم به موضوع انتقال پايتخت يا تمركززدايي اداري اشاره دارد، اما باز هم تاكيد ميكند كه مساله اصلي، نه فقط «جغرافياي پايتخت»، بلكه «ساختار مديريت آن» است. تا زماني كه تصميمگيري متمركز در تهران باقي بماند و اختيارات به شهرداريها يا نهادهاي محلي واگذار نشود، نهتنها تهران، بلكه ساير كلانشهرها نيز درگير همان چالشهايي خواهند بود كه امروز پايتخت با آن دستوپنجه نرم ميكند.
جلسه اخير شوراي شهر تهران، تصويري واقعي از چالشهاي متنوع اين كلانشهر ارايه داد: از آرامستان تا گردشگري، از زيرساختهاي فراموششده تا معضلات اجتماعي. آنچه بيش از هر چيز نگرانكننده است، ناتواني سيستماتيك در يكپارچهسازي تصميمگيريها، اجراي طرحها و ايجاد پيوست فرهنگي و اجتماعي در پروژههاي شهري است.
تهران همچنان با رويكردي «مقطعي» اداره ميشود؛ هر موضوعي، لايحهاي جداگانه دارد، هر چالشي تذكري كوتاه و هر تصميمي، بدون چشمانداز بلندمدت. شايد وقت آن رسيده است كه شوراي شهر، شهرداري و تمام نهادهاي مسوول، از اين رويكرد مقطعي و موضوعمحور عبور كرده و به سمت يك استراتژي كلنگر و آيندهمحور براي اداره تهران حركت كنند؛ راهبردي كه نه تنها مشكلات فوري همچون مكانيابي آرامستان، ساماندهي دستفروشان، يا توسعه گردشگري را حل كند، بلكه بتواند مديريت بحرانهاي شهري، بازتعريف هويت پايتخت، و توسعه پايدار شهري را در دستور كار قرار دهد.
