موجسواري بورس
در حالي كه شاخصهاي قيمتي بازار سرمايه نشان ميدهد بورس در يكي از ارزندهترين نقاط خود طي ده سال گذشته قرار دارد، نبود ورود نقدينگي و تاثير شديد اخبار سياسي، مانع از شكوفايي اين ظرفيت شده است.

در حالي كه شاخصهاي قيمتي بازار سرمايه نشان ميدهد بورس در يكي از ارزندهترين نقاط خود طي ده سال گذشته قرار دارد، نبود ورود نقدينگي و تاثير شديد اخبار سياسي، مانع از شكوفايي اين ظرفيت شده است. وضعيت كنوني به استخري تشبيه ميشود كه ورودي آب اندك است و خروجي آن بسيار. در اين شرايط، هر حمايت يا تزريق سرمايه، پيش از آنكه اثرگذاري بلندمدت داشته باشد، با جريان خروجي سرمايهگذاران خنثي ميشود.
بر اساس ارزيابيها، معيارهاي ارزندگي سهام در بسياري از صنايع به حد مطلوب رسيده و قيمتها در سطوح جذابي قرار گرفتهاند. اما مشكل اصلي، فضاي سياسي و اقتصادي نابسامان كشور است كه به شدت بر تصميم سرمايهگذاران تاثير منفي گذاشته و مانع ورود نقدينگي تازه شده است.
آمارها نشان ميدهد، هرچند حدود ۵۰ ميليون نفر از جمعيت كشور سهام عدالت دارند، شمار فعالان واقعي بازار به مرز ۵۰ تا ۱۰۰ هزار نفر كاهش يافته است. اين افت شديد مشاركت، نشانهاي روشن از بحران اعتماد به بازار سرمايه است؛ بازاري كه بايد نقش مهمتري در اقتصاد ايفا كند، اما عملا جايگاه معتبر خود را از دست داده است.
رفتار بازار طي سالهاي اخير حكايت از حساسيت بيش از حد آن به اخبار سياسي دارد. به عنوان مثال، انتشار خبرهايي از احتمال توافقات بينالمللي، موجي از رشد شاخص و معاملات را به همراه آورده؛ اما با انتشار خبرهايي درباره فعال شدن مكانيزم ماشه و بازگشت تحريمها، واكنش منفي شديد به چشم خورده است. اين نوسانهاي بزرگ در فاصلهاي كوتاه، نشاندهنده ناكارايي ساختاري بازار و وابستگي شديد آن به فضاي خبري است.
بازار سرمايه زماني ميتواند «حال خوب» را تجربه كند كه ورودي سرمايه در كنار ثبات سياسي و اقتصادي تضمين شود. در چنين حالتي، حمايتهاي تزريق نقدينگي به جاي سوخت شدن در جريان خروج سرمايه، امكان انباشت و ايجاد رونق را خواهند داشت.با اينحال، وضعيت كنوني به گونهاي است كه سرمايهگذاران بالقوه در تصميمگيري دچار ترديد هستند. حتي جذابيت قيمتي سهام نيز نتوانسته اين تصميمگيري را به نفع ورود به بازار تغيير دهد.
مهمترين راهكار كوتاهمدت، كاهش وابستگي معاملات به نوسانات لحظهاي اخبار سياست خارجي و اعمال سياستهاي پايدار اقتصادي عنوان ميشود. بازار امروز بيش از هر زمان نيازمند مديريت هماهنگ ميان سياست اقتصادي و فضاي سياسي است. اگر اين هماهنگي شكل بگيرد، نهتنها ميتوان موج خروج سرمايه را متوقف كرد، بلكه با احياي اعتماد عمومي، نرخ مشاركت فعالان بازار افزايش يافته و نقش بورس در رشد اقتصادي و تامين مالي تقويت خواهد شد. در حال حاضر، چشمانداز بورس به شدت وابسته به مسير اخبار است. هرچند فرصتهاي قيمتي زيادي وجود دارد، اما تا زماني كه بازار در مدار واكنش هيجاني به هر خبر مثبت يا منفي حركت كند، ارزش واقعي اين فرصتها براي بلندمدت محقق نخواهد شد. اميد ميرود با تغيير رويكرد سياستگذاران و كاهش نوسانات سياسي، مسير پايدار و رو به رشد براي بازار سرمايه ايران شكل گيرد.
