وعده هواي پاك، تأخير در برنامهريزي زندگي

آلودگي هوا يكي از مهمترين چالشهاي زيستمحيطي و بهداشتي ايران است. گازها و ذرات معلق به ويژه PM2.5 و PM10 ناشي از منابع مختلف انساني و طبيعي (خودروها، صنايع، نيروگاهها، سوختهاي فسيلي سنگين، دود زباله، ريزگردها) سلامت عمومي را تهديد ميكنند
گلي ماندگار|
آلودگي هوا يكي از مهمترين چالشهاي زيستمحيطي و بهداشتي ايران است. گازها و ذرات معلق به ويژه PM2.5 و PM10 ناشي از منابع مختلف انساني و طبيعي (خودروها، صنايع، نيروگاهها، سوختهاي فسيلي سنگين، دود زباله، ريزگردها) سلامت عمومي را تهديد ميكنند. مواجهه بلندمدت با اين ذرات تأثيرات جدي بر دستگاههاي تنفسي، قلبي-عروقي و عملكرد كلي بدن دارد. در سالهاي اخير، نهادهاي بهداشت و محيط زيست ايران آمارهايي منتشر كردهاند كه نشان ميدهد تعداد مرگهاي منتسب به آلودگي هوا در ايران رو به افزايش است، و هزينههاي مادي و اجتماعي ناشي از اين وضعيت بسيار سنگين است. همزمان با روز جهاني بهداشت محيط با شعار «هواي سالم و مردم سالمتر»، دكتر عباس شاهسوني، عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، نسبت به ابعاد نگرانكننده بحران آلودگي هوا در ايران و جهان هشدار داد. آلودگي هوا دومين عامل مرگ زودرس در جهان است و سالانه بيش از ۸.۱ ميليون نفر جان خود را به دليل آن از دست ميدهند؛ آماري كه نشان ميدهد از هر هشت مرگ يك مورد مستقيما به آلودگي هوا مربوط است. شاهسوني با اشاره به مطالعات ملي انجامشده در سال ۱۴۰۳، اعلام كرد در شهرهاي مورد مطالعه با جمعيتي بالغ بر ۵۷ميليون نفر، بيش از ۳۵ هزار و ۵۴۰ مرگ منتسب به مواجهه طولانيمدت با ذرات معلق PM۲.۵ ثبت شده است؛ تنها در تهران مرگ بيش از ۷ هزار نفر به اين آلاينده ارتباط دارد. بهجز هزينههاي انساني، بار اقتصادي آلودگي هوا نيز سنگين است. شاهسوني خسارت اقتصادي ناشي از مرگهاي مرتبط با آلودگي هوا در سال گذشته را معادل ۱۳.۹۴ ميليارد دلار برآورد و تاكيد كرد كه اجراي ناقص قانون هواي پاك و ضعف در اسقاط خودروهاي فرسوده، ارتقاي سوخت و توسعه حملونقل عمومي، از مهمترين موانع بهبود كيفيت هواست.
آمار مرگ و مير و هشداري كه جدي گرفته نميشود
مطابق با اعلام خبرگزاريها، تعداد مرگهاي منتسب به آلودگي هوا در ايران براي سال ۲۰۲۴ حدود ۳۵/۵۴۰ نفر برآورد شده است. در سال ۱۴۰۲، تعداد مرگهاي ثبتشده به علت آلودگي هوا ۳۰/۶۹۲ نفر بوده است، كه افزايشي نسبت به سال قبل نشان ميدهد. در تهران نيز در سال گذشته، بيش از ۷/۳۴۲ مورد مرگ منتسب به مواجهه بلندمدت با PM2.5 گزارش شده است. همچنين در گزارش WHO نيز آمده است كه در مجموع، آلودگي محيطي بيروني و آلودگي هواي خانگي باعث حدود ۷ ميليون مرگ زودرس در سال هستند.
هزينههاي اقتصادي و بهداشتي
هزينه كلي آلودگي هوا در ايران در سال اخير حدود ۱۲ ميليارد دلار برآورد شده است . نظام بهداشتي كشور نيز هزينهاي معادل بيش از ۴ ميليارد دلار را فقط بابت مراقبتهاي بهداشتي مرتبط با بيماريها و مرگهاي ناشي از آلودگي پرداخت كرده است.
اثرات اقتصادي آلودگي هوا
هزينه درمان مستقيم: مراجعه به بيمارستان، بستري شدن، مراقبتهاي تخصصي، دارو.
هزينه غيرمستقيم: كاهش بهرهوري كارگران، مرخصيهاي بيماري، افراد توان كار كمتر شده، زمان از دست رفته كاري، كاهش كيفيت زندگي، پيامدهايي مانند افزايش هزينههاي حملونقل اگر افراد مجبور شوند براي دوري از هواي بد از وسايل خاص يا فيلترها استفاده كنند.
هزينه آسيب به زيرساختها و محيط زيست: رسوبات آلاينده بر ساختمانها، افزايش نياز به نظافت، كاهش دوام تاسيسات، خسارت به خودروها، كاهش ديد، هزينههاي مرتبط با كاهش گردشگري يا فعاليت شهري.
اثرات اجتماعي و رواني
افزايش نابرابري: مناطقي با درآمد پايين معمولا دسترسي كمتري به مراقبتهاي بهداشتي دارند، وسايل پاككننده هوا ندارند، در معرض آلايندهها زندگي ميكنند (مثلا نزديك به كارخانهها يا خيابانهاي پرتردد) .
كمبود آگاهي عمومي يا اطلاعرساني ناكافي: مردم ممكن است ندانند خطرات آلودگي هوا چيست يا چگونه بايد رفتار كنند.
اضطراب، استرس، كاهش كيفيت زندگي: وعده هواي پاك، تأخير در برنامهريزي زندگي (مثلاًفعاليتهاي خارج از خانه) و افزايش مرگ و مير موجب تلخي رواني جامعه ميشود.
مقايسه با وضعيت جهاني
همانطور كه گفته شد، آلودگي هوا دومين عامل خطر مرگ در سطح جهاني است. ايران نيز در حد متوسط به بالا است؛ در بسياري از شهرهاي بزرگ ايران آلودگي ذرات و ديگر آلايندهها بسيار بالاتر از استانداردهاي سازمان جهاني بهداشت است. در برخي گزارشها، تهران تنها در ۱۲ روز از سال اخير هواي پاك (از نظر PM2.5 كمتر از حد قابل قبول) داشته است. كشورهاي ديگر نيز هزينههاي مشابهي را تحمل ميكنند، اما ميزان نوسانات و شدت آلودگي در ايران با شرايط جوي نامساعد بيشتر است.
منابع آلودگي هوا متعدد و پيچيده اند
خسرو نيك افروز، كارشناس محيط زيست در اين باره به تعادل ميگويد: مساله اينجاست كه براي كاهش آلودگي بايد ابتدا منابع آلودگي را شناسايي كنيم، اين منابع متعدد و پيچيدهاند از خودرو و موتور سيكلت گرفته تا نيروگاهها و صنايع و انتقال گرد و غبار از كشورهاي همسايه. او ميافزايد: اما مساله اينجاست كه با شناسايي تمام اين منابع آلودگي قوانيني كه در اين زمينه و براي جلوگيري از افزايش آلودگي هوا وضع شده است ضمانت اجرايي لازم را ندارند. قانونهاي متعددي هست، استانداردهايي وجود دارد، اما در زمينه نظارت بر توليد، كيفيت سوخت، معاينه فني خودروها، نصب فيلترها و عملكرد سيستمهاي گاز (مثلا كارخانهها) كمبود يا ضعف وجود دارد. اين كارشناس محيط زيست اظهار ميدارد: يكي ديگر از مشكلات مساله زيرساختهاي ناوگان حمل و نقل است. خودروهاي فرسوده، سوختهايي كه كيفيت پايين دارند، نبود مناسب استفاده از فناوريهاي پاك، محدوديت در حملونقل عمومي شهري يا ناكافي بودن آن. او تاكيد ميكند: براي رفع آلودگي هوا يا كاهش آن راهحلهاي كوتاهمدت (مثلا تعطيلي مدارس در روزهاي بد، هشدار به مردم) كافي نيستند؛ بايد سياستهايي همچون نوسازي ناوگان، بهبود استاندارد كيفيت سوخت، كنترل صنايع آلاينده، توسعه حمل و نقل عمومي، مديريت ريزگردها، همكاري بينبخشي و بيناستاني و بينالمللي اجرا شوند.
نگاه جامعه شناختي به معضل آلودگي هوا و بيتفاوتي مسوولان
فائزه مسلمي، كارشناس جامعهشناسي اين مساله را از چند منظر مورد بررسي قرار ميدهد و به «تعادل» ميگويد: اولين اتفاقي كه در مواجهه اشتباه با معضلات و مشكلات از سوي مسوولان صورت ميگيرد پديد آوردن حس بيمسووليتي در ميان مردم است. او ميافزايد: مسوولان گاهي مسووليت واقعي را بين نهادها تقسيم ميكنند يا بروز مشكلات را به «شرايط بيروني» يا «شرايط طبيعي» ربط ميدهند (مثلا ريزگردها يا وارونگي هوا)، بدون اشاره به نقش عوامل انساني، ضعف مديريت يا كوتاهي در نظارت. اين امر منجر به پديد آوردن حس بيمسووليتي در ميان عموم ميشود و افراد احساس ميكنند كاري از دستشان برنميآيد. اين كارشناس جامعهشناسي اظهار ميدارد: در بسياري از موارد، سياستگذارها به دنبال راهحلهايي هستند كه در كوتاهمدت آثار ملموس داشته باشند (مثلا تعطيلي مدارس در روزهاي بد، كاهش ساعت كاري)، نه راهحلهاي ريشهاي كه مستلزم سرمايهگذاري، سياستهاي سختتر و تغيير ساختارياند.
محدوديتهاي سياسي و اقتصادي
مسلمي ميگويد: فشار اقتصادي، تحريمها، كمبود بودجه، اولويتهاي ديگر مثل رشد اقتصادي، اشتغال، امنيت ملي باعث ميشود مسائل محيط زيست ناديده گرفته شوند يا در اولويت پايينتر قرار گيرند. هر چند اينها موانعي جدياند ولي نبايد بهانه شوند. او ميافزايد: اگرچه مردم تا حدي از وضعيت آلودگي آگاهي دارند و آن را تجربه ميكنند، اما ساختارهايي كه مردم را در تصميمگيري دخيل كنند، محدود بودهاند. رسانهها، فعالان محيط زيست، دانشگاهها تلاشهايي كردهاند، اما انسجام اجتماعي و ظرفيت اثرگذاري پايين است. افراد معمولا احساس ميكنند قدرتشان كم است.
انتظارات نابهجا يا فقدان شفافيت
گاهي سياستها اعلام ميشوند اما جزييات اجرا، زمانبندي، منبع مالي، مسووليت نظارتي مشخص نميشود. جامعهشناسان تأكيد ميكنند كه نبود شفافيت در عملكرد، گزارشدهي و پاسخگويي باعث كاهش اعتماد عمومي ميشود و بيتفاوتي را تشديد ميكند. از سوي ديگر تأكيد بر اين است كه آلودگي هوا بيش از همه بر گروههاي آسيبپذير تأثير دارد. فقرا، كساني كه در مناطق پرترافيك، نزديك صنايع، يا در محلات با خدمات عمومي ضعيف زندگي ميكنند. جامعهشناسان معتقدند مسوولان غالبا به توزيع نابرابر زيانها توجه نميكنند يا نميخواهند چون مداخلات هزينهبرند.
آلودگي هوا، بحراني همگاني
آلودگي هوا در ايران يك بحران همگاني است كه به شكل جدي بر سلامت، اقتصاد، اجتماع و كيفيت زندگي تأثير ميگذارد. مرگهاي منتسب به آلودگي هوا عددي در دهها هزار نفر است، هزينههاي مستقيم و غيرمستقيم سنگيني بر دوش جامعه است، و اگر روند موجود ادامه يابد، پيامدها بسيار سختتر خواهد بود. نظرات كارشناسان محيط زيست تأكيد بر ضرورت اقدام قاطع، قوانين سختتر و فناوري پاك دارد؛ نظرات جامعهشناسان اما بيشتر بر مسووليت اجتماعي، عدالت، شفافيت و مشاركت عمومي تأكيد دارند. هر دو گروه معتقدند كه بيتفاوتي مسوولان ناشي از تركيبي از ضعف ساختاري، اولويتهاي كوتاهمدت و محدوديتهاي سياسي و اقتصادي است. براساس آخرين گزارش بانك جهاني، ۱۱.۴ درصد از كل مرگ و ميرهاي جهاني در سال ۲۰۲۲ به علت مواجهه با PM۲.۵ ميباشد. همچنين مواجهه با PM۲.۵ باعث ۳۰ تا ۳۳ درصد از مرگ و ميرهاي جهاني به علت بيماريهاي مزمن انسداد ريوي، ۲۰ تا ۲۶ درصد از مرگ و ميرهاي جهاني ناشي از بيماريهاي ايسكميك قلبي و سكته مغزي و ۱۹ تا ۲۰ درصد از مرگ و ميرهاي جهاني ناشي از سرطان ريه، اختلالات نوزادان و ديابت نوع ۲ شده است. آلودگي هوا، هر سال باعث ۵۷۰۰۰۰ مرگ در كودكان زير ۵ سال ميشود.
