دامنه نوسان و ساختار معيوب بورس

بازار سرمايه ايران با محدوديت دامنه نوسان، به بستري براي كنترل مصنوعي قيمتها و اعطاي رانت تبديل شده است. در شرايطي كه كدهاي حقوقي با هماهنگي پشتپرده مسير صعود را هدايت ميكنند، سرمايهگذاران خرد در موقعيت ضعف قرار دارند.
بازار سرمايه ايران با محدوديت دامنه نوسان، به بستري براي كنترل مصنوعي قيمتها و اعطاي رانت تبديل شده است. در شرايطي كه كدهاي حقوقي با هماهنگي پشتپرده مسير صعود را هدايت ميكنند، سرمايهگذاران خرد در موقعيت ضعف قرار دارند.
تجربههاي جهاني نشان ميدهد كه حذف يا پوياسازي دامنه نوسان، شرط توسعه پايدار بازار است. در مقابل، بورس ايران گرفتار چرخههاي كوتاه رشد و ركود طولاني شده و اعتماد عمومي بهشدت آسيب ديده است.
اصلاح ريزساختارهايي مانند دامنه نوسان، پيشنياز بازگشت سرمايههاي هوشمند و تحقق عدالت معاملاتي است.
دروقع در بازار سرمايهاي كه با محدوديت دامنه نوسان مواجه است، فروشنده همواره در موقعيت برتر قرار دارد. اين گزاره، بهويژه در شرايطي كه ساختار بازار با سازوكارهاي غيرشفاف و هماهنگيهاي پشتپرده ميان كدهاي حقوقي و حقيقي همراه باشد، به واقعيتي نگرانكننده تبديل ميشود. هر زمان كه بازار ميل به رشد دارد، كدهاي حقوقي با استفاده از كدهاي حقيقي صف خريد را تامين و مسير صعود را بهصورت كنترلشده هدايت ميكنند. اين رفتار، نهتنها مانع شكلگيري روندهاي طبيعي در بازار ميشود، بلكه اعتماد عمومي را نيز به شدت تضعيف ميكند.
پرويز جليلي تاكيد كرد تا زماني كه ريزساختارهايي مانند دامنه نوسان اصلاح نشوند و بهجاي كنترل مصنوعي، سازوكارهاي رقابتي و شفاف جايگزين آنها نشوند، بازار سرمايه ايران با چرخههاي معيوب رشد و ركود، دستكاري قيمتها و خروج سرمايههاي هوشمند مواجه خواهد بود. اصلاح اين ساختارها، پيششرط توسعه پايدار، جذب سرمايهگذاران واقعي و بازگشت اعتماد عمومي به بازار است.
هرچه دامنه نوسان محدودتر باشد، امكان اعمال نفوذ و دستكاري قيمتها بيشتر ميشود. اين محدوديت، بهجاي آنكه نقش حفاظتي ايفا كند، به ابزاري براي كنترل مصنوعي روندها و اعطاي رانت تبديل شده است. تجربههاي جهاني نشان ميدهند كه بازارهاي استاندارد يا دامنه نوسان را حذف كردهاند يا آن را بهصورت پويا و هوشمند مديريت ميكنند. در مقابل، بورس ايران با حفظ اين ساختار ايستا، درگير دورههاي كوتاه رشد شارپ و دورههاي طولاني ركود و اصلاح شده؛ الگويي كه مانع توسعه پايدار بازار سرمايه است.
پرويز جليلي به خبرنگار بازار گفت: رفتار سرمايهگذاران بزرگ نيز مويد همين ناكارآمدي است. پولهاي درشت معمولا با رانت از بازار خارج ميشوند و در زمان شروع رشد، با چند درصد اختلاف مجددا وارد ميشوند. اين بازيگران نگران از دست دادن فرصت نيستند، زيرا برخلاف سرمايهگذاران خرد، با يك كندل ۳۰ تا ۴۰ درصدي جا نميمانند. اين رفتار، نشانهاي از عدم عدالت در دسترسي و بهرهبرداري از فرصتهاي بازار است و نشان ميدهد كه ساختار فعلي نهتنها ناكارآمد، بلكه نابرابر نيز هست.
وي افزود: تا زماني كه ريزساختارهايي مانند دامنه نوسان اصلاح نشوند و بهجاي كنترل مصنوعي، سازوكارهاي رقابتي و شفاف جايگزين آنها نشوند، بازار سرمايه ايران با چرخههاي معيوب رشد و ركود، دستكاري قيمتها و خروج سرمايههاي هوشمند مواجه خواهد بود. اصلاح اين ساختارها، پيششرط توسعه پايدار، جذب سرمايهگذاران واقعي و بازگشت اعتماد عمومي به بازار است.
صفسازي در بازار سرمايه ابزار درآمد يا نشانه فساد ساختاري؟
سالار صفايي، كارشناس بازار سرمايه با انتقاد از رفتارهاي سازمانيافته در بازار بورس ايران، صفهاي خريد و فروش را نه نشانهاي از عرضه و تقاضاي واقعي، بلكه ابزاري براي كسب درآمد غيرشفاف توسط بازيگران بزرگ دانست و به خبرنگار بازار گفت: در شرايطي كه دامنه نوسان محدود است، اين بازيگران با در اختيار داشتن حجم عظيمي از سهام، بهراحتي صفهاي ساختگي ايجاد ميكنند و هدف اصليشان نه معامله سهم، بلكه بهرهبرداري از نوسانات در بازار مشتقه، اهرميها و اختيار معاملات است.
سالار صفايي معتقد است كه از منظر تحليلي، هدف برخي گروهها، نه سرمايهگذاري در سهم، بلكه شكار نوسان از ابزارهاي مشتقه است. در چنين ساختاري، صفهاي خريد و فروش بهجاي آنكه بازتابي از رفتار واقعي بازار باشند، به صحنهاي براي نمايش و فريب تبديل شدهاند؛ صحنهاي كه در آن سرمايهگذاران خرد، قرباني بازيهاي پشتپرده ميشوند.
صفايي تاكيد كرد: اين گروهها از صفسازي به عنوان يك ابزار درآمدي استفاده ميكنند؛ ابزاري كه حذف آن، منجر به قطع جريانهاي رانتي و سودهاي غيرمتعارف خواهد شد. همچنين وي با لحني هشداردهنده ميگويد: «اگر صف نباشد، نان حرامشان قطع ميشود.» اين جمله، نهتنها بيانگر شدت فساد ساختاري در برخي لايههاي بازار است، بلكه نشاندهنده وابستگي برخي بازيگران به سازوكارهاي غيرشفاف و غيررقابتي است.
صفايي گفت: از منظر تحليلي، هدف برخي گروهها، نه سرمايهگذاري در سهم، بلكه شكار نوسان از ابزارهاي مشتقه است. در چنين ساختاري، صفهاي خريد و فروش بهجاي آنكه بازتابي از رفتار واقعي بازار باشند، به صحنهاي براي نمايش و فريب تبديل شدهاند؛ صحنهاي كه در آن سرمايهگذاران خرد، قرباني بازيهاي پشتپرده ميشوند.
وي بارها خواستار مقابله با پديده صفسازي شده و آن را يكي از ريشههاي ناكارآمدي و بياعتمادي در بازار سرمايه دانسته و گفت: اين خواسته، در امتداد نقدهاي پيشين كارشناساني چون مهدي رباطي، نشاندهنده اجماع فكري ميان تحليلگران مستقل بازار بر سر ضرورت اصلاح ريزساختارهاي معاملاتي، حذف دامنه نوسان ايستا و مقابله با رفتارهاي شبهرانتي است.
در نهايت، اين گزارش نشان ميدهد كه تا زماني كه صفسازي به عنوان ابزار درآمد باقي بماند، نهتنها عدالت معاملاتي تحقق نخواهد يافت، بلكه بازار سرمايه ايران از مسير شفافيت، رقابتپذيري و توسعه پايدار فاصله خواهد گرفت. مقابله با صفسازي، نه يك توصيه فني، بلكه يك ضرورت ساختاري براي نجات بازار از چرخه فساد و بياعتمادي است.
بنابراين صفهاي خريد و فروش در بورس ايران، بهجاي آنكه بازتابي از عرضه و تقاضاي واقعي باشند، به ابزاري براي درآمدزايي غيرشفاف برخي بازيگران بزرگ تبديل شدهاند.
در شرايط محدوديت دامنه نوسان، اين گروهها با در اختيار داشتن حجم عظيمي از سهام، صفهاي ساختگي ايجاد كرده و از نوسانات بازار مشتقه بهرهبرداري ميكنند.
اين رفتارها نهتنها عدالت معاملاتي را مخدوش كردهاند، بلكه سرمايهگذاران خرد را قرباني بازيهاي پشتپرده كردهاند. مقابله با صفسازي و حذف سازوكارهاي شبهرانتي، ضرورتي ساختاري براي بازسازي اعتماد و شفافيت در بازار سرمايه ايران است.
