برقي كه جا ماند

توليد انرژي برق، ستون فقرات توسعه صنعتي و اجتماعي هر كشوري است. در ايران، با وجود منابع گستردهاي چون انرژي خورشيدي، بادي، آبي و زمينگرمايي، بخش بزرگي از اين ظرفيتها به دليل كمبود سرمايهگذاري، ضعف سياستگذاري و مديريت ناكارآمد، همچنان در سايه مانده است.
توليد انرژي برق، ستون فقرات توسعه صنعتي و اجتماعي هر كشوري است. در ايران، با وجود منابع گستردهاي چون انرژي خورشيدي، بادي، آبي و زمينگرمايي، بخش بزرگي از اين ظرفيتها به دليل كمبود سرمايهگذاري، ضعف سياستگذاري و مديريت ناكارآمد، همچنان در سايه مانده است.
به گزارش «تعادل» ايران به عنوان يكي از آفتابيترين كشورهاي جهان، ظرفيت بينظيري در توليد برق خورشيدي دارد. مناطق مركزي و جنوبي كشور همچون كرمان، يزد و سيستان و بلوچستان از بالاترين ميزان تابش خورشيدي در جهان برخوردارند، با اين حال سهم انرژي خورشيدي در سبد توليد برق ايران كمتر از ۲ درصد است.
يكي ديگر از ظرفيتهاي مهم، توليد انرژي از پسماند است؛ روشي نوين كه علاوه بر مديريت زيستمحيطي، به توليد انرژي پايدار كمك ميكند. هرچند اين حوزه در ايران با چالشهاي متعددي مواجه است، اما ظرفيتهاي بالقوه فراواني نيز براي بهرهبرداري از آن وجود دارد.
زيستتوده حاصل از پسماندهاي كشاورزي و جنگلي ميتواند معادل ۷۰ ميليارد تن نفت خام انرژي توليد كند؛ رقمي كه ده برابر نياز انرژي سالانه جهان است. اين منبع تجديدپذير، علاوه بر كاهش وابستگي به سوختهاي فسيلي، توان بالايي در كاهش آلايندگيهاي زيستمحيطي دارد.
بر اساس شاخص عملكرد محيط زيستي سال ۲۰۲۴، ايران در زمينه مديريت كنترلشده پسماند رتبه ۱۰۲ را كسب كرده است؛ رتبهاي كه ضعف زيرساختها و بهرهبرداري ناكافي از ظرفيتهاي زيستتوده را آشكار ميكند.
مسعود احمدي، مديركل خدمات شهري، با اشاره به دفن غيربهداشتي ۵۲.۳ درصد پسماندها در كشور گفت: «اين روش علاوه بر آسيب جدي به محيطزيست، فرصتهاي توليد انرژي از زيستتوده را نابود ميكند.» ظرفيت فني ايران در اين حوزه قابل توجه است: نيروگاههاي زبالهسوز توان مديريت 9 هزار تن پسماند روزانه و توليد ۱۴۰ مگاوات برق را دارند. هاضمهاي بيهوازي ميتوانند با پذيرش 6 هزار تن پسماند در روز، ۶۰ مگاوات برق توليد كنند. همچنين استحصال بيوگاز محل دفن پسماند، امكان توليد ۴۰ مگاوات برق را فراهم ميسازد.
بهكارگيري اين فناوريها علاوه بر كاهش بوهاي نامطبوع و كاهش آلايندههاي گازي نظير دياكسين و فوران، هزينههاي زيستمحيطي را نيز كاهش ميدهد. كارشناسان براي تحقق پروژههاي توليد برق از پسماند، پيشنهادهایی ارائه كردهاند؛ از جمله جذب سرمايهگذاران براي احداث نيروگاههاي زبالهسوز و هاضم، حمايت از شركتهاي دانشبنيان در طراحي و توليد تجهيزات، هماهنگي دستگاههاي متولي براي تصويب قوانين حمايتي و اجراي طرحهاي تفكيك هوشمند پسماند.
با وجود همه چالشها، استفاده از زيستتوده ميتواند بخشي از معضل ناترازي انرژي در ايران را حل كند. توسعه اين پروژهها نهتنها به كاهش آلودگي و انتشار گازهاي گلخانهاي كمك ميكند، بلكه ميتواند در تأمين انرژي صنايع، حملونقل عمومي و حتي توسعه اقتصاد سبز نقشآفرين باشد.
تجربه كشورهاي موفق نشان داده است كه كاهش آلايندگيهاي ناشي از پسماند و بهرهبرداري از منابع زيستتوده نيازمند همكاري بيندستگاهي و حمايت قاطع دولت است؛ امري كه ميتواند ايران را به مسير توسعه پايدار و حفاظت از محيط زيست نزديكتر كند.
در همين زمينه، مهران محمدياري، كارشناس حوزه انرژي، به «تعادل» گفت: يكي از ظرفيتهاي كمتر شناختهشده در ايران، انرژي زمينگرمايي است. مناطق كوهستاني مانند آذربايجان و شمال خراسان منابع بالقوهاي در اين زمينه دارند. انرژي زمينگرمايي نهتنها پاك و پايدار است، بلكه ميتواند در بلندمدت جايگزيني مطمئن براي سوختهاي فسيلي باشد.
او افزود: با اين حال، اين بخش همچنان در مراحل مطالعاتي باقي مانده و تاكنون هيچ پروژه تجاري گستردهاي براي بهرهبرداري از آن اجرا نشده است.
محمدياري در ادامه به يكي از چالشهاي بزرگ صنعت برق اشاره كرد: نزديك به ۱۵ درصد برق توليدي كشور به دليل شبكههاي فرسوده و مديريت ناكارآمد هدر ميرود. اين اتلاف سنگين يكي از موانع جدي بهرهبرداري كامل از ظرفيتهاي موجود است.
وي تصريح كرد: تمركز بيش از حد بر سوختهاي فسيلي، مهمترين مانع توسعه انرژيهاي تجديدپذير است. دولت به دليل فراواني نفت و گاز، همچنان اولويت خود را بر استفاده از اين منابع قرار داده و سرمايهگذاري در انرژيهاي پاك را ناديده گرفته است.»
او ادامه داد: نبود حمايت مالي و قانوني از سرمايهگذاران داخلي و خارجي در اين حوزه، يكي ديگر از موانع رشد انرژيهاي نو در كشور است.
اين كارشناس در پايان گفت: ايران ظرفيتهاي عظيم و متنوعي براي توليد برق دارد، اما نبود سياستگذاري منسجم و مديريت كارآمد، مانع اصلي بهرهبرداري از آنهاست. آينده صنعت برق وابسته به تصميمات امروز است. اگر دولت و بخش خصوصي همكاري كنند و تمركز بر توسعه پايدار و انرژيهاي تجديدپذير باشد، ميتوان برقي كه در سايه مانده را به نوري پايدار و روشن بدل كرد.
