زنگ خطر فرونشست در ۵ شهر ایران به صدا درآمد

شهرهای ایران دیگر روی خاکی پایدار بنا نشدهاند؛ هر روز شاهد فروچالهها و فرونشست های وحشتناک هستیم که نشان میدهند زمین زیر پای ما در حال شکستن است.
فرونشست زمین با سرعت ۲۵ سانتیمتر در سال زیر پای ۱۵ میلیون تهرانی و میلیونها اصفهانی در حال پیشروی است! مهدی زارع، استاد تمام زمینشناسی، هشدار میدهد که برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی، شبکههای فرسوده آب و فاضلاب و حفاریهای مترو، تهران و اصفهان را به یک بمب ساعتی محیط زیستی تبدیل کرده است. در دشتهای جنوبی تهران، نرخ فرونشست زمین از ۳۰ سانتیمتر در سال فراتر رفته و مناطق حساس اصفهان، بهویژه حاشیه خشک زایندهرود، با هر لرزش تونل مترو در معرض فروچالههای ناگهانی قرار دارند. فروچالهها دیگر یک تهدید ساده نیستند؛ آنها نشانه مرگ خاموش کلانشهرها در قلب ایراناند.
شهرهای ایران دیگر روی خاکی پایدار بنا نشدهاند؛ هر روز شاهد فروچالهها و فرونشستهای وحشتناک هستیم که نشان میدهند زمین زیر پای ما در حال شکستن است.
برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی، بیتوجهی به مدیریت شهری و ساختوسازهای بیرویه باعث شده سفرههای زیرزمینی خالی شوند و خاک فشرده شود. نتیجه، فروچالههایی است که در لحظه میتوانند خیابانها، خانهها و زندگی مردم را بلعیده و زیرساختهای حیاتی را نابود کنند.
تهران، اصفهان، اهواز و دیگر شهرهای بزرگ ایران با سرعتی شتابان در حال نشستاند و برخی مناطق سالانه بیش از ۲۰ سانتیمتر فرونشست را تجربه میکنند. نشانهای آشکار از نزدیک شدن به یک فاجعه شهری.
این بحران دیگر هشدار نیست؛ یک فاجعه قریبالوقوع است. فرونشست زمین تنها مشکل زمین شناسی نیست، بلکه پیامد مستقیم مدیریت غلط منابع و کوتاهی مسئولان است. هر فروچاله، هر ترک در جادهها و ساختمانها، فریاد خاموشی است که میگوید: «اگر منابع آب کنترل نشوند و برنامهریزی شهری اصلاح نشود، بخشهای وسیعی از شهرها در دهههای آینده فرو خواهند ریخت.» ایران با یک قاتل خاموش روبهروست که آرام، اما بیرحمانه زمین و زندگی ما را تهدید میکند. اقدام فوری و جسورانه تنها راه توقف این فاجعه است.
تهران و اصفهان در معرض مرگ خاموش؛ مترو و شبکه فرسوده آب، فاجعه را تسریع میکنند
مهدی زارع استاد تمام زمینشناسی در خصوص ایران و فروچاله و فرونشست چنین توضیح داد: دلایل ایجاد فروچالهها در شهرها مختلف است. فرونشست زمین اصلیترین دلیل زمینهساز است. این پدیده مخرب، بستر و زیرساخت زمین را برای فروچالهها آماده میکند. حفر تونلهای مترو تسریعکننده و محرک فروچاله هاست. ساخت مترو در بستر مستعد فرونشست – مانند موارد اصفهان و تهران- مانند یک عامل فشار اضافه عمل میکنند. زیرسازی ناکافی و فرسوده تشدیدکننده فروچاله هاست. شبکههای قدیمی با نشتی آب و فاضلاب، مستقیماً در ایجاد حفرههای زیرسطحی نقش دارند.
مهدی زارع با بیان اینکه بارشهای شدید و ناگهانی عامل محرک است آب باران، خاک شستهشده و ضعیفشده توسط عوامل بالا را به داخل حفرهها میشوید و فروچاله را نهایی میکند افزود: فرونشست زمین زمینهساز اصلی است. فرونشست زمانی رخ میدهد که آبهای زیرزمینی در مقیاس وسیع و برای مدت طولانی بیش از حد برداشت شوند. وقتی آب از خلل و فرج خاک خارج میشود، ذرات خاک به هم فشرده میشوند و حجم خود را از دست میدهند. این فرآیند در طی زمان و به آرامی رخ میدهد و باعث پایین رفتن دشتها میشود.
این فرونشست آرام اما گسترده، باعث ایجاد ترکها و حفرههای کوچک در لایههای زیرین زمین میشود و ساختار زمین را به شدت سست و آسیبپذیر میکند. زمین مانند یک کیک اسفنجی که هوا و رطوبت خود را از دست داده، شکننده میشود. شهرهای بزرگی مانند اصفهان، تهران، مشهد، کرمان و شیراز بر روی دشتهایی با نرخ فرونشست بسیار بالا (گاهی بیش از ۲۵ سانتیمتر در سال) قرار گرفتهاند.
این استاد تمام زمینشناسی با تاکید بر اینکه پروژههای عظیم عمرانی مانند مترو، در شرایطی که زمین از قبل به دلیل فرونشست ضعیف شده، مانند یک شوک بزرگ عمل میکنند توضیح داد: حفر تونلها و ایستگاههای مترو، تعادل فشارهای درون لایههای زمین را به هم میزند. ماشینآلات حفاری و انفجارها (در روشهای سنتی) لرزشهای زیادی ایجاد میکنند که میتواند خاکهای سست شده را تخریب کند.
در بسیاری از پروژههای حفاری مترو، برای جلوگیری از نفوذ آب، چاههای زهکشی حفر میشوند و آب اطراف تونل را تخلیه میکنند. این کار دقیقاً همان عاملی است که باعث فرونشست میشود و آن را در مقیاس کوچکتر و موضعیتر تشدید میکند. بنابراین اگر حفاری مترو بدون مطالعات دقیق زمینشناسی و ژئوتکنیک و در مناطقی با پتانسیل بالای فرونشست یا حفرههای زیرزمینی انجام شود، میتواند به صورت مستقیم باعث ریزش ناگهانی و ایجاد فروچاله در سطح شهر شود.
مهدی زارع با گفتن از اینکه زیرسازی ناکافی و فرسوده عامل ایجاد حفره است بیان داشت: شبکههای قدیمی انتقال آب و فاضلاب در بسیاری از شهرهای ایران، عامل مستقیم و محلی ایجاد فروچاله هستند. لولههای فرسوده و ترکخورده دائماً در حال نشت آب هستند.
این آب به تدریج خاک اطراف لوله را شسته و با خود به داخل فضای خالی زیر زمین میبرد. این فرآیند شستشو، به مرور زمان یک حفره یا «حفرهی کارستی» در زیر سطح خیابان و پی ساختمانها ایجاد میکند. اگر این نشت آب در منطقهای رخ دهد که از قبل به دلیل برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی دچار فرونشست و خالیشدگی شده، سرعت و شدت ایجاد حفره چندین برابر میشود. بارشهای شدید و بارانهای ناگهانی و سیلابی، عامل نهایی و محرک ریزش فروچالهها هستند.
آب باران به داخل ترکها و حفرههای از قبل تشکیلشده در زیر زمین نفوذ میکند. با افزایش وزن و روانسازی آب، خاک باقیمانده در سقف حفرهها را سنگینتر و روانتر میکند. وقتی مقاومت خاک به دلیل اشباع شدن از آب و وزن زیاد از حد تحمل آن کمتر شود، سقف حفره فرو میریزد و فروچاله به صورت ناگهانی ظاهر میشود.
استاد تمام زمینشناسی با اعلام اینکه وقوع فروچالهها در اصفهان و تهران از جمله جدیترین و نگرانکنندهترین نشانههای بحران محیط زیستی و زیرساختی در ایران است بیان داشت: در حالی که دلیل مهم در هر دو شهر پدیده فرونشست زمین است، اما زمینهها، عوامل تشدیدکننده و تظاهرات آن در این دو کلانشهر تفاوتهایی دارد. اصفهان به دلیل قرارگیری بر روی دشت رسوبی بسیار حاصلخیز و همچنین خشکی زایندهرود، به کانونی برای تشکیل فروچالههای بزرگ و چشمگیر تبدیل شده است.
ضمن خشکسالی و برای کشاورزی نامتوازن در دشت اصفهان-برخوار برای دههها از آبهای زیرزمینی برای کشاورزی گسترده برداشت کرده اند. خشکی زایندهرود نه تنها منبع آب را قطع کرده، بلکه باعث شده تا بستر رودخانه دیگر با آب تغذیه نشود و خود به کانالی برای انتقال آب به پاییندست تبدیل شود که رطوبت خاک اطراف را نیز میمکند. یک عامل محرک بسیار قوی حفر تونلهای مترو در اصفهان به طور خاص بسیار پرخطر است زیرا این تونلها از زیر بافت تاریخی و حساس شهر و همچنین از زیر بستر خشک زایندهرود عبور میکنند.
هرگونه حفاری و ایجاد ارتعاش در این بستر مستعد و حساس، میتواند مانند یک کاتالیزور عمل کرده و منجر به ریزشهای بزرگ شود. نمونه بارز آن، فروچاله عظیم میدان احمدآباد در سال ۱۴۰۰ بود که به طور مستقیم به حفاری مترو نسبت داده شد. فروچالههای اصفهان اغلب بزرگ، و ناگهانی هستند. بیشتر در حاشیه زایندهرود و مناطقی که خاکهای رسی و مستعد فرونشست دارند (مانند منطقه جی) رخ میدهند.
مهدی زارع با تاکید بر اینکه فروچالهها در تهران نشانهای از مرگ خاموش یک کلانشهر است توضیح داد: تهران و پیرامونش به عنوان یک کلانشهر با حدود ۱۵ میلیون جمعیت، فشار بیسابقهای بر منابع آبی زیرزمینی خود وارد میکند. بحران در تهران به اندازه اصفهان «عینی» و متمرکز نیست، اما به مراتب گستردهتر و سیستماتیکتر است. برداشت هزاران چاه مجاز و غیرمجاز برای تامین آب شرب، صنعت و فضای سبز، سفرههای آب زیرزمینی دشتهای تهران را به طور کامل تخلیه کرده است.
نرخ فرونشست در شهرتهران در بعضی نقاط از سی سانتی متر در سال فراتر رفته و دشت جنوبی تهران به ویژه شهریار در غرب تهران به بیش از ۲۵ سانتیمتر در سال میرسد که از بالاترین نرخها در جهان است. نقش مترو و زیرساختهای فرسوده نیز مهم است. شبکه عظیم متروی تهران از زیر مناطق مختلفی عبور میکند. حفاری تونلها در مناطقی که از قبل دچار فرونشست هستند – درً غرب تهران - خطر ایجاد فروچالههای موضعی را افزایش میدهد.
زارع بیان داشت: شبکههای قدیمی آب و فاضلاب تهران دائماً در حال نشت هستند. این نشت آب، خاک اطراف را شسته و حفرههایی ایجاد میکند که در نهایت منجر به فروچالههای کوچکتر در سطح معابر میشود. فروچالههای تهران اغلب کوچکتر و پراکنده هستند و در سطح خیابانها و معابر به دلیل شکست خطوط آب ظاهر میشوند. پدیده اصلی در تهران شکافها و ترکهای بزرگ ناشی از فرونشست در حاشیه شهر در شهریار، چهاردانگه، وحیدیه در غرب تهران است که به اندازه فروچالهها خبرساز میشوند.
این شکافها میتوانند به سازهها، جادهها و خطوط ریلی آسیب جدی بزنند. راه حل این مشکل نیز تنها در یک اقدام ساده خلاصه نمیشود و نیازمند مدیریت یکپارچه آب و کاربری زمین و شهرسازی پایدار شامل مهار برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی، نوسازی شبکههای انتقال آب و فاضلاب، و انجام مطالعات زمینشناسی و ژئوتکنیک بسیار دقیق قبل از هرگونه توسعه شهری و هر پروژه عمرانی بزرگ است.ش
