سدهاي تهران تنها ۱۴ درصد آب دارند
حجم ذخيره آب در سدهاي تهران در تاريخ چهارم مهرماه بيانگر اين است كه حجم مخازن نسبت به سال قبل ۲۲۷ ميليون مترمكعب و نسبت به ميانگين بلندمدت ۳۶۰ ميليون مترمكعب كاهش يافته و درصد پرشدگي سدها اكنون ۱۴ درصد ثبت شده است، موضوعي كه بيانگر شدت اثر خشكساليهاي اخير و كاهش بارشها بر منابع آبي استان است.
حجم ذخيره آب در سدهاي تهران در تاريخ چهارم مهرماه بيانگر اين است كه حجم مخازن نسبت به سال قبل ۲۲۷ ميليون مترمكعب و نسبت به ميانگين بلندمدت ۳۶۰ ميليون مترمكعب كاهش يافته و درصد پرشدگي سدها اكنون ۱۴ درصد ثبت شده است، موضوعي كه بيانگر شدت اثر خشكساليهاي اخير و كاهش بارشها بر منابع آبي استان است.بهگزارش ايسنا، بررسي وضعيت پنج سد اصلي تامينكننده آب تهران حاكي از آن است كه مجموع ذخاير آبي اين سدها تنها معادل ۱۴ درصد ظرفيت پرشدگي مخازن است. اين رقم نشان ميدهد تهران در آغاز پاييز با يكي از كمترين سطوح ذخاير آبي سالهاي اخير روبهرو است.
مطابق آمار شركت مديريت منابع آبي، حجم ذخيره سد اميركبير از ۱۱۱ ميليون مترمكعب در سال گذشته به ۲۸ ميليون مترمكعب كاهش يافته كه نشاندهنده افتي چشمگير و هشداردهنده است. سدهاي لار، لتيان و ماملو نيز تقريبا نصف ذخاير خود را از دست دادهاند و در شرايطي شكننده قرار دارند. در اين ميان، سد طالقان با وجود اينكه همچنان بيشترين سهم ذخيره را به خود اختصاص داده، اما از ۲۵۸ ميليون مترمكعب سال گذشته به ۱۷۱ ميليون مترمكعب رسيده و اين كاهش نيز بهوضوح فشار مضاعفي بر منابع آب تهران وارد كرده است. عيسي بزرگزاده، سخنگوي صنعت آب نيز در آخرين نشست خبري خود در مورد وضعيت منابع آبي تهران اعلام كرد: درصد پرشدگي سدهاي تهران در اميركبير ۱۵ درصد، لتيان ۲۵ درصد، لار ۲ درصد، طالقان ۴۱ درصد و ماملو ۸ درصد است و جز سد طالقان، بقيه سدهاي تهران يا به حجم مرده رسيدهاند يا نزديك به آن هستند. كارشناسان تاكيد ميكنند كه با توجه به محدوديت منابع موجود، مديريت مصرف و صرفهجويي در بخش خانگي، كشاورزي و صنعتي بيش از گذشته اهميت پيدا ميكند. همچنين توسعه طرحهاي بازچرخاني فاضلاب و استفاده از منابع جايگزين از جمله آبهاي زيرزميني بايد در اولويت سياستگذاري قرار گيرد. در شرايط كنوني، ذخيره پايين سدهاي تهران ميتواند پيامدهاي جدي براي تامين پايدار آب شرب ميليونها شهروند در ماههاي آينده داشته باشد. از همين رو، تداوم همكاري مردم در كاهش مصرف و اجراي برنامههاي مديريت تقاضا براي عبور از دوره كمآبي ضروري به نظر ميرسد.
