نااطميناني ژئوپليتيكي در بازار
بازار بورس سهام تهران در حالي به استقبال مهر ماه رفت كه فضاي اقتصاد ايران وارد مرحلهاي تازه از نااطمينانيهاي ژئوپليتيكي شده است.

بازار بورس سهام تهران در حالي به استقبال مهر ماه رفت كه فضاي اقتصاد ايران وارد مرحلهاي تازه از نااطمينانيهاي ژئوپليتيكي شده است. فعال شدن مكانيسم ماشه، فقط يك «خبر سياسي» نيست؛ بلكه سيگنالي است از تغيير در انتظارات سرمايهگذاران، نرخ ارز تعادلي و حتي ارزشگذاري داراييها. در چنين شرايطي، آنچه اهميت دارد نه «ترس از تحريم» بلكه درك سازوكار واكنش بازار به شوكهاي بيروني است.
تجربه تاريخي بورس تهران نشان ميدهد، در مواجهه با بحرانهاي سياسي، بازار نه تنها به سمت فروپاشي نرفته، بلكه پس از تعديل هيجانات، در مسير بازتخصيص سرمايه حركت كرده است.
بنابراين سوال امروز اين نيست كه «بازار سقوط ميكند يا نه» بلكه اين است كه كدام صنايع از اين شوك آسيب ميبينند و كدام يك فرصت جديد خلق ميكنند؟
بازار در وضعيت كنوني در فاز عدم قطعيت سازمان يافته قرار گرفته و وارد مرحلهاي شده كه ريسك «سيستماتيك» (ناشي از سياست بينالملل) بر همه صنايع سايه انداخته، اما هنوز به ريسك بحراني تبديل نشده است. فعال شدن مكانيسم ماشه، از نظر رواني ضربه ناگهاني اعتماد است، نه الزاما تغيير بنيادي فوري در سود شركتها. بنابراين، واكنش اول بازار بيشتر هيجاني و رفتاري خواهد بود، نه تحليلي.
از منظر الگوي رفتاري بازار، تجربه بازار در شوكهاي سياسي نشان ميدهد:
فاز اول (3-2 روز): واكنش احساسي و فروش هيجاني.
فاز دوم: بازگشت تدريجي نقدينگي به سهام مقاوم.
فاز سوم: تفكيك صنايع به برنده و بازنده.
اكنون در فاز اول هستيم. بنابراين هر چند شاخص و نمادها به دليل رشد دلار سبزرنگ هستند، اما عرضهها بر تقاضا ميچربند، هر چند كه در صورت حمايت بازار، ميتواند فرصت خريد بلندمدت در حال شكلگيري باشد.
در اين ميان اثر مكانيسم ماشه بر صنايع مختلف هم قابل بررسي است: در صنعت بانك و بيمه، اثر مستقيم منفي به دليل محدوديت نقل و انتقال ارزي و افزايش هزينه تامين مالي محتمل است، در صنعت پتروشيمي و فلزات، اثر مستقيم دوگانه دارد، چون از يك سو تحريم صادرات و از سوي ديگر رشد دلار نيمايي در صورت افزايش نرخ ارز محتمل است، در صنعت غذايي و دارويي، اثر مثبت نسبي است به دليل اينكه تورمزا هستند و بازار داخلي محورند، در صنعت فناوري و آيتي، اثر خنثي تا مثبت محتمل است، چون از جنس داخلي هستند و كم وابسته به وارداتند، در صنعت ساختماني و سيمان، اثر مثبت به دليل رشد هزينه جايگزيني دارايي و افزايش ارزش زمين و ساختمان محتمل است.
و اما در اين شرايط حفظ سرمايه در فاز پرريسك و شكار فرصت در فاز بازگشت بازار مدنظر است لذا توصيه ميشود، افزايش نقدينگي به ۴۰درصد پرتفوي براي مديريت شوكهاي آتي تحت بررسي باشد، انتقال وزن پرتفوي به سمت صنايع تورمي حركت كند، چون اين صنايع از تورم ناشي از تحريم سود ميبرند، شناسايي فرصت در دل ريزشها اين روزها بسيار با اهميت است (سهمهاي بنيادي با P/E پايين و تراز ارزي متعادل و ذخاير معدني و داراييهاي سرمايهاي بالا)، رصد دقيق رفتار حقوقيها و بازيگردانها در اين شرايط بازار و ... .
