اگر كشورهاي حامي چندجانبهگرايي متحد نباشند، بانيان يكجانبهگرايي بر آنها غلبه خواهند كرد
رييسجمهور در گفتوگو با شبكه تلويزيون مركزي چين «CCTV»، با بيان اينكه تحقق ايده حكمراني جهاني رييسجمهور چين، نياز به تعامل ميان دولتها بدون هيچ تبعيضي ميان كشورهاي كوچك يا بزرگ و ثروتمند يا فقير دارد، گفت: اين ايده نگاه بسيار ارزشمند و زيبايي بود كه از زبان رهبر چين مطرح شد و انتظار ما اين است كه اين موارد در عمل پيادهسازي شود كه بخشهايي از آن را ميخوانيد.
رييسجمهور در گفتوگو با شبكه تلويزيون مركزي چين «CCTV»، با بيان اينكه تحقق ايده حكمراني جهاني رييسجمهور چين، نياز به تعامل ميان دولتها بدون هيچ تبعيضي ميان كشورهاي كوچك يا بزرگ و ثروتمند يا فقير دارد، گفت: اين ايده نگاه بسيار ارزشمند و زيبايي بود كه از زبان رهبر چين مطرح شد و انتظار ما اين است كه اين موارد در عمل پيادهسازي شود كه بخشهايي از آن را ميخوانيد.
در سال ۲۰۱۶، رييسجمهور «شي جين پينگ» از ايران بازديد رسمي دولتي داشت و دو كشور رسما روابط جامع راهبردي خود را برقرار كردند. رييسجمهور شي اشاره كرده بود كه با توجه به تحولات سريع جهاني كه در حد تغييرات يك قرن است، اهميت راهبردي روابط چين و ايران بيش از پيش برجسته ميشود. همزمان، چند روز پيش، رهبر معظم ايران، آيتالله خامنهاي، در شبكههاي اجتماعي به زبان فارسي و چيني نوشت كه ايران و چين داراي نيروي تحولآفريني هستند كه ميتواند ساختار نظم منطقه و حتي جهان را بازسازي كند. به نظر شما، توسعه روابط دو كشور چين و ايران چه اهميتي براي تحولات و روابط بينالمللي دارد؟
سابقه روابط ما در اين منطقه به چندين هزار سال پيش بازميگردد. چين و ايران، تمدنهايي بسيار كهن و ديرينهاند. شعاري كه رهبر چين، رييسجمهور محترم اين كشور، درباره امنيت جهاني، توسعه جهاني و رشد و تعالي مطرح كردهاند، نگاهي بسيار ويژه و ارزشمند است. اين موضوعات، يعني تمدن، امنيت و توسعه جهاني، پيشتر نيز به عنوان شعار وجود داشته است، اما لازم است بتوانيم آنها را در عمل پيادهسازي كنيم. چارچوب روابط ما به هزاران سال پيش بازميگردد. امروز اين روابط در قالب يك برنامه راهبردي و بلندمدت نوشته شده و انتظار اين است كه آنچه مورد توافق قرار گرفته، در عمل اجرا شود. بايد بتوانيم تبادلات واقعي داشته باشيم، سرمايهگذاريهاي مشترك انجام دهيم و مسيرهاي رشد و توسعه را با يكديگر طي كنيم. لازمه اين كار، عملكردن به توافقات است. اكنون فرصتي فراهم شده است؛ بهويژه با گزارشي كه رييسجمهور محترم و رهبر عزيز چين درباره حكمراني جهاني ارايه كردند. براي تحقق اين حكمراني، نياز به تعامل ميان دولتها، احترام به تماميت كشورها و ارزشهاي موجود در آنهاست؛ علاوه بر اين، نبايد ميان كشورها تفاوت گذاشته شود، خواه ثروتمند باشند يا فقير، بزرگ باشند يا كوچك. اينها نگاههاي بسيار ارزشمند و زيبايي بود كه از زبان رهبر چين در اين اجلاس مطرح شد. انتظار ما اين است كه اين موارد در عمل پيادهسازي شود. يعني بتوانيم با يكديگر ارتباط موثر برقرار كنيم، تجربيات خود را منتقل كنيم، به يكديگر ياري برسانيم و دنيايي بسازيم كه در آن صلح، امنيت، آرامش، عدالت و انصاف حاكم باشد.
شما به ابتكار جهاني كه رييسجمهور شي در جريان اجلاس فوقالعاده نخستينبار مطرح كرد، اشاره كرديد. شما از نزديك شنونده توضيحات عميق رييسجمهور شي بوديد. كدام بخش از اين ابتكار نوين بيش از همه براي شما تاثيرگذار بود؟ همزمان، اكنون نظام حاكم بر مديريت جهاني در وضعيتي حساس قرار دارد كه مانند رفتن در مسير خلاف جريان آب است و بدون پيشرفت، پسرفت رخ ميدهد. به نظر شما، اهميت جهاني اين ابتكار رييسجمهور شي چيست؟
آنچه مطرح شده، يك بسته كامل است و نه يك موضوع تنها. اگر همه اجزاي اين بسته بهطور كامل اجرا شود، آنگاه ميتوان به اهدافي كه رييسجمهور محترم مطرح كردهاند دست يافت، اما اگر تنها بخشي از آن اجرا شود و بخشهاي ديگر اجرا نشود، رسيدن به آن اهداف از نظر علمي امكانپذير نخواهد بود. اين مجموعه شامل حكمراني، قانونگرايي، توسعه، عملگرايي و تبادل تجربيات است. اگر اين مجموعه بهصورت يكپارچه اجرا نشود، ايده هدف حكمراني جهاني شكل نخواهد گرفت. احترام به قانون و پايبندي به ضوابط بينالمللي اصل اساسي است. امروز در جهان برخوردهاي سليقهاي با كشورها وجود دارد و همين مساله يك استاندارد دوگانه ايجاد كرده است. رژيم صهيونيستي هر قانوني را زير پا ميگذارد و هر اقدامي ميكند، اما هيچكس مانعش نميشود. در مقابل، اگر كشوري ديگر بخواهد اقدامي انجام دهد، بلافاصله تمام سازمانهاي بينالمللي و كشورهاي اروپايي زمين و زمان را به هم ميدوزند و آن كشور را متهم به ناديده گرفتن قوانين و حقوق بشر ميكنند. رژيم صهيونيستي در برابر ديدگان جهان به مردم يك سرزمين گرسنگي ميدهد تا از فرط ضعف بميرند؛ مسير آب، غذا و نان را بر آنان ميبندد و با اين حال كشورهايي كه در سازمان ملل مدعي نقشآفريني جهاني و دفاع از حقوق بشر هستند، بهجاي اينكه مانع شوند، از آن حمايت ميكنند؛ اين استاندارد دوگانه بههيچوجه قابل قبول نيست. بنابراين در همان چارچوبي كه رييسجمهور محترم چين درباره حكمراني اشاره كردند، يكي از اصول اساسي، قانونگرايي و پايبندي به قانون است. اين قانون نبايد دوگانه باشد. بايد براي همه، اعم از فقير و غني، كشورهاي شمالي و جنوبي، كوچك و بزرگ، دارا و ندار، بهطور يكسان اجرا شود كه در حال حاضر متاسفانه چنين اتفاقي نميافتد. از نگاه من، اگر قرار باشد آن حكمراني جهاني شكل بگيرد، همه چارچوبي كه پيشنهاد شده بايد بهدرستي و بهطور كامل اجرا شود؛ وگرنه اگر تنها بخشي اجرا و در بخشهاي ديگر استانداردي دوگانه تعريف شود، طبيعتا اهداف مورد نظر محقق نخواهد شد.
اكتبر پارسال در اجلاس بريكس، شما و رييسجمهور چين در قازان ديدار كرديد و درباره روابط دوجانبه و مجموعهاي از مسائل مهم بينالمللي گفتوگو داشتيد. امروز هم دوباره با آقاي شي ديدار داريد؛ انتظار داريد درباره چه مسائلي با ايشان گفتوگو و تبادل نظر كنيد؟
انتظاري كه ما از رهبر محترم چين و رييسجمهور عزيز شما داريم، چيزي جز اين نيست كه به آنچه امروز به عنوان حكمراني يا پيشنهادهايي كه پيشتر نيز مطرح شده، از جمله امنيت جهاني، صلح جهاني، توسعه جهاني و تمدن جهاني پايبند باشيم و در عمل آنها را اجرا كنيم. در ايده حكمراني جهاني، يكي از بندهايي كه مورد تاكيد قرار گرفت، عملگرايي بود؛ يعني بايد عملگرا باشيم و آنچه ميگوييم، در ميدان عمل پيادهسازي كنيم. براي تحقق اين هدف، لازم است راهكارها و سازوكارهايي طراحي شود تا آنچه به عنوان تعهد و چارچوب به امضا ميرسد، در عمل نيز به اجرا درآيد. معمولا در ديپلماسي، توافقاتي روي كاغذ نوشته ميشود، اما به مرحله عمل نميرسد. اگر قرار است به اهدافي كه رهبري چين مشخص كردهاند برسيم، نبايد زمان را از دست بدهيم و بايد در فرصتهاي موجود، با سرعت به سمت اهداف تعيينشده حركت كنيم. يكي از انتظاراتي كه از ديدارهاي پيشين و همين ديدار امروز داريم، اين است كه توافقنامه راهبردي ۲۵ ساله كه پيشتر تدوين شده، بهطور كامل اجرا شود و بتوانيم آن را در ميدان عمل نشان دهيم. در آن توافق، هدف بر عدالت، انصاف و رعايت حقوق همه انسانهاست و بايد در همين مسير پيش برويم.
در مورد همكاريهاي دو كشور، فكر ميكنم شما هم توجه كردهايد كه طي اين سالها همكاريهاي اقتصادي و تجاري دو كشور پيشرفت چشمگيري داشته است؛ به عنوان نمونه، چين براي ۱۲ سال متوالي نخستين شريك تجاري ايران بوده است. همچنين در ميان مصرفكنندگان چيني، محصولات ايراني همچون پسته و فرشهاي دستباف بسيار محبوب هستند. علاوه بر اين، از جولاي سال گذشته، راهآهن ميان چين و ايران نيز بهصورت دوطرفه به بهرهبرداري رسيده است. به نظر شما در آينده همكاريهاي اقتصادي و تجاري دو كشور در چه حوزههاي جديدي ميتواند بيشتر گسترش پيدا كند يا چه همكاريهاي تازهاي ميتوان آغاز كرد؟
اگر قرار باشد از يكجانبهگرايي فاصله بگيريم، بايد دقيقا به همان چارچوبهايي پايبند باشيم كه در اجلاس همكاريهاي شانگهاي نوشته و امضا شد. اين موارد بايد بهطور كامل اجرا شود، اما اگر تنها به بيان آن بسنده كنيم و در عمل برخي كشورها را كنار بگذاريم، بهويژه آن كشورهايي كه در خط مقدم ايستادگي در برابر يكجانبهگرايي امريكا و قدرتهايي هستند كه ميخواهند سياست خود را بر منطقه تحميل كنند، عملا نتيجهاي به دست نخواهد آمد. حاميان و بانيان يكجانبهگرايي با زور، با تحريم و با ابزارهاي مختلف تلاش ميكنند كشورها را در چارچوبي نگه دارند كه خود طراحي كردهاند. اگر ميخواهيم از اين چارچوب بيرون بياييم، بايد آنچه امروز و در جلسات گذشته نوشته شده و در آينده در برابر اين يكجانبهگرايي نوشته ميشود، عملياتي و اجرايي كنيم. معناي اين حرف آن است كه بتوانيم با يكديگر تعامل كنيم، تجارت داشته باشيم، به تحريمهايي كه ديگران اعمال ميكنند، اعتنايي نكنيم و در روابط خود عدالت، انصاف و قانون را رعايت كنيم. همچنين بايد بكوشيم توسعه و پيشرفت را در سطح جهان به اشتراك بگذاريم. اين همان چيزي است كه بايد به آن عمل شود. در نتيجه، از چين كه امروز رهبري چنين تفكر و سياستي را در پيش گرفته، انتظار ميرود بستر را براي تحقق اهداف بزرگي كه در نظر دارد، فراهم كند، در غير اين صورت، اگر امريكا و رژيم صهيونيستي همچنان در منطقه با قدرت و نه بر اساس منطق عمل كرده، هر مخالفي را بمباران كنند، رهبران سياسي، مردم عادي و دانشمندان را ترور كنند و در مقابل اين اقدامات، كشورهايي كه ميخواهند خارج از چارچوب يكجانبهگرايي عمل كنند، با يكديگر همپيمان نشوند و به توافقات خود پايبند نباشند، اين نگاه تماميتخواهي بهتدريج به سمت چين نيز خواهد رفت. امريكا در سياستها و استراتژيهايي كه تدوين كرده، چين را بزرگترين رقيب خود ميداند. درباره ديگر كشورها معتقد است ميتواند با زور، سلاح، تهديد و تحريم آنها را تحت فشار قرار دهد و اگر بتواند كشورهايي را كه در مسير مقابله با يكجانبهگرايي همكاري و حركت ميكنند، كمكم از هم جدا كند، چين در نهايت تنها خواهد ماند. در آن صورت، امريكا قدرتي را كه ميخواهد در برابر چين اعمال كند، بهراحتي اعمال خواهد كرد؛ چرا كه وقتي كشوري تنها بماند، ديگر توان ادامه مسير دشوار را نخواهد داشت.
شما گفتيد اميدواريد چين در حفظ ثبات منطقه و صلح جهاني نقش مهمتري ايفا كند. به نظر شما چين چه نقشي ميتواند در اين زمينه بر عهده داشته باشد؟
ببينيد، بحثهايي كه امروز در اين اجلاس مطرح شد، همان موضوعاتي است كه پيشتر نيز بارها مورد تاكيد قرار گرفته است؛ از جمله ابتكار كمربند-راه، تجارت، تعامل علمي و ارتباطات فرهنگي. اگر اين مسيرها ميان كشورها گشوده شود، اگر همه كشورها با احترام به مرزهاي يكديگر پذيرفته شوند و تعاملات در چارچوبي مشخص پيش برود، ميتوانيم به نتايج ارزشمندي دست يابيم. اين موضوع نه تنها در اين اجلاس، بلكه در «نشست بريكس» نيز بهطور جدي مورد بحث قرار گرفته بود. اگر همان چارچوبهايي كه تاكنون نوشته شده، بهطور واقعي اجرا و عملياتي شوند، ما ميتوانيم دادوستد را بهراحتي در مسير كمربند-راه كه ابتكار راهبردي رهبري چين بوده است، دنبال كنيم. در اين مسير ميتوانيم تجربيات خود را منتقل كنيم، توسعه جهاني را شكل دهيم و همان شعارهايي را كه رهبري چين در گذشته اعلام كرده بودند، يعني توسعه جهاني، صلح جهاني و امنيت جهاني، تحقق بخشيم. معناي اين سخن آن است كه براي برقراري امنيت واقعي، كشورهايي كه خارج از چارچوب قوانين جهاني اقدام ميكنند، نبايد فرصت عمل پيدا كنند. مجموعه كشورهايي كه بهدنبال صلح و امنيت هستند، بايد در برابر چنين رفتارهاي غيرقانوني، غيرانساني و غيرعادلانه بايستند. اگر اين ايستادگي شكل بگيرد، ميتوان به اهدافي كه رهبري چين مطرح كرده و امروز تكميل ميكند، دست يافت. پيشتر، سياستهاي اعلامشده بر صلح جهاني، امنيت جهاني و تمدن جهاني متمركز بود و امروز موضوع حكمراني جهاني نيز مطرح شده است. براي اجراي اين اهداف بايد سازوكارهاي لازم طراحي و عملياتي شوند و اجازه ندهيم كساني كه ميخواهند صلح جهاني را برهم بزنند، بتوانند هر كاري كه ميخواهند انجام دهند. در چنين شرايطي، دستيابي به اهداف مورد نظر امكانپذير خواهد بود.
