توليد راهگشاي تحريم
در مرحله نخست، بايد فضاي راكد و خاكستري كه باعث شده تا فضاي نااطميناني در اقتصاد و بازار حكمفرما شود را كاهش دهيم.
در مرحله نخست، بايد فضاي راكد و خاكستري كه باعث شده تا فضاي نااطميناني در اقتصاد و بازار حكمفرما شود را كاهش دهيم. براي اين امر، مديران و مسوولان بايد نهايت گفت‌وگو و تعامل خود را با مردم افزايش دهند و مشكلات و واقعيت‌هاي اقتصادي را به صورت شفاف و صريح با مردم در ميان بگذارند و اگر دولت در شرايط تحريمي انتظار همراهي مردم را دارد راه‌حل، آن است كه درباره واقعيت‌ها با مردم صحبت شود. بي‌شك آثار تحريم و فعال شدن مكانيسم ماشه بر اقتصاد كشور قطعي است و همين كه بر انتظارات تورمي دامن زده نيز خود يك خسران است كه اين مسائل اتفاقات مطلوبي نيست و بايد براي آن راه‌حل و راهكار چاره‌انديشي شود و اما مهم‌تر از همه بايد واقعيت‌ها را به مردم گفت و آنها را از برخي مسائل و واقعيت‌هاي اقتصادي مطلع كرد.
براي مثال با بازگشت تحريم‌ها، درآمدهاي نفتي و ارزي - دلاري با محدوديت روبه‌رو و روابط مالي و سيستم تسويه كه بيشتر متكي بر حواله است دچار موانع مي‌شود و در اين ميان اگر مديريت افكار عمومي شكل نگيرد، احتمال افزايش انتظارات تورمي نيز بيش از پيش خواهد بود. اقتصاد ايران طي سال‌هاي گذشته متاثر از شوك‌هاي سياسي بوده و اين نشان مي‌دهد كه كشور طي سال‌هاي گذشته در معرض تهديدها و ريسك‌هاي اقتصادي بوده و هر كانالي كه در كشور براي تسهيل ورود ارز و منابع ارزي ايجاد مي‌شد، عمدتا توسط تحريم‌‌كنندگان محدود مي‌شد و متعاقب اين موضوع يك جدال قديمي بين فضاي تحريمي بيروني و فضاي مديريت تحريم در داخل كشور وجود داشت كه همين موضوع نشان مي‌دهد كشور در گذشته نيز اين شرايط را تجربه كرده و از آن شناخت دارد و در مجموع اقتصاد ايران مجبور شده به يك همزيستي با شرايط تحريمي برسد كه اين خود نشان‌دهنده مديريت در فضاي تحريمي است. اين در حالي است كه مردم نيز توانسته‌اند تا حد توان خود سرمايه خويش را از تورم ناشي از تحريم محافظت كنند و تلاش مي‌كنند تا سرمايه آنها كمتر ارزش خود را در شرايط تورمي و تحريمي از دست دهد كه همين موضوع خود به مديريت اقتصادي در شرايط تحريمي نيز كمك كرده است. به عبارتي يك بخش كاهش اثر تحريم‌ها از طريق دولت با روش‌هايي مانند مديريت تحريم‌ها، انتقال منابع به سمت حواله‌ها، پيمان‌هاي دوجانبه، تهاتر و شيوه‌هاي كالايي و موارد ديگر صورت گرفت و در طرف ديگر، مردم نيز به سمت دارايي‌هايي رفتند كه ارزش آنها محفوظ شود و از تورم مصون باشد.
به نظر مي‌رسد كه با گذر از شرايط كوتاه‌مدت به بلندمدت، بسياري از بازيگران به ويژه برخي بازيگران بزرگ كه رقيب غرب نيز هستند با اين تحريم‌ها به صورت كامل همراهي نكنند و روابط سياسي و بازيگران جهاني نيز از همه تحريم‌ها همان‌طور كه در گذشته نيز تجربه نشان داد، حمايت نكنند؛ چراكه اجراي اين تحريم‌ها در دست كشورهاست و ما نيز طي دهه‌هاي اخير با كشورهاي تحريم‌كننده نيز روابطي نداشتيم و روابط تجاري ما نيز بيشتر با كشورهايي بود كه از تحريم‌ها حمايت نكردند.
