خودروي شش چرخ با پيشرانه هستهاي
در روزگاري كه ديترويت به دنبال نمايش قدرت و اغراق بود، فورد با رونمايي از Seattle-ite XXI در نمايشگاه جهاني سياتل ۱۹۶۲، نگاهي شگفتانگيز به آينده انداخت. در اوايل دهه ۱۹۶۰، خودروهاي امريكايي تحت سلطه بالههاي كرومي و چراغهاي عقب الهام گرفته از موشك بودند، زماني كه خودروسازي ديترويت به دنبال قدرت، تجمل و اغراق بود.
در روزگاري كه ديترويت به دنبال نمايش قدرت و اغراق بود، فورد با رونمايي از Seattle-ite XXI در نمايشگاه جهاني سياتل ۱۹۶۲، نگاهي شگفتانگيز به آينده انداخت. در اوايل دهه ۱۹۶۰، خودروهاي امريكايي تحت سلطه بالههاي كرومي و چراغهاي عقب الهام گرفته از موشك بودند، زماني كه خودروسازي ديترويت به دنبال قدرت، تجمل و اغراق بود. در اين دوره، فورد يك خودروي مفهومي ششچرخ را رونمايي كرد كه بيشتر شبيه به يك سكوي پرتاب موشك بود تا يك خودروي نمايشي. اين خودرو به جاي فرمان، از كنترلرهاي خاصي استفاده ميكرد. اين خودرو به جاي يك موتور ثابت بنزيني، يك طرح ماژولار «كپسول قدرت» را معرفي كرد كه در آن، كل پيشرانه ميتوانست تعويض شود. درست در وسط، يك صفحه نمايش قرار داشت كه مانند يك مركز اطلاعات و سرگرمي اوليه عمل ميكرد. فورد اين خودرو را در نمايشگاه جهاني سياتل، با فناوريهاي عجيب و غريب در آن زمان رونمايي كرد.
طرح مفهومي فورد كه واقعيت قرن ۲۱ را تصور كرد
اوايل دهه ۱۹۶۰، رقابت فضايي در حال اوجگيري بود، انرژي هستهاي به عنوان سوخت پاك در آينده فروخته ميشد و هر نمايشگاه جهاني، نگاهي اجمالي به آيندهاي خيرهكننده را نويد ميداد. فورد با Seattle-ite XXI به اين فضا گرايش يافت؛ يك طرح مفهومي كه توسط الكس ترموليس طراحي و در نمايشگاه جهاني سياتل ۱۹۶۲ رونمايي شد. قرار نبود كه اين خودرو ساخته يا فروخته شود. اين خودرو تجسمي از خوشبيني محض روي چرخها بود، بيانيهاي از اينكه برند چقدر جسورانه آينده قرن ۲۱ را تصور ميكند. اين خودرو خود يك مدل مقياس ۳/۸ بود، اما جزييات آن نشان ميداد كه فورد تا چه حد مايل به روياپردازي بوده است. طرح ششچرخ آن توجهها را به خود جلب كرد؛ چهار چرخ كوچكتر در جلو وظيفه هدايت را بر عهده داشتند، در حالي كه دو چرخ بزرگ در عقب، خودرو را ثابت نگه ميداشتند. فورد ادعا كرد كه اين طرح باعث بهبود چسبندگي، ترمزگيري و بهبود هندلينگ خواهد شد. براي سال ۱۹۶۲، زماني كه اكثر امريكاييها با خودروهاي فورد Galaxie يا شورولت ايمپالا تردد ميكردند، Seattle-ite شبيه چيزي بود كه مستقيماً از داستانهاي علمي تخيلي بيرون آمده بود. هدف، آزمايش مهندسي نبود، بلكه به نمايش گذاشتن تخيل بود. ديترويت همچنان عميقاً درگير بازي خودروهاي لوكس و عضلاني بود، در حالي كه نمايشگاه جهاني نگاه خود را به انرژي اتمي، فرود روي ماه و وعده آينده مبتني بر فناوري دوخته بود. امروزه، Seattle-ite XXI كمتر شبيه به يك فانتزي و بيشتر شبيه به يك طرح اوليه براي تعريف فرهنگ خودروي مدرن است. استارتاپهاي خودروهاي برقي، به دنبال پلتفرمهاي ماژولار هستند كه ميتوانند باتريها يا كل پيشرانهها را تعويض كنند. داشبوردهاي ديجيتال جايگزين گيجهاي آنالوگ شدهاند و زبان طراحي آيروديناميك بالاخره به آنچه ترموليس در سال ۱۹۶۲ مجسم كرد، رسيده است. Seattle-ite هرگز حتي يك سانت هم با قدرت خودش حركت نكرد، اما ايدههاي آن مستقيماً وارد DNA مفاهيم آيندهنگرانه امروزي فورد و صنعت خودروسازي گستردهتر شد.
فورد شبيه يك سفينه فضايي
فورد سياتل-ايت XXI فقط به اين خاطر كه شبيه يك سفينه فضايي روي چرخها به نظر برسد، ساخته نشده بود. كل معماري آن حول يك طراحي ماژولار ميچرخيد كه به مالكان اجازه ميداد تا واحد قدرت جلويي را تعويض كنند. مهندسان فورد ايده جايگزيني ماژولهاي پيشرانه مختلف را بسته به نياز مطرح كردند. اين خودرو ميتوانست از هر چيزي، از پيلهاي سوختي گرفته تا يك پاد هستهاي، استفاده كند. در واقع، سياتل خودرويي بود كه هرگز آن را جايگزين نميكرديد، بلكه فقط ارتقا ميداديد. پيشرانه هستهاي در سال ۱۹۶۲ آيندهنگرانه به نظر ميرسيد و سوالات زيادي را مطرح ميكرد. پيلهاي سوختي به واقعيت نزديكتر بودند، اما در دوران جان اف كندي، هنوز در حد آزمايشگاهي بودند. راننده ميتواند از يك كپسول قدرت اقتصادي، مثلاً ۶۰ اسب بخار براي رانندگي در مسافتهاي كوتاه استفاده كند و در عين حال ميتواند به سرعت خودرو را به يك واحد ۴۰۰ اسب بخاري براي رانندگي پرسرعت و بينقارهاي تبديل كند. در داخل، Seattle-ite XXI مانند يك كتاب راهنما براي سيستمهاي اطلاعات و سرگرمي مدرن خوانده ميشد. يك صفحه نمايش مركزي، نقشهاي در حال حركت، زمان تخميني رسيدن و دادههاي سفر را نمايش ميداد. راننده، جهت را از طريق كنترلر ديگري به جاي فرمان هدايت ميكرد كه توسط شيشهاي با چگالي متغير كه ميتوانست به صورت خودكار خود را تيره كند، پشتيباني ميشد. پنجرههاي كركرهاي جريان هوا را كنترل ميكردند و حتي پدالها براي تناسب با رانندگان مختلف قابل تنظيم بودند.
